پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۶ اسفند ۱۳۸۳، ۹:۳۲

تسبيح گوي او نه بني آدمند و بس / هر بلبلي كه زمزمه بر شاخسار كرد ...

گفت و گوي مهر با هفت صاحبنظر ادبي كشور / بهار درشعر پارسي ، نماد غايت زيبايي ، سخاوت و تولدي ديگر است

گفت و گوي مهر با هفت صاحبنظر ادبي كشور / بهار درشعر پارسي ، نماد غايت زيبايي ، سخاوت و تولدي ديگر است

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : درپس همه ي اين دلسروده ها و چامه هايي كه به بهانه ي فصل سبز ، بر قلب سپيد دفتر نشسته اند ، دغدغه هايي فراتر از موضوع دگرگوني طبيعت نهفته و آشكار است ، هرچند خود اين دگرگوني نيز نكته ي مهم و اتفاق بزرگي است ، " مهر " درباب پيام بهار ، ادبيات بهار و چشم انداز شعر امروز به اين ساحت سبز و معنوي كه شماري از شعرا و عرفاي ما آن را از منظرعرفان نيز به تماشا و ستايش نشسته اند ، نظر تني چند از صاحبنظران ادبي را جويا شده است كه مي خوانيد .

 

محمود شاهرخي - شاعر و مصحح متون كهن ادبي ، گفت : اين كه طبيعت ، حيات خود را با فصل بهار ، از نو آغاز مي كند و فسردگي ها و سردي ها را جبران مي كند ، مي تواند منشاء تحولي بزرگ در روحيه ي انسانها باشد ، ما در آستانه ي اين فصل به خانه تكاني مي پردازيم كه در واقع بايد به پالايش خود هم توجه كنيم .

اين شاعر معاصر كه ترانه ها و بهاريه هاي متعددي در توصيف زيبايي هاي فصل بهار سروده است ، در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب ، افزود : مطالب و اشعاري نيز كه در زمينه ي بهار سروده شده ، علي رغم توجه به زيبايي هاي ظاهري ، به پيام هاي دروني بهار هم پرداخته اند كه نمونه هاي آن در گنجينه ي ادبيات و فرهنگ مكتوب ما فراوان است .

محمود شاهرخي كه مدتي است در بيماري به سر مي برد ، اما در حد ممكن تلاش مي كند كه ازخواندن كتاب و نوشتن شعر و نثر، فاصله نگيرد ، تصريح كرد : چه زيباست كه همگام با بهار ، شاعران معاصر هم به خانه تكاني دل و روح بپردازند و به تعبير اربابان معرفت ، همزمان با دگرگوني طبيعت ، هواي نفس و عواملي كه آنها را از عواطف دور مي كند را از درون خويش بزدايند  .    


محمد علي سپانلو - شاعر و مترجم ادبيات ، گفت : ضرورتي ندارد كه آثار گذشتگان ادب ايران ، به ويژه بهاريه هاي شاعران كهن ما براي نسل هاي جديد " ساده نويسي " شود ، چرا كه به اعتقاد من ، اين آثار چندان دشوار و دور از فهم نيستند .

اين شاعر و مترجم ادبيات ، در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب ، افزود : واقعيت امر اين است كه اشعار و بهاريه هاي شاعران متقدم ايران ، از قوت كلام و قدرت خاص خودشان برخوردار هستند ، صراحتا مي گويم كه شاعران معاصر اصلا نتوانستند به هيچ وجه در آثار ادبي و بهاريه هاي خود  ، درصدي از آن جوهره و قوت را حفظ كنند .

محمد علي سپانلو با تاكيد بر اين كه بسياري از بهاريه هاي شاعران گذشته ي ايران ، ساده و قابل فهم است ، تصريح كرد : درشعرهاي پيشكسوتاني مانند فرخي يزدي ، منوچهري ، عنصري و سايرقصيده سرايان معروف و چهره هاي به تثبيت رسيده ي شعر پارسي ، بهاريه هاي بسيار زيبايي مي بينيم كه خواندن آنها مي تواند براي هركسي كه به شعر و ادبيات علاقه مند است ، سودمند واقع شود .

