به گزارش خبرنگار مهر، با وجود اینکه قبل از 15 خرداد ائتلاف و هماهنگی بین طیفهای مختلف سیاسی و مذهبی علیه رژیم شکل نگرفته بود، به خاطر نقشآفرینی امام خمینی(ره) گروههای مختلفی برای پیگیری مطالبات حضرت امام و هدایت نهضت، سازماندهی شد و حضرت امام، عرصههای مختلف نهضت را رهبری کردند.
یکی از چهرههایی که در دوران مبارزه علیه طاغوت بسیار فعال بود حجتالاسلام والمسلمین سید محمد صحفی است که در گفتگو با خبرنگار مهر از رهبری عالمانه حضرت امام و قیام 15 خرداد برای ما سخن میگوید: سخن گفتن درباره امام خمینی(ره) و مسائل 15 خرداد تا 22 بهمن 57 زمینه بسیار گستردهای است که مقالات و کتابهای فراوان و سخنرانیهای گوناگون در این باره ایراد شده ولی هنوز قسمتهای زیادی از این ماجرا پشت پرده ابهام است.
وی که در حال حاضر به عنوان عضو شورای فرهنگ عمومی و شورای ائمه جماعات استان مشغول به فعالیت است، تصریح کرد: شناخت امام کار هر کسی نیست؛ آن شخصیت برجستهای که در زمان خودش کاملا ممتاز بود و قابل مقایسه با هیچ کس و هیچ مرجعی نبود.
امام جماعت مسجد فاطمیه با بیان اینکه در ابتدای نهضت دید طیف گستردهای از مردم با دید امام هماهنگ و همسان نبود، اظهار کرد: معمولا مردم ظاهربین و دنیابین هستند و منافع شخصی و حزبی و گروهی خودشان را در نظر میگیرند، در حالی که هیچ کدام از اینها برای امام مطرح نبود؛ ایشان خدا را میدیدند و سعی میکردند انجام وظیفه کنند.
امام به مردم جرات داد
حجتالاسلام صحفی با بیان اینکه نزدیک کردن این دو دیدگاه متفاوت و متضاد به همدیگر کار مشکلی است اظهار کرد: بین نیمه خرداد 42 تا 22 بهمن 57 حدود 15 سال فاصله است و در این فاصله هم امام و هم پیروان دلباخته او نهایت تلاش و کوشش را به کار بستند و با سخنرانیهای خودشان و ملاقات و مذاکره با مردم، طرز فکر مردم را دگرگون کردند.
به گفته وی، تا نیمه خرداد 42 کسی جرات نداشت از واقعیت ایران پرده بردارد، ولی امام این جرات را به مردم داد. حضرت امام ترس روحانیون مبارز و کسانی که میخواستند به دین و مملکت خدمت کنند را از آنها گرفت و اینها بیپرده، زندان و شکنجهها و تبعید را تحمل کردند و هر جا رفتند مانند یک نورافکن بسیار قوی منطقه خودشان را روشن کردند.
وی تاکید کرد: مردمی که سر در لاک خودشان فرو برده بودند و به زندگی روزمره عادت کرده بودند آگاه شدند که مملکت در معرض خطر است. یعنی بیگانگان نبض اقتصاد و سایر امور مملکت را در دست گرفته بودند. شاه هم به عنوان یک موجود بیاراده و بیاختیار و دنیاطلب در کنار نشسته و هر چه آنها دیکته میکردند را اجرا میکرد. دشمن هم با بیداری و هوشیاری نبض اقتصاد، بازار، ارتش و همه کارخانههای سودده و مراکز قدرت را در دست گرفته بود.
