براي رسيدن به اين نكته راه دوري نمي رويم . به بازي ايران وبحرين كه نخستين بازي ما در چارچوب مرحله دوم مسابقات فوتبال مقدماتي جام جهاني بود توجه كنيد. تيم بحرين كه اصلا خودش را باور نداشت درست در لحظاتي به روي دروازه ما خطرساز مي شد كه نوعي بي تفاوتي و بي مسئوليتي درنزد ياران خط دفاعي ما شاهد بوديم. تقريبا اغلب گلهايي كه در اين چند ساله و بخصوص مسابقات مرحله اول جام جهاني و جام ملتهاي آسيادريافت كرده ايم به همين شكل بوده است .
براي روشن شدن موضوع به نمونه هاي زير اشاره مي كنيم : رسول خادم كه طي سالهاي 1994 - 95 و 96 سه بار در فينال وزن 90 كيلوگرم موفق به شكست " ماخارابك خادراتسف " افسانه كشتي جهان و روسيه شد در خصوص شكست دادن اين كشتي گير بزرگ آنهم سه سال پياپي گفت : « من كشتي هاي زيادي از خادراتسف ديده بودم . او به لحاظ فني و قدرتي واقعا برتر و سرتراز من بود اما طي كشتي هايي كه انجام مي داد ثانيه هايي از كشتي دچار بي حسي مي شد. اين فقط براي چند ثانيه بود . من از چشمهايش مي فهميدم كه او اسيراين حالت شده و درهمان چند ثانيه كارخودم رامي كردم.»
حالا هر كدام از تيم ها كه متوجه لحظات مسخ شدگي دفاع ما شوند خيلي راحت مي توانند از آن عبور كنند و در بدترين زمان ممكن به تيم ايران ضربه بزنند. بروي اين نقصان بزرگ دو دليل عمده را مي توان بر شمرد . يكي اينكه تك تك بازيكنان خط دفاعي ما نسبت به مسئوليتي كه دارند خوب توجيه نيستند و در دقايقي از بازي خيلي مظلومانه از حريف استقبال مي كنند.
بازيكني كه درخط دفاع بازي مي كند به طور معمول بايستي نوعي خشونت ذاتي در بازي و چهره اش نمايان باشد كه متاسفانه هيچكدام از مدافعان ما اين حالت را ندارند. خشونتي كه اينجا از آن نام مي بريم جداي از خشنونت و درگيريهاي بي مورد در جريان بازي است بلكه بازيكن خط دفاعي بايستي يك جذبه خاصي داشته باشد. محكم و قاطعانه بازي كند واز تعارف بپرهيزيد . درست عكس آن چيزي كه مدافعان ما دارا هستند.
رحمان رضايي، محمد نصرتي و يحيي گل محمدي كه سه مدافع مركزي تيم ملي هستند ، ذاتا داراي يك حجب و حيا و خجالت عادي هستند و آن جسارت و شجاعت يك مدافع را در سيستم بازي خود ندارند . كاملي مفرد و علي بداوي مقداري بهتر از آن سه بازيكن هستند.
دليل دومي كه دفاع تيم ملي در ثانيه ها يا دقايقي از بازي از خود بيخود مي شود به رهبري اين خط برمي گردد. درگذشته ايي نه چندان دور جداي از پيرواني ، نادر محمدخاني و زرينچه كه هر كدام خود به خود يك رهبر براي تيم هاي خود و تيم ملي بودند يك دروازه بان آماده بنام احمد رضا عابدزاده پشت سرهمه درون دروازه قرار داشت كه واقعا نقش مهمي در جمع و جور كردن خط دفاعي ايفا مي كرد. نهيب زدن به دفاع باعث مي شود كه مدافعان از اصل بازي خارج نشوند كه در بين بازيكنان خط دفاع و ميرزاپور كه در آخرين نقطه زمين حضور دارد يك چنين بازيكني پيدا نمي شود.
تيم ملي اين نقصان بزرگ را همچنان همراه خود دارد و تا زمانيكه ايده و عقيده برانكو بر استفاده از همين نفرات و همين تفكرات استوار باشد بايد مديون حريفاني باشيم كه متوجه اين نقطه ضعف بزرگ نمي شوند. ضمن اينكه برعهده برانكو ايوانكوويچ است كه به فكر برطرف كردن اين نقطه ضعف و پيدا كردذن راه حلي براي درمان اين مرگ مغزي باشد.
نظر شما