سپانلو :  من پيشنهاد مي كنم براي درك ابعاد زبان شعر قدما و حس كردن جادوي اين زبان ،  نسل هاي جديد ، حتما آثار گذشتگان خود را بخوانند .  

اين شاعر و مترجم ادبيات كه سردبيري نشريه ي " جشن كتاب " را نيز بر عهده دارد ، ياد آور شد : وقتي من در كتابهاي درسي دوره ي دبيرستان ، اشعار بخارايي و فرخي و ... را مي خواندم ، لذت فراواني از آنها مي بردم ، معاصران ما بايد به زبان خودشان بهاريه بسرايند و به مفاهيم موجود ، چيزي اضافه كنند ، نه تحت تاثير قرار بگيرند و نه كاملا اين آثار را نفي كنند .

محمد علي سپانلو در پايان گفت : يك شعر، با كلمات و واژگانش اهميت دارد ، نمي توان فرمولي ارائه داد كه مفهوم يك شعرعوض شود ، من تصور مي كنم اغلب شعرهاي قدماي ادب ايران ساده هستند ، منهاي برخي لغت ها كه كمي مشكل هستند كه بايد لغت ها را ياد گرفت ، نه اين كه در تركيب دست برد . حتي با خواندن برخي شعرهاي كهن مانند شعرهاي فرخي ، معلومات واژگاني خواننده بالا مي رود ، روي هم رفته بايد مواظب باشيم كه لذت عتيق اين شعرها و كلمات از دست نرود ،  من پيشنهاد مي كنم براي درك ابعاد زبان شعر قدما و حس كردن جادوي اين زبان ،  نسل هاي جديد ، حتما آثار گذشتگان خود را بخوانند .

دكتر مير جلال الدين كزازي - نويسنده و پژوهشگر تاريخ و ادبيات ، گفت : بي ترديد پيام روشن " بهار " ، برابري و ترازمندي است ، اين فصل با همساني و همسنگي شب و روز آغاز مي گردد كه ترازمندي بهاري و اعتدال ربيعي هم ناميده مي شود .

اين نويسنده  و پژوهشگر تاريخ و ادبيات ، در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود :  از سويي ديگر ، ظهور بهار به شيوه اي راز آلود ، شايد نشانه ي اين است كه آدمي مانند همه ي پديده هاي هستي مي بايد " نو " شود و به زايشي دوباره برسد ، انساني ديگرگون شود ، از ديدگاه هاي گوناگون مي توان پيام هايي را از درون بهار و رستاخيز گيتي بيرون كشيد .

دكترميرجلال الدين كزازي با تاكيد بر لزوم بازخواني آثارادبي گذشتگان و بهاريه هاي حكمت آموز شاعران پارسي زبان پيشين براي نسل هاي جديد ، تصريح كرد : نه تنها دربازخواني چامه هاي بهاري ، بلكه درهر سروده و نوشته ي ديگري بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه مرور آثار ادبي گذشتگان ادب پارسي مي تواند براي نسل هاي جديد ، بسيار مناسب و موثر واقع گردد ،  البته اين كه گذشتگان در روزگاري ديگر مي زيسته اند و ما در روزگاري ديگر هستيم ، سخني است كه هيچ ترديدي در آن نيست ، اما اين كه مردمان امروز ، آنچنان دگرگون شده باشند كه به يكباره از ديروزيان گسسته باشند و هيچ همانندي و پيوندي با آنها نداشته باشند ، سخني نادرست است .

دكتر كزازي : ادب كهن ما هرگز به فرسودگي نمي گرايد ، بلكه هر چقدر ما ژرف انديش تر و آزموده تر و داناتر مي شويم ، مي توانيم بهره هاي بيشتري از آن ببريم .

