به گزارش خبرنگار مهر، بعد از چهل سال راز و نیاز و سکوت در مقابل کفر و ستم و ظلم تنها در این مسیر حق از خدایی یاری جست که به اذن او ناخوانده و مکتب نرفته آیات نورانی قرآن مجید را از بر میخواند، صدای تلاوت سوره " اقرا بسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق. اقرا و ربک الاکرم. الذی علّم بالقلم.علم الانسان مالم یعلم" در غار حرا طنین انداز شد.
بر فراز صخرههاى سنگ، نور آزادی و انسانیت، تاریکی و ظلمتها را کنار زد و معلم بشریت درس آزادگىها، سرفرازیها، عدالت گستریها، دلاوریها و دفاع از حقوق مستضعفین و لغو تبعیض نژادی را سر داد.
پیامبر رحمت و مهربانی مشعل عقل انسانها را بر دست گرفت و از ظلمت و جهل به مسیر حق و الهی رهنمود کرد پیامبر رسالت خود را به نحوی کامل بیان کرد.
رسول خدا (ص) مبعوث شد. تمام انذارهایش از شدت رافت و رحمت بود تا بر اساس آموزه های الهی و یگانه کتاب آسمانی، قانون شرعی و دینی الهی را پایه ریزی کند و دیو سنتهای غلط ناپسند و غیراخلاقی جاهلیت را از پای درآورد.
در تاریخ اینگونه آمده است که پیامبر گرامی اسلام(ص) برای تصفیه درونی و تزکیه نفس، همه ساله دورانی را به انزوا و خلوت نشینی در غار حرا اختصاص میداد چرا که انسان در خلوت، خودش را پیدا می کند، خلوت یعنی با خدا نشستن، یعنی از پراکندگی بیرون آمدن، یعنی آتشهای نفس را خاموش کردن...
ایشان در هر سال یک ماه را در حرا اعتکاف داشت و در آنجا هرکسی از مساکین را که مراجعه میکرد اطعام میداد و زمانی که اعتکافش پایان مییافت، اولین کارش زیارت کعبه بود و پیش از اینکه به خانهاش وارد شود، هفت بار یا بیشتر طواف میکرد و آنگاه به خانه میرفت. همواره این عمل را تکرار میکرد.
سرانجام در سال بعثت، در روز 27 ماه رجب، پنج سال پس از تجدید بنای کعبه، مثل معمول همیشگی به حرا رفت و خانوادهاش با او بود تا اینکه در شب بعثت، جبرئیل بر او نازل شد.
امام اول شیعیان علی(ع) در این باره میفرماید: پیامبر(ص) همه ساله پیش از بعثت در حرا معتکف میشد و در این هنگام، تنها من با او همراه بودم و هیچکس غیر از من او را نمی دید.
از ابن هشام نقل شده است که پیامبر اکرم(ص)در این باره فرمود: من در خواب بودم که جبرئیل طبقی از دیبا، که در آن کتاب بود آورد و گفت: بخوان، گفتم: چه بخوانم؟! پس مرا فشاری داد که مرگ را با چشم دیدم، پس گفت: بخوان و مجدد مرا مثل بار اول فشار داد. سه بار این کار را تکرار کرد. سرانجام گفت: هرچه میخوانم بخوان و او آیات را میخواند و من از ترس اینکه مرا مجددا فشار دهد و من آن را خواندم. پس جبرئیل رفت و من از خواب بیدار شدم، گویی کتاب در قلبم نوشته شده باشد.
در اینکه پیامبر اکرم(ص) مکتب نرفته و درس نخوانده بود، تردیدی وجود ندارد. قرآن کریم نیز در موارد متعددی به آن اشاره فرموده است. منحصرا وحی الهی بوده است. این خود به تعبیر قرآن، از الطاف الهی بر پیامبر(ص) به شمار میآید.
با این اتفاق، بعثت پیامبر(ص) یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترین فراز از تاریخ اسلام بوده و نزول قرآن کریم نیز از این زمان آغاز شد، کلمه بعثت به معنای "برانگیخته شدن" بوده و در اصطلاح به مفهوم فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند متعال برای هدایت دیگران میباشد.
خداوند با ارسال پیامبرش این رحت را برای جهانیان به ارمغان آورده است چنانچه به این ویژگی پیامبر تصریح می کند: ما تو را جز رحمت برای جهانیان نفرستادیم" از این رو هدف از بعثت نبی اکرم رحمت و لطف الهی است. خود آن حضرت نیز فرمود: من تنها به خاطر رحمت مبعوث شدم.
در روایات وعده داده شد که رحمت پیامبر همه را فرا میگیرد. پیامبر نه تنها برای بشریت بلکه برای شیاطین و برای دیو هم رحمت است، برای حیوانات هم رحمت است. برای کفار و مشرکان و منافقان هم رحمت است، برای فرشتگان هم رحمت است. خلاصه برای همه ذرات عالم رحمت است.
در روایت آمده است که شیاطین کاربردشان تا آسمان چهارم بود، وقتی پیامبر مبعوث شد به برکت آن حضرت جلوشان را گرفتند. شهابهایی به آنها میخورد و کاربردشان کم میشد. یعنی آتش هایشان کم شد. پیش از بعثت پیامبر اکرم(ص) بیشتر میتوانستند گمراه کنند، ولی پس از آن توانشان کمتر شد. بنابراین وجود پیامبر برای آنها هم رحمت بود، چون جلوی شر و فتنه هاشان را گرفت.
پیامبر انسانی کامل دارای صفات اخلاقی ویژه و برجستهای از جمله، امین و امانت دار، شجاع و دلاور، صبور و مهربان ، بخشنده، دانش مبتنی بر وحی، سیمای آرام و چهرهی متین، تواضع و خشوع برای مومنان و خشم و شدت برای کافران، رافت و مهربانی با بیچارگان و درماندگان و یتیمان و تقدم در سلام، ایجاد حقوق برابر برای همه و تثبیت فرهنگ آزادی در جامعه، توجه به حقوق همسایه و تکریم بردگان، ایثار و مکارم اخلاق بود گویا اصلیترین رسالتش، سفارش به اخلاق و ترویج خوبیها بود به طوری که خطاب به مردم فرمودند: "من مبعوث نشدم مگر برای کامل کردن اخلاق".
نظر شما