انسان نباید وقتی که احساس تنهایی کرد ازدواج کند بلکه آن زمانی که احساس فردیت کرد به سراغ ازدواج برود شاید علت اساسی بسیاری از طلاق ها این است که زن و مرد یکی و واحد نمی شوند تنها سازگاری می یابند و قلبشان دو تاست.
بسیاری از جوانان فکر می کنند ازدواج یک خاطره شیرین است و به آسانی انجام می شود اما همین خاطره شیرین می تواند بدترین خاطره ها را نیز رقم بزند، ازدواج مسئولیت می آورد و مسئولیت تلاش و کوشش فرد را می طلبد.
ازدواج بنایی است که استحکامش نیاز به محبتی مستمر و طرفینی دارد و کوشش و تلاشی همه جانبه می طلبد که بر پایه دور اندیشی قبل از ازدواج و گذشت و صبر بعد از ازدواج به دست می آید.
جوانی که به رشد جسمانی، عقلی، روانی، اجتماعی و اخلاقی نرسیده توان تشکیل یک زندگی سالم و مستحکم را نخواهد داشت چرا که مانند کودکان مدام به دنبال بهانه گیری و چشم و هم چشمی و ... است.
دختر و پسری که در زندگی دارای هدف هستند و می دانند به کجا می خواهند برسند و برای آن برنامه ریزی می کنند، در تصمیم گیری ها، عقلانی رفتار می کنند نه احساسی، انتظارات واقع بینانه ای از اطرافیان خود دارند، در مشکلات تصمیمات آگاهانه، صحیح و اصولی گرفته و مسئولیت پذیر هستند و مسئولیت، کار و تصمیمات خود را به عهده می گیرند و توانایی تشکیل یک زندگی موفق و پایدار را خواهند داشت.
تشکیل خانواده فرد را از تنش های جسمی و روحی دور کرده و او را در مسیری مشخص و هدفمند هدایت می کند از این جهت است که در اسلام بر انتخاب همسر شایسته بسیار تاکید شده چرا که او محرم همه اسرار، رموز و ناگفته های زندگی انسان است و شریکی که اگر لغزش یا انحرافی داشته باشد نه تنها خود که خانواده را به انحطاط می کشاند.
بنابر این عقل هم حکم می کند هر گاه تصمیم به ازدواج و تشکیل خانواده گرفته می شود بررسی های خاصی انجام بگیرد تا دو طرف به آن آرامش و اطمینان خاطری که در پی ازدواج به دنبال آن هستند دست یابند.
در ابتدا باید هر دو طرف آماده ازدواج باشند، این آمادگی تنها برای شخصی که قصد ازدواج دارد نیست بلکه خانواده او را نیز در بر می گیرد. اگر فرد در خود توانایی و نیاز به ازدواج را ببیند اما خانواده او را این گونه نشناخته باشد و او را بچه فرض کند قبول نمی کند که فرد بتواند یک زندگی مشترک را اداره کند.
در مرحله انتخاب معیارها شکل می گیرد و دسته بندی می شود. مهمترین معیار کدام است، فرد مورد نظر برای ازدواج کیست و چه صفاتی باید داشته باشد، داشتن کدام صفات در او ارجحیت دارد و مهمتر است که اگر آن صفات را نداشته باشد وجود صفات دیگر هر چند بسیار، شخص را از ازدواج با او منصرف می گرداند.
ملاک و معیار های مهم تعریف می شود، اما با کدام دید؟ نگاه امروزی و رسومات دست و پا گیر که معلوم نیست از دکان کدام عطاری خارج شده یا معیار های اسلامی و دینی که برگرفته از متن و بطن دین و آیات و روایات است؟
کسی که انتخاب می کنید همسفر شماست برای رسیدن به مقصدی که در نظر گرفته اید، مقصد شما هر چه هست همسفر و همپا می طلبد هر کس که بلیط در دست داشت همراه شما نیست شاید در یک ایستگاه هر دو بلیط به دست دارید اما آن چه مهم جلوه می کند این است که بلیط هر کدام از شما برای کدام مقصد است و هدف هر کدام از شما برای رسیدن به آن مقصد چیست.
حال که معیار ها مشخص شد و مهمترین ها شناخته شد باید به سراغ مرحله بعد یعنی آشنایی و نحوه ارتباط رفت، این مرحله بسیار مهم است، شما کجا همدیگر را دیدید، کجا آشنا شدید، کجا صحبت کردید، آیا محیط سالم و شرعی بوده یا مثل خیلی از ارتباط های امروز از روی مسائل جنبی و احساسات و عواطفی ناپخته و خام شکل گرفته است.
در این مرحله باید هوس و چشم را کنار گذاشت و تنها با عقل تصمیم گرفت تا با انتخابی درست و اصولی بتوان یک عمر با احساس و عاطفه و محبت زندگی کرد.
توجه به نکات کلی نیز می تواند در این راه کمک خوبی برای فرد باشد. دانستن مطالبی مانند این که مردان به صورت حداکثری، آینده نگر، عقل گرا و کلی نگرند، بیشتر بر علل مادی اتفاقات تاکید دارند و صبرشان در سختی ها و مشکلات کم است و بالعکس زنان جزئی نگر و احساسی هستند و در مقابل نابسامانی های زندگی با عطوفت صبر پیشه می کنند و سنگ صبور و تکیه گاه عاطفی مردان می شوند، می تواند راه گشای بسیاری از مسائل پیش آمده در زندگی زوج های جوان باشد.
این امور به خوبی نشان می دهد که زنان و مردان مکمل یکدیگرند و برای کامل شدن هم تلاش می کنند، شاید دیده باشید در خانواده هایی که مرد به اندازه زن احساساتی عمل می کند نه تنها مدیریت خانواده که تربیت فرزندان نیز با خطر مواجه شده است.
از همه این ها که بگذریم اصل مطلب باید مورد توجه قرار بگیرد و آن وجود الزام فرد به دستورات دینی است که نتیجه آن تقوا خواهد بود و معیار مهمی در انتخاب همسر آینده فرد است.
الزام و پایبندی به دین و ایمان موجب می شود هر انسانی به سوی خیر و خوبی گرایش داشته باشد و به عبارت دیگر هر انسانی قطعا دارای عیوبی است که به شرط داشتن ایمان و سعی بر رعایت تقوا، قاعدتا به رفع عیوب خود می پردازد.
آن چه باعث پایداری یک زندگی ایمانی میان زن و مرد می شود امیدی است که برای سیر و سلوک زندگی از سر تقوا در آنان وجود دارد.
در روایات از سه وجه به رابطه دین داری و ازدواج توجه شده است وجه اول تقوا و خوش خلقی که ناشی از ایمان است و از سوی دیگر ازدواج را مایه کمال دین می شمرند، و وجه سوم این که دین برای شخص متاهل ارزشی قائل است که در عبادات او منعکس می شود و دینداری موجب ازدواج است و ازدواج سبب تقویت دینداری می شود.
نظر شما