وي خاطرنشان ساخت : ادب پارسي در بسياري از زمينه ها ، حتي در زمينه اي مانند ستايش بهار كه زمينه اي بسيار بروني است ، آنچنان ژرفايي ، فراگيري و والايي دارد كه براي همه ي مردمان درهر روزگار، ارزشمند باشند چون در اين ادبيات ، سخنوران به ويژگي ها و بن مايه هايي انديشه اي پرداخته اند كه پرسمان و نياز همه ي مردمان درهمه ي زمان هاست ، به همين دليل نه تنها ادب كهن ما هرگز به فرسودگي نمي گرايد ، بلكه هر چقدر ما ژرف انديش تر و آزموده تر و داناتر مي شويم ، مي توانيم بهره هاي بيشتري از آن ببريم .

دكتر كزازي ياد آور شد : من تنها يك نمونه را در باب والايي ادب پارسي بيان مي كنم كه نمونه اي نو ، امروزي و بسيار روشنگر و گوياست ، چه مي شود كه " شعر و كلام " سخنوري از چند سده ي پيش ايران - مولانا جلال الدين ، مولوي -  كه شاعري درويش كيش هم هست ، مي تواند در ايالات متحده ي آمريكا كه همگي به پيشتازي ، امروزينگي و فن آوري آن تاكيد و باور دارند ، آن همه شگفتي و هنگامه و اعجاز بر مي انگيزد ؟! جالب تر اين كه اين هنگامه در ميان مردمي اتفاق مي افتد كه هيچ پيوندي در برون ، با فرهنگ ايران و ادب پارسي ندارند ...! 

دكترهادي منوري - شاعر و منتقد ادبيات ، گفت : " بهار " به مفهوم تولدي دوباره است ، مسيح ( ع ) مي گويد : هر انساني كه دو بار به دنيا نيايد ، مرده است ، واقعيت اين است كه ما در هر بهار ، يك بار ديگر به دنيا مي آئيم .

اين شاعر و منتقد ادبيات ، در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : بهار ، برآيند زندگي دوباره ، عشق و جوانه دادن است ، در شعر و ادب هم اين مضمون ، كاملا مشهود و برجسته است ، حال آنكه چقدر شعر ما به واقعيت هاي بهار پرداخته ، جاي بحث و حرف دارد .

دكترهادي منوري با تاكيد بر اين كه هم در ادبيات گذشته ي ايران و هم در آثار شاعران امروز ، اشعاري وجود دارد كه بهار و مفاهيم مرتبط با آن را مستقيما مد نظر قرار داده اند ، تصريح كرد : ديگر فرصت بهاريه سرودن و توجه نقاشي گرايانه به طبيعت به پايان رسيده است ، امروز شاعران و پژوهشگران ادبي و فرهنگي ما نبايد به دنبال پيداكردن بهاريه هاي قرن چهارم و پنجم و ششم هجري باشند ، اين آثارهيچ دردي از ما دوا نمي كنند .

هادي منوري : شاعران امروز ما به جاي اين كه در صندوقچه هاي قديمي قرن هاي گذشته ؛ به دنبال ميراث ادبي و بهاريه و حرف هاي اندرزگونه باشند ، در ذهن جستجوگرايانه ي جوان معاصر ، سير كنند كه به شدت به دنبال حرفي تازه و مطلبي جديد است .

اين شاعر و منتقد ادبيات در ادامه خاطرنشان ساخت : امروز ، ما نه از رسيدن بهار چندان خرسند مي شويم و از پائيز ، چندان دلزده و مخمور كه بخواهيم بگوييم : خيزيد و خز آريد كه هنگام خزان است / باد خنك از جانب خوارزم ، وزان است ... ، به اعتقاد من زمان اين گونه شعرها واقعا گذشته است ، دردنيايي ديجيتالي كه در مقابل چشم ما قرار گرفته است ، هر روز مي توانيم هم بهار را ببينيم ، هم پائيز را و هم زمستان را ، تكنولوژي امروز ، حتي به ما اين امكان را مي دهد كه بهار و پائيز كشورها و سرزمين هاي ديگر را هم ببينيم !