حجتالاسلام صحفی درباه قدرت بهاییها در رژیم شاه گفت: بهاییها تقریبا همه کاره مملکت بودند و کشاورزی و کارخانههایی که بازده خوبی داشتند در اختیار آنها بود. حتی در کابینه دولت چند وزیر بهایی داشتیم. پزشک مخصوص شاه که رئیس بهاییها بود همه چرخها را به نفع آنها میچرخاند. کار به جایی رسیده بود که تاریخ اسلامی را از مملکت حذف و تاریخ شاهنشاهی را وارد کرده بودند و قدمهای بلندی برای ریشه کن کردن اسلام در مملکت برداشتند، اما مقدرات الهی غیر از این بود.
خداوند به امام ماموریت داد
وی معتقد است: خداوند به امام ماموریت داد که به این وضع خاتمه دهد. ایشان هم یک انسان فاضل و لایق و درس خوانده و با ایمان بودند که جز خدا و انجام وظیفه، چیز دیگری در نظرشان نبود.
عضو شورای فرهنگ عمومی استان افزود: هزاران خطر حضرت امام را تهدید میکرد ولی ایشان از خطر نمیترسید و سریعا فرموده بودند که در تمام عمرشان معنای خطر را نفهمیدهاند. وقتی ایشان قدم در میدان مبارزه گذاشتند، طرز فکرها تغییر کرد و مردم تا حدودی به وظایفشان آگاه شدند و روحانیونی که آماده فداکاری بودند از گوشه و کنار جمع شده بودند.
وی اظهار کرد: جاذبه حضرت امام این نیروهای مخلص را جذب کرد و اینها به روشنگری پرداختند و در طی 15 سال طرز فکر مردم عوض شد. یعنی مردم کم کم با خطراتی که مملکت و اسلام را تهدید میکرد و صلاح دین و دنیای آنها را به خطر انداخته بود، آشنا شدند و در انقلاب دوم یعنی 22 بهمن همه وارد صحنه شدند و آنچنان آمدند که اختیار را از شاه و ارتش و ساواک و همه نیروهای موثر در مملکت گرفتند.
حجتالاسلام صحفی به مشارکت بازاریان در نهضت انقلاب اشاره کرد و افزود: در آن ایام بازار تهران و قم ماهها تعطیل بود و مردم اصلا فکر نمیکردند که با بستهشدن بازار، زندگی آنها تحت تاثیر قرار میگیرد و به آنها ضرر وارد میشود و این پیدا بود که خداوند اراده داشت که در مملکت ما یک دگرگونی عمیق ایجاد کند.
کرامتی از امام
حجتالاسلام صحفی با ذکر کرامتی از حضرت امام گفت: یکی از بازاریان تهران نقل میکرد که «بعد از مراجعت به مکه، به عراق رفتم و در نجف اشرف خدمت امام مشرف شدم. مقدار زیادی سهم امام با خودم بردم و تقدیم ایشان کردم. امام فرمود اینها را به دفتر آیتالله خویی تحویل بدهید. گفتم آقا من مقلد شما هستم و آمدم تا سهم امام را خدمت شما بدهم. امام فرمود میدانم و من هم پذیرفتم ولی شما این را به دفتر آیتالله خویی تحویل دهید و برای خودتان رسید بگیرید.
طبق دستور، سهم امام را تحول دفتر آیتالله خویی دادم و رسید گرفتم. مدتی هم در عراق ماندم و زیارت کردم و بعد به ایران برگشتم. به مجرد اینکه از هواپیما پیاده شدم ماموران ساواک مرا دستگیر کردند. معلوم شد همه جا زیر نظر بودم ولی خودم خبر نداشتیم. مرا برای بازجویی بردند و اولین سئوالی که از من پرسیدند این بود که چقدر پول برای امام بردم؟ من هم گفتم رابطهای با امام ندارم و پولی به ایشان ندادم. گفتند پس پولها را چه کار کردی؟ گفتم به دفتر آیتالله خویی تحویل دادم. وقتی رسیدی که از دفتر آیتالله خویی گرفته بودم را به ساواک نشان دادم همه چیزهایی که برای من تدارک دیده بودند (زندان و شکنجه و...) نقش بر آب شد و من را آزاد کردند.»
