به گزارش خبرنگار مهر، تقویم را ورق می زدم چشمم به 31 شهریور هفته دفاع مقدس افتاد پیش خود فکر بهترین کاری که می شود در این هفته انجام داد مصاحبه با افرادی است که در جبهه های جنگ حضور داشتند و جز رزمندگان ما بوده و قطعا حرفهایی ناگفتنی زیادی دارند.
به سراغ کارمند رزمنده یکی از ادارات سمنان رفتم و از وی خواستم تا از خاطرات جنگ و جبهه برایم بگوید ولی ایشان به شرطی حاضر به مصاحبه شد تا نامش ذکر نشود.
این رزمنده دفاع مقدس از خاطرات ورودش به جبهه جنگ شروع کرد و گفت: کلاس دوم راهنمایی بودم که با صحبت های معلم شهیدم حسین ربانیان در خصوص جنگ، جرقه ای در ذهنم زده شد.
وی ادامه داد این احساس را تا سال سوم راهنمایی با خود داشتم و به خاطر علاقه زیادم به جنگ و بسیج، به ماه که نگاه می کردم عکس یک بسیجی را می دیدم، روز شماری می کردم تا به جبهه بروم و بالاخره موفق شدم در سنین نوجوانی جنگ را تجربه کنم.
رزمنده دفاع مقدس با بیان اینکه مدت 13 ماه در جبهه های جنگ حضور داشتم سکوت کرد و ادامه داد: سال 1364را هرگز فراموش نمی کنم، 16سال داشتم که برای آموزش به پادگان شهید کلاهدوز شهمیرزاد رفتم و پس از فراگرفتن آموزش به جبهه اعزام شدم.
وی اضافه کرد: در این مدت، در جاهای مختلف حضور داشته و فعالیت می کردم اما هیچ زمانی عملیات ویژه والفجر هشت را فراموش نمی کنم.
این شهروند سمنانی اظهار داشت: فضای عجیبی در جبهه حاکم بود خواندن دعا و مناجات، مراسم صبح گاه، ورزش، نمازهای جماعت و آموزش ها ی نظامی از عمده ترین کار روزانه ما بود.
رزمنده هشت سال دفاع مقدس افزود: در اطراف ما شن های نرمی وجود داشت که رزمندگان با کندن زمین و کنار زدن این شن ها قبرهایی را درست می کردند و شب در داخل این قبرها به مناجات می پرداختند و اشک می ریختند.
وی تصریح کرد: رزمندگان اسلام هیچ ترسی از مرگ نداشته و بسیار شجاع بودند و از امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل العباس(ع) الهام می گرفتند و ارتباط عجیبی با ائمه داشتند.
این رزمنده خاطرنشان کرد: بسیجی ها با امکانات کم، کارهای بزرگی انجام دادند و حماسه آفریدند.
وی در رابطه با سختی های جبهه ضمن بیان اینکه رزمندگان در کنار یکدیگر سختی های را نمی دیدند گفت: یادم هست در جزیره مجنون که بودم (جاده خندق) حاشیه جاده را آب گرفته بود ولی با این وجود روی شناورها در سطح آب به صورت شیفتی کشیک می دادیم تا اگر دشمنان حمله کردند به رزمندان خبر داده و از جاده حفاظت کنیم.
این شهروند سمنانی افزود: در آن جزیره هیچ امکاناتی وجود نداشت و علاوه بر آن حشرات موزی زیاد و ترس وحشت زیادی بر آن حاکم بود اما رزمندگان تمام این سختی ها را به خاطر میهن خود تحمل می کردند.
رزمنده هشت سال دفاع مقدس با بیان اینکه رزمندگان از نظر اعتقادی بسیار قوی بودند اظهار داشت: اگر نماز صبح آنها قضا می شد برای تنبیه خود یک روز روزه می گرفتند.
وی آهی کشید و یک لحظه سکوت کرد و گفت: صداقت از ویژگی های مهم رزمندگان بود که متاسفانه در جامعه امروز کم رنگ شده است.
این رزمنده ادامه داد: متاسفانه امروزه آن طورکه حق رزمندگان است به آنها توجهی نشده و نامی از آنها برده نمی شود.
از وی خواستم تا حرف آخر را بزند که با چشمانی اشک آلود گفت: باید قدر مادران شهدا را دانست، آنها چشم و چراغ این مملکت هستند و ادامه داد: یاد مادرم بخیر و روحش شاد، یک روز که به جبهه می رفتم ایشان برای خداحافظی با پای برهنه دنبال من می دوید ایستادم من را در آغوش کشید و زیر گلویم را بوسید و برای پیروزی رزمندگان دعا کرد.
نظر شما