وي گفت : شاعران امروز ما به جاي اين كه در صندوقچه هاي قديمي قرن هاي گذشته ؛ به دنبال ميراث ادبي و بهاريه و حرف هاي اندرزگونه باشند ، در ذهن جستجوگرايانه ي جوان معاصر ، سير كنند كه به شدت به دنبال حرفي تازه و مطلبي جديد است  ،  اين واقعيت است كه دوران جديد ، كهنگي ديروز را بر نمي تايد حتي اگر بهاريه باشند . 



دكتر محمد علوي مقدم - نويسنده ، محقق ادبي و چهره ي ماندگار ادبيات در سال 82 ، گفت : شعرها و سروده هاي ارزشمندي از قدماي ما در زمينه ي بهار بر جاي مانده است ، اما اغلب شاعران ما دشوارگوي بوده اند .

اين نويسنده و محقق ادبي درگفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : اگر شاعر و نويسنده اي بتواند با عنايت به سبك رئاليسم ، آثار گرانسنگ و در عين حال دشوار گذشتگان ادب ما را به نوعي ساده كند و براي نسل هاي جديد ، قابل فهم نمايد ، كار بسيار ارزشمندي انجام داده است ، چرا كه نسل هاي جديد به شدت تشنه ي آن مفاهيم ناب هستند ، اما به خاطر دشواري و پيچيدگي كلام قدما ، نمي توانند به سهولت آثار و بهاريه هاي آنها را بخوانند .  

دكتر علوي مقدم : كسي كه مي خواهد به تغيير ساختار كلامي متن يا شعري از قدما دست بزند ، بدون اين كه به كليت و مفهوم اثر لطمه اي وارد شود ، بايد از مهارت ادبي بالايي برخوردار باشد و اصولا خودش هم شعرسروده باشد .

دكتر محمد علوي مقدم كه در دانشگاه فردوسي مشهد به تدريس ادبيات مشغول است ، تصريح كرد : به طبع ، درك شعر يا نوشته اي كه لغات دشوار و فضاي پيچيده اي نداشته باشد ، براي مخاطب امروز امكان پذيرتر است ، البته ياد آوري يك نكته ي مهم را لازم مي دانم و آن ، اين است كه نمي توان اصل شعر يا مفهوم آن را تغيير داد ، چرا كه اثر فوق ، به همان گونه اي كه هست ؛ جا افتاده است ، اما ممكن است بتوان در ساختار كلامي آن كاري قابل قبول انجام داد .



اين نويسنده و محقق ادبي خاطرنشان ساخت : كسي كه مي خواهد به تغيير ساختار كلامي متن يا شعري از قدما دست بزند ، بدون اين كه به كليت و مفهوم اثر لطمه اي وارد شود ، بايد از مهارت ادبي بالايي برخوردار باشد و اصولا خودش هم شعرسروده باشد .
دكتر علوي مقدم گفت : امروزهم  اگر شاعران ما قدري روانتر و ساده تر شعر بگويند و مخاطب را دچار سرگرداني نسازند و مفاهيم مورد نظرشان را به سادگي فراروي مخاطب شعر امروز قرار بدهند ، كار بسيار بزرگي كرده اند .   

وي اظهار داشت : اهل قلم و شعر ، ممكن است برداشت هاي مختلف و متفاوتي از بهار و دگرگوني طبيعت داشته باشند ، بايد شعر شاعران هردوره را خواند تا متوجه شد كه اصولا پيامي براي مخاطب داشته است يا اين كه صرفا براي گفتن شعري ، دست به قلم برده است .

