لزوم تداوم زندگی مشترک و دشواری جدایی
ممکن است جوانان با خود فکر کنند مگر خداوند طلاق و جدایی را برای موارد ناسازگاری و چالش های فکری و رفتاری همسران مقرر نکرده است، پس چه ضرورتی دارد در انتخاب همسر این همه حساسیت و دقت به خرج دهیم، توجه به دو نکته برای رفع این ابهام ضروری است:
1- اگر طلاق در برترین شرایط راهی گریز ناپذیر باشد این راه به عنوان آخرین راه حل در نظر گرفته شده است؛ بدین جهت از آن به عنوان حلالی مورد بغض وخشم یاده شده و در برابر آن، ازدواج میثاق غلیظ و پیمانی محکم معرفی شده که باید پاس داشته شود.
2- طلاق در عین تلخ بودن در متن شریعت، از نظر آماده کردن مقدمات و پیامدها تا حدی که امروز است دشوار نبوده، زیرا زنان و مردانی که در صدر اسلام اقدام به طلاق می کردند بدون آنکه در جامعه گناهکار یا شکست خورده پنداشته شوند امکان ازدواج مجدد می یافتند در حالی که با توجه به وضعیت فرهنگی، اجتماعی و قوانین موجود در کشور و مصلحت اندیشی های حاکم بر رفتارها، بسیار ساده اندیشی است که کسی طلاق را امری ساده پندارد. وقتی به آثار فرهنگی، اجتماعی و حقوقی ازدواج در وضعیت کنونی نگاه کنیم، درخواهیم یافت که طلاق چه پیامدهای منفی به ویژه برای زنان دارد.
ازدواج و طلاق در وضعیت کنونی به مراتب دشوارتر از چیزی است که در قوانین پیش بینی شده است زیرا عموم خانواده ها به دلایل مختلف از جمله دشوارسازی راه طلاق، مهریه های سنگین را برای جوانان تحمیل می کنند که گاهی همین رویکرد منشاء سوء استفاده هایی می شود و برای برخی از دختران و خانواده های ناصالح وسیله تجارت را فراهم می آورد. آیا طلاق همسر با پذیرفتن پرداخت مهریه کار ساده ای است؟!
این نکته را نیز باید افزود که بر اساس آنچه در اسناد رسمی ازدواج آمده است، مردها شریک شدن همسر نسبت به نیمی از "مایملک" زندگی را که در طول زندگی مشترک به دست آمده را می پذیرد. در این صورت با طلاق افزون بر مهر، پرداخت نیمی از مجموع دارایی بر عهده مردان خواهد بود.
از بعد اخلاقی و روانی، طلاق میان خانواده ها، اطرافیان و از نگاه اجتماعی امری ناپسند شمرده می شود. حتی اگر زن یا مرد دلایل کافی برای طلاق داشته باشند، کم نیستند کسانی که می خواهند ناتوانی آنان در استمرار زندگی مشترک و اداره خانواده را به عنوان نقص و شکست به رخ آنان و دیگران بکشند. در چنین شرایطی اگر دلایل آنان کافی نباشد، فشار اجتماعی به مراتب دشوارتر خواهد بود. با این نگاه مرد یا زنی که کارش به طلاق می کشد، شکست خورده زندگی معرفی می شود و شاید در معرض تهمت ها و بدگمانی های خاصی قرار بگیرد مانند اینکه دلایل شان ساختگی است و فلان هدف سوء مورد نظرشان است. مرد در سودای همسری دیگر است یا زن دل در گرو مردی دیگر سپرده است؟!
اینها بخشی از فشارهای روانی - اجتماعی است که طلاق را هدف قرار می دهد، اما فشارها در این حد متوقف نمی ماند و زنان مطلقه بیشتر در معرض نگاه های مشکوک و مغرضانه قرار می گیرند. آنان غالبا شکایت دارند که هرگونه رفت و آمد معمولی شان از سوی برخی اطرافیان یا همسایه ها به منظور اهدافی خاص تفسیر می شود.
اگر اصل وجود فشار اجتماعی را برای جلوگیری از گسترش طلاق، مناسب و لازم بدانیم قطعا بخشی از فشارهای روانی و اجتماعی پیش گفته نامطلوب و غیر اخلاقی است، اما به هر روی این دست از فشارهای روانی و اجتماعی همچون سایه شومی بر سر طلاق سایه افکنده است.
همسر شایسته، شرط برخورداری از فرزندان شایسته
عموم جوانان بر اساس آنچه خوانده یا شنیده اند و بر اساس برداشت ابتدایی، به داشتن همسری شایسته و مطلوب از آن جهت می اندیشند که در کنار او زندگی راحت، دل نشین و آرامی داشته باشند. اما اندک هستند کسانی که به این مسئله نیز اهتمام می ورزند که خواهان فرزندان سالم و صالح هستند و شرط برخورداری از چنین فرزندانی در گام نخستن، داشتن همسری لایق و شایسته است.
جالب اینکه پیامبر (ص) در گفتاری نغز فرمود: " برای نطقه هایتان بستری مناسب انتخاب کنید." یعنی باید مراقب باشید تا نطفه انسانی به عنوان بذر اولیه و مقدمه آفرینش فرزندان با موردی مناسب آمیخته شود.
خداوند در این باره می فرماید: زنان شما کشتزار شما هستند، پس از هرجا و هرگونه که خواهید به کشتزار خود درآیید و آنها را برای خودتان مقدم دارید و از خدا پروا کنید و بدانید که او را دیدار خواهید کرد و مومنان را به این دیدار مژده ده؛ از این آیه به روشنی استفاده می شود که نطفه زن و مرد نوعی بذر است.
رحم زنان کشتزار و فرزند، محصول آن می باشد از این نکته نباید غافل شد که چون خطاب آیه به مردان است، از زنان به عنوان کشتزار یاد می کند و می توان از آن، اهتمام به انتخاب زنان شایسته برای مادری فرزندان را استفاده کرد. بر اساس همین اصل، زنان نیز حق خواهند داشت در انتخاب همسر خود، که شکل گرفتن نیمی از شخصیت فرزند به دست او سپرده شده است، دقت و احتیاط لازم را بنمایند.
از مجموعه ایات و روایات به دست می آید که از زمان انتخاب همسر، برداشتن گام های اساسی برای تکوین شخصیت انسانی آغاز می شود. این امر به اصل انتقال ویژگی های جسمی و روحی والدین به فرزندان باز می گردد و بر اساس آن همانگونه که عموم ویژگی های جسمی پدر و مادر به فرزندان انتقال می یابد، ویزگی های اخلاقی مانند: سخاوت، شجاعت، عفت و پاکدامنی یا عکس آنها نیز به فرزندان منتقل می شود؛ مگر آنکه موانعی ایجاد گردد.
نظر شما