وی ادامه داد: اینکه امام با چه دیدی به این مرد بازاری متدین نگاه کرد، جای تعجب دارد. امام خطری که در آینده سر راه این مرد بود را دید و برای اینکه خطر متوجه این مومن نشود به او توصیه میکند که سهم امام را به دفتر آیتالله خویی تحویل دهد و رسید بگیرد. این چیزی شبیه کرامت است که به آینده را بببیند و خطر را از دوستانش رفع کند.
مدیون امام هستیم
وی با بیان اینکه ملت ایران تا قرنها وامدار و مدیون امام هستند اظهار کرد: اگر همان شرایطی که در آن زندگی میکردیم تداوم مییافت دیگر نامی از اسلام در مملکت باقی نمیماند. یعنی همان طور که در آندولس (اسپانیای فعلی) دشمنان خورشید اسلام را به غروب کشاندند و اساس اسلام را در آن منطقه برچیدند، چنین طرحی را برای ایران داشتند ولی اراده خداوند چیز دیگری بود و یک شخصیت نافذ و مورد قبول عامه مردم ماموریت پیدا کرد که این انقلاب عظیم را راه بیندازد.
وی گفت: خداوند دلهای مردم را همراه امام کرد و در سراسر مملکت، حتی در روستاهای دورافتاده همه یک صدا، اطاعت از امام را بر خود لازم میدانستند.
به اعتقاد حجتالاسلام صحفی، برای دشمن خیلی آسان بود که در همان ابتدا امام را به شهادت برسانند ولی گرداننده انقلاب به دست اراده خداوند است و امام هم در حقیقت مجری اراده خدا در این ماجرا بودند.
عضو مرکزی ائمه جماعات گرامیداشت سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) و قیام خونین 15 خرداد را ضروری دانست و بر لزوم برگزاری باشکوه این مراسم تاکید کرد.
مسیر امام عوض نشود
حجتالاسلام صحفی درباره آسیبهایی که نهضت امام و مردم را تهدید میکند اظهار کرد: اوایل انقلاب یک تحولی در مردم ایجاد شد و مظاهر دنیا و تجملات معنایی نداشت، از این رو فشارهایی که بر مردم وارد میشد همه به کمک همدیگر میشتافتند. اما بعد از چند سال که از پیروزی انقلاب گذشت گرایش مردم به وادی ساختمان سازی و بساز و بفروش و طلا و سکه و... رفت.
وی تاکید کرد: امام خمینی(ره) تاکید فراوان داشتند که روحانیت دچار تجمل گرایی و رفاه طلبی نشود، چراکه ساده زیستی یکی از مهمترین امتیازی است که روحانیت شیعه در طول 15 قرن همیشه داشته است.
این فعال دوران مبارزاتی وظیفه روحانیون را در ترویج آرمانهای امام و انقلاب مهم برشمرد و تاکید کرد: تنها راهی که برای برجستهکردن اهداف و آرمانهای انقلاب و امام وجود دارد این است که رفتار و همه شئون زندگی روحانیون بر اساس توجه به اسلام باشد وگرنه اگر مردم ببینند که ما هم مثل آنها دنبال بهترین ماشینها و خانهها و تجمل گرایی هستیم، آنها هم به این وادی کشیده میشوند.
برگی از خاطرات 15 خرداد؛
قیام 15 خرداد برجستهترین تحول نهضت اسلامی بود/ مدیون امام هستیم
قم - خبرگزاری مهر: قیام 15 خرداد 42 برجستهترین تحول نهضت اسلامی در دهه 40 بود که اقشار وسیعی از تودههای ملت را به صحنه مبارزه علیه رژیم شاه کشاند و خیزش مذهبی و سیاسی در سطح وسیعی به نمایش گذاشته شد.
کد خبر 1618595
نظر شما