ابوالقاسم حسينجاني - شاعر و نويسنده ، گفت : " بهار " و مفاهيم مرتبط با آن ، به ما مي فهماند كه واقعا مي توانيم " زنده " باشيم و با ناديده گرفتن تطاول ها ، فرو مردگي ها و فرو خفتگي ها ، همچنان راه را ادامه داد .

اين شاعر و نويسنده در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، با اشاره به برخي ازعناصر شناخته شده در ادبيات و شعرهاي بهاري افزود : " درختان " در مجموعه ي شكل دهنده ي بهار و در ادبيات مربوط به اين مفهوم عميق زندگي ، به عنوان نمادهايي ريشه دار و حيات بخش مطرح هستند ، در شعرهايي كه خود من براي بهار و در توصيف اين رويداد طبيعت سروده ام ، درختان ، ايستاده ترين پيام بهارند .

حسينجاني : بزرگترين پيام بهار و شعر بهار اين است كه نمي شود به دور سبزه زار و طراوت و رويش ، سيم خاردار كشيد و هيج كس نمي تواند پيام نيستي و عدم بدهد  .

ابوالقاسم حسينجاني تصريح كرد :  ادبيات بهار ، به ما مي آموزد كه مانند درختان " ريشه دار " باشيم ، درختان را بايد پرندگاني دانست كه ريشه در گل و بال و پر در آسمان دارند و به تعبير مولوي ، درختاني كه دست به سوي آسمان برداشته اند ، در حال دعا هستند و مي خواهند بپرند و به موجود ديگري تبديل شوند ، بزرگترين پيام بهار و شعر بهار اين است كه نمي شود به دور سبزه زار و طراوت و رويش ، سيم خاردار كشيد و هيج كس نمي تواند پيام نيستي و عدم بدهد ، چرا كه سرزندگي و زندگي ، اصالت زمين است . شعر بهاري ما بايد از " دوباره شدن " حرف بزند .

اين شاعر و نويسنده در ادامه گفت : شاعران معاصر ، شعرهاي قابل توجهي در توصيف بهار سروده اند كه من آنها را به عنوان " تذكري سبز " ارزيابي مي كنم ، در برخي از شعرهاي بهاري و بهاريه هاي ما ، خود بهاربا حركت و قيام حضرت مهدي ( عج ) پيوند داده شده است  و در برخي ديگر ، آداب انساني گوشزد شده است ، من بهاريه هاي خوبي را خوانده ام كه پيام رجعت داشته اند ، در عين حال معتقدم كه همچنان در زمينه ي بهاريه سرايي مي توان كارادبي  كرد .


كامران شرفشاهي - شاعر و محقق ادبيات ، گفت : بهار تسخير باشكوه طبيعت است و به همين اعتبار ، همواره اين فصل با جلوه هاي زيبا و دلپذيرش ، ستايش و تحسين شاعران انديشمند و نكته پرداز را برانگيخته است .

اين شاعر و محقق ادبيات در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود : در قلمرو ادبيات پارسي ، بهار هنگامه اي روح نواز و الهام بخش بوده است  و به گواه بهاريه هايي كه شاعران سروده اند و در ديوان آنها موجوداست، بخش قابل توجهي از اشعار شاعران ايراني به استقبال فرار رسيدن اين فصل و يا بيان مناظر زيبا و دل انگيز اين ايام اختصاص يافته است ،  تا جايي كه مي توان گفت هيچ يك از فصول به اندازه ي بهار مورد توجه سخن سرايان قرارنگرفته است .

كامران شرفشاهي تصريح كرد : از آنجا كه درگذشته ، امكان حضورشاعران درصحنه ي طبيعت بسياربيشتر از امروز بوده است ، بهار درشعر پيشينيان ما جلوه اي شكوهمند و گسترده تر داشته  و همين امر موجب مي شده تا شاعران بتوانند به درك ژرف تري از بهار دست يافته  و مضامين متعددي را بيافرينند .

