۱۴ تیر ۱۳۹۱، ۱۴:۲۳

روز قلم و دغدغه‌های ترجمه/

کیوانی‌نژاد: مشکلات حاشیه‌ای انگیزه مترجمان را برای کار کم می‌کند

کیوانی‌نژاد: مشکلات حاشیه‌ای انگیزه مترجمان را برای کار کم می‌کند

علیرضا کیوانی‌نژاد با برشمردن سختی‌ها و مشکلات کار ترجمه از انتخاب و خرید یک کتاب تا ترجمه و چاپ آن، گفت: در چنین شرایطی است که مشکلات حاشیه‌ای دیگر انگیزه‌ای برای مترجم باقی نمی‌گذارند.

علیرضا کیوانی‌نژاد روزنامه‌نگار و مترجم که به مناسبت فرا رسیدن روز قلم با خبرنگار مهر گفت‌وگو می‌کرد، به بیان دغدغه‌ها و سختی‌های کار یک مترجم در جامعه نشر امروز کشورمان پرداخت. کیوانی نژاد سال‌ها به روزنامه‌نگاری اشتغال داشته و دارد و به فراخور کار مطبوعاتی‌اش با مترجمانی چون عبدالله کوثری، خشایار دیهیمی، احمد اخوت، اسدالله امرایی، مژده دقیقی،رضا رضایی و مهدی غبرایی گفت‌وگو کرده و با آنها رابطه‌ای دوستانه دارد.

کیوانی‌ نژاد ابتدا گفت: من از مترجمانی مانند آقای کوثری این‌گونه آموخته‌ام که ابتدا باید 20 کتاب بخوانی تا بتوانی یک عنوان را از میانشان انتخاب و ترجمه کنی. اولین مشکل مترجمان ما از همین جا خود را نشان می‌دهد: با مطالعه تعداد زیادی کتاب وقتی یک عنوان نظر مترجم را برای ترجمه جلب می‌کند، تازه متوجه می‌شود که ممکن است بخش‌هایی از کتاب به مذاق یک ممیز خوش نیاید و به همین دلیل مجبور می‌شود آن بخشِ کتاب را ترجمه نکند. بنابراین سراغ کتاب‌های دیگر می‌رود.

وی افزود: مشکل دوم با انتخاب کتاب جایگزین خود را نشان می‌دهد. وقتی مترجم سراغ کتاب جایگزین می‌رود، ممکن است آن کتاب در سطح کتاب اول نباشد و چند پله پایین‌تر از آن قرار بگیرد. نکته دیگری که در مشکل دوم وجود دارد، این است که کتاب جایگزین شده شاید به ارزشمندی کتاب اول نباشد و چیزی به اندوخته‌های ترجمه در کشورمان نیفزاید. امروز این رویکرد معمول شده که هر کتابی جایزه‌ای بگیرد، مترجم‌ها سراغ ترجمه‌اش می‌روند. کسی هم این موضوع را در نظر نمی‌گیرد که ترجمه فلان کتاب که برنده فلان جایزه بین‌المللی شده، چیزی به تجربیات و اندوخته‌های ترجمه ما اضافه می‌کند یا خیر؟

مترجم کتاب «شبانه‌ها» ادامه داد: مشکل سوم ما، ناشر است. با وجود همه سختی‌ها و مرارت‌های مشکلات اول و دوم ، مترجم کتابی را ترجمه می‌کند. اما ناشر کتابش را بعد از یک سال و نیم چاپ می‌کند. یک بار برای من این اتفاق افتاد که کتاب گم شده‌ام را بعد از یک سال و نیم در دفتر یک ناشر پیدا کردم و آن را به ناشر دیگری سپردم. در چنین شرایطی است که انگیزه‌ای برای مترجم باقی نمی‌ماند. بعد هم وقتی کتابی را چاپ می‌کنند، برخی ناشران، دغدغه کار کردن روی آن را ندارند یعنی برایش تبلیغ نمی‌کنند. طراحی زیبا برایشان معنا ندارد و در کل کتاب مثله می‌شود. البته در این میان باید به مشکلات اقتصادی ناشران هم اشاره کنیم که حسابی دست‌شان را در پوست گردو قرار می‌دهد.

کیوانی‌‌نژاد گفت: مشکل چهارم خرید کتاب خارجی است. ما در شهر کتاب که یکی از منابع تامین کتابمان است، با کمبود کتاب به‌روز و خوب مواجه هستیم. پس من مترجم به سایتی مانند آمازون و نماینده‌اش آی کتاب رجوع می‌کنم. حالا من به کتاب خوبی برمی‌خورم که قیمتش 10 دلار است. با تطابق ارز قیمت این کتاب در وهله اول 20 هزار تومان است. به دلیل نقش واسطه‌ای نماینده سایت خارجی، قیمت ضرب در دو می‌شود. با احتساب 15 هزار تومان قیمت بیمه و 15 هزار تومان هزینه پست، یعنی 75 هزار تومان، بسته این کتاب 10 دلاری تازه به ایران می‌رسد. این تازه داستان رسیدن کتاب به ایران است. بعد از رسیدن محموله پستی بسته‌ها بازشده تحویل داده می‌شوند یا گاهی اوقات گم می‌شوند. حالا حساب کنید ارزش‌اش را دارد کتاب 10 هزار تومانی بعد از دو ماه آن‌ هم با قیمت 75 هزار تومان به دست مترجم برسد؟‌ آیا با این فرمول می‌توان باز به توصیه موسفیدی چون آقای کوثری عمل کرد که 20 کتاب خارجی خواند و یکی را انتخاب کرد؟ شرایط اقتصادی اجازه چنین گزینشی را به هر مترجمی می‌دهد؟

این مترجم افزود: بعد از این قضایا شما از خبرگزاری مهر با من صحبت می‌کنید و خبر ترجمه کتابی را که با این سختی‌ها تهیه شده و در حال ترجمه است،‌ منتشر می‌کنید. بلافاصله چند مترجم سراغ این کتاب می‌روند و ترجمه‌اش می‌کنند. این‌جاست که بی‌اخلاقی ما یعنی مشکل پنجم، خودش را نشان می‌دهد. از ماست که برماست. حالا اگر من 2 صفحه از کتابی را ترجمه کنم و برای آن کتاب فیپا بگیریم، بقیه هم چنین کاری می‌کنند. پس باید چه کار کرد؟ من که نمی‌توانم تنها یک عنوان کتاب را به این ترتیب تهیه و در نهایت هم بابتش ضرر کنم. مترجم باید به منبعی دسترسی داشته باشد که تعداد زیادی کتاب را مرور کند، تا بتواند برای ترجمه، انتخاب مناسبی داشته باشد.

وی در پایان گفت: در حال حاضر که با شما صحبت می‌کنم 2 کتابم چاپ شده –شبانه‌ها نوشته ایشی‌گورو و ملاقات با انریکه‌لین- و 3 کتاب در ارشاد دارم. یکی از ترجمه‌هایم هم توقیف شده است-مجموعه داستانی از ای.ال.داکتروف- آن ترجمه‌ای هم که در ارشاد توقیف شده، امروز با ترجمه دیگری در بازار موجود است. باز هم بگویم؟

کد خبر 1642255

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha