به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان «قلعه مرغی؛ روزگار هرمی» نوشته سلمان امین عصر دیروز شنبه 24 تیر با حضور فرشته نوبخت و نویسنده اثر در سالن اجتماعات فرهنگسرای شهر در پارک شهر برگزار شد.
امین در ابتدای این نشست گفت: حرف زدن چیز وحشتناکی است که هر کس میمیرد برایش یک دقیقه سکوت میکنند. برنارد شاو میگوید: اگر کسی کاری بلد است، انجامش بدهد. اگر کم بلد باشد، آن را تدریس میکند و اگر هم کلا آن کار را بلد نباشد، میرود دربارهاش کتاب مینویسد.
وی افزود: یک نکته را در ابتدا بگویم و آن این که من تبلیغاتچی کسی نیستم و به نفع یا علیه سازمان، گروه یا کسی ننوشتهام. من فقط دیدگاه خود را درباره یک پدیده اجتماعی مهم نوشتهام که در این جامعه اتفاق افتاده است. قریب یک دهه است که بزرگ و کوچک درگیر مساله شرکتهای هرمی بودند و این مساله با خود واژگان، تیپ و گونه جدیدی از شغل را وارد جامعه ما کرد. بسیاری از شرکتها حتی با نوع عملکرد شرکتهای هرمی، به شکل قانونی رشد کردند.
این نویسنده گفت: من دریافت و مشاهدات خودم را بر زندگی یک نفر که قهرمان داستانم است، نوشتم. این شخصیت به تنهایی دارد بار تمام افرادی که در شبکههای هرمی عضو بودهاند به دوش بکشد. اگر قرار بود نظر شخصیام را درباره شبکههای هرمی بنویسم، به مراتب تندتر و بدتر از این چیزی که چاپ شده، مینوشتم، اما نظر شخصیام را ارائه نکردم و نظر گروههای دیگر را هم در کارم نیاوردم، چون رمان عرصه تئوری است و قرار نیست نظرات شخصی خودمان را دخیل در آن کنیم.
امین ادامه داد: در مورد نقد، باور دارم که هر اثری برای بهتر شدن، نیاز شدیدی به نقد دارد. نقد دقیقا آن چیزی است که در جامعه نداریم. آن چه که کم داریم، نقد است و آن چه که زیاد داریم، نسیه است. بسیاری از جلسات نقد ما تبدیل به جلسات تعارف و دور هم جمع شدن است. یعنی ما دور هم جمع نمیشویم؛ مگر این که بخواهیم برای یکدیگر نوشابه باز کنیم یا به هم کردیت بدهیم. معتقدم نقد به شکل تند و تیزش هم لازم است، ولی منتقدان هم باید به یک اسلوب و چارچوبهایی برسند.
نویسنده رمان «قلعه مرغی؛ روزگار هرمی» درباره علت نامگذاری این رمان گفت: من خودم بچه قلعه مرغی هستم و سابق بر این در جنوب شهر زندگی میکردم. تمام کوچه پس کوچههای این محلهها را میشناسم و آدمها، دیوارها، کوچهها و فرهنگ آنها را لمس کردهام. نمیخواهم فضا را خیلی نوستالژیک کنم، ولی احساس کردم نوشتن این رمان به نوعی ادای دین به محلهای است که در آن زندگی کردهام. ولی این رمان به فضای جنوب شهری نیاز داشت. عبارت روزگار هرمی هم اشاره به سیستم سرمایهداری در جامعهمان دارد. سیستم اقتصادی جامعه ما دقیقا مانند شرکتهای هرمی است که یک نفر بالا میایستد و بقیه میدوند تا به پول برسند.
این شاعر گفت: من کتاب اولم را که یک مجموعه شعر بود، راحت چاپ کردم، ولی سخت فروختمش. ولی برای این کتاب نه. چون از ابتدا هدفم این بود که با یک ناشر معتبر کار کنم. انتخاب اولم هم همان نشر ققنوس بود که کتاب را برایشان فرستادم و آنها هم بعد از یک ماه تاییدش کردند. جالب این بود که کتاب خیلی زود مجوز گرفت. یعنی بعد از چند ماه مجوز آن آمد. در حالی که مجوز گرفتن کتاب اولم دو سال طول کشید.
نظر شما