دبير كنگره هاي شعر كارگري ياد آور شد : در روزگارما به سبب انبوه مشكلات و دغدغه هاي زندگي ماشيني ،  شاعران در محاصره ي دود و آهن و برج هاي سر به فلك كشيده ي سيماني ، كمتر مجال پرداختن به اين موضوع را مي يابند و يا اين كه هجوم گرفتاري هاي روزمره ، زمينه سازغفلت ذهن ها  ازبهار و گراميداشت  آن مي شود .

شرفشاهي : دراشعار شاعران بلند مرتبه ي ادبيات پارسي ، به بهار تنها از زاويه ي ناتوراليسم نگريسته نشده ،  بلكه در نگاهي عارفانه ، بهار آينه ي صنع پروردگار و برهاني عظيم برحيات اخروي و برانگيخته شدن انسانها معرفي شده است .

مولف كتاب " حماسه ي جاودان " كه به شعر عاشورايي اختصاص دارد ، خاطرنشان ساخت : در فرهنگ ايراني ، بهار ازجايگاه ويژه و والايي برخوردار است و به همين لحاظ ، از ديرباز آغاز اين فصل به عنوان آغازسال مردم اين مرز و بوم به رسميت شناخته شده و به عنوان عيد مورد توجه قرار گرفته است .  اين انتخاب شايسته و هوشمندانه ي نياكان ما درشعرنيزتجلي دلنشيني داشته و سروده هاي بسياري را در تبريك و تهنيت اين جشن بزرگ باستاني در آثار شاعران دوره هاي مختلف شاهد هستيم كه با شتافتن به سمت نوروز،  جامعه را به نوشدن و دگرگوني در احوال دعوت مي كنند .

كامران شرفشاهي اظهار داشت : دراشعار شاعران بلند مرتبه ي ادبيات پارسي ، به بهار تنها از زاويه ي ناتوراليسم نگريسته نشده ،  بلكه در نگاهي عارفانه ، بهار آينه ي صنع پروردگار و برهاني عظيم برحيات اخروي و برانگيخته شدن انسانها معرفي شده است ، چنان كه مولانا اين مفهوم را به صراحت در بيتي ذكر كرده  است.

اين شاعر و محقق ادبيات گفت : در اين دسته از اشعار شاعران،  با مدد جستن از دگرگوني هايي كه با پيدايش بهار رخ مي نماياند ، در صدد هستند تا مخاطب را به انديشه و تامل وا دارند و با گشودن پنجره ي تماشا ،  امكان اداراك و احساس افزونتري را در گلگشتي بهاري فراهم آورند . درشعرپارسي ، بهار نماد غايت زيبايي ،  جواني  و طراوات ، رويش و زندگي ،  پاكي و سخاوت و تولدي ديگر است . به عبارتي ديگر ، بهار پل شاعران براي حركت به سمت ايجاد تحول و ارتقاء شگفت روحي در انسانهاست.

شرفشاهي در پايان با تاكيد بربهاريه سرايي شاعران معاصردر آستانه ي فرا رسيدن فصلي مغتنم كه سرشار از رمز و راز و گفتني هاي شنيدني است ، افزود : " بهاريه " ها، شعرهايي هستند كه درتنگناي زمانه اي كه ديوارها و مشغله هاي بي شمار، بيش از هر زمان ديگر انسانها را در برگرفته اند ،  اين نوع از شعرها مي توانند مجال بهره مندي ازموهبت بهار و جلوه هاي عميق و رنگارنگ آن را مهيا نمايند ، پس چه نيكوست كه عيدي امسال ، كتاب شعري باشد ،  تا بهاردرتمام فصل ها ، ميهمان خانه ها باشد و چنين عيدانه اي يادگاري سبز خواهد بود ماندگار و خاطره انگيز .   

کد خبر 166393

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha