علیرضا کمری ادامه داد: زمانی که متوجه شدم کارگردان "آخرین روزهای زمستان" متولد 1360 است، بیشتر بر این معتقد شدم که حضور در مکان یک واقعه دلیلی بر رجحان در آن اتفاق نیست. دلیل نمی شود اگر سن و سال و موقعیت من ایجاب می کرد زمان جنگ در جبهه باشم بهتر می توانم آن را تصویر کنم. توجه به این موضوع که فیلم مستند ارزش افزایی بالایی دارد، از میانه های جنگ به بعد آشکار شد در این زمینه شهید آوینی نقش برجسته ای دارد. او تصویر جنگ را با بیان و تلقی شاعرانه همراه کرد و روایت فتح یک مستند تاریخ شناسی صرف نیست.
وی با انتقاد از برخی ساخته های جنگی تلویزیون تصریح کرد: چندی پیش سریالی دیدم که در آن رزمندگان در ماشین می رقصیدند و کف و سوت می زدند. این کارهای عوام فریبانه و نمایش نادرست جنگ صحیح نیست.
پرهیز از استفاده چهرههای لو رفته
کمری با اشاره به خصوصیاتی که "آخرین روزهای زمستان" را یک اثر موفق می کند، یادآور شد: سازندگان این فیلم از چهره هایی که به کدهای لو رفته تبدیل شده اند، پرهیز کرده اند. این امر بسیار خوبی است؛ چراکه باورپذیری شرط اساسی یک کار است. "ارتش سری" یک اثر انگلیسی بود که بسیار در این زمینه موفق عمل کرد. من معتقدم اگر یک کار خوب سینمایی در موضوعی با حضور یک هنرمند ساخته شد، تا زمانیکه چهره آن بازیگر شکل دیگری به خود نگرفته نباید از او استفاده کرد تا آن تصویر اولیه در ذهن مخاطب از بین نرود.
منتقد بی رحمی هستم اما این کار باورپذیر است
این تاریخ نگار جنگ با اشاره به سریالی که کارگردان سعی می کرد مدام در آن خود را نشان دهد، اظهار کرد: نباید مخاطب حس کند بازیگران در حال بازی هستند بلکه باید یک زندگی واقعی را ببینند. شکل رفتاری ساخت این فیلم به باور نزدیک تر بود، من در این باره اغراق نمی کنم و همواره معتقد بی رحمی بودم.
وی تصریح کرد: این مستند در واقع نوعی تعزیه است. کسی که شمر است در تعزیه با نیت، وارد صحنه بازی می شود کم ندیده ایم شمرهایی که زارزار در صحنه گریه می کنند. علاوه بر این خوشبختانه در این اثر از زبان آرکائیک و اسطوره ای که ویژگی زبان آوینی است، خبری نیست، در حالیکه اگر کار به سمت اشاره می رفت طیف وسیعی از مخاطبان خود را از دست می داد.
کمری در پایان گفت: این کار مبتنی بر روایت است همچون عاشورا که حادثه ای چند ساعته بوده اما اکنون از زمان، مکان و موقعیت فراتر رفته و سال ها است همچنان روایت می شود.
روایت شکل نگرفته در "آخرین روزهای زمستان"
مسعود فراستی با بیان اینکه جمله نقد و تقدیر از عوامل "آخرین روزهای زمستان" او را اذیت میکند، اظهار کرد: در حرفهای من هیچ نشانی از تقدیر وجود ندارد فیلمساز عزیز خود را آماده کند! روایت فیلمساز مطلقاً شکل نگرفته است. من روایت سینمایی در این کار نمیبینم بلکه یک تحقیق میبینم که خوب هم بیان نشده و وقت زیادی از من میگیرد.
وی افزود: صدای سید محمد آوینی در این کار نه تنها حماسی نبوده بلکه افتضاح است. از طرفی تکراری، ملال آور و بیربط با لحن اثر به حساب می آید. من از قدیم تا آینده مخلص سید محمد هستم اما او این کاره نیست. جالب است متنی که قرائت میکند نیز کاملاً ویرایش نشده است. محمدی که در مجله سوره لغت به لغت مطالب ما را ویرایش میکرد متنی میخواند که جملات در آن تکرار شده اند.
آزاردهندگی حرکتهای دوربین
فراستی با اشاره به فیلمبرداری این اثر تاکید کرد: بدبختانه دوربین زمان مصاحبهها بیهویت است و من نمیفهمم وقتی مادر یا خواهر شهید درباره او حرف میزنند چرا باید دوربین پشت پنکه برود! این حرکات بیموقع آزاردهنده هستند. دوربین باید مودب باشد. این کارهایی که مد شده بسیار قبیح است. وقتی دوربین مودب است کار خوب و وقتی تکان میخورد فاجعه است چرا باید وقتی با یک طرف صحبت میکنیم دوربین چهارم از زیرزمین نما بگیرد. این مسخره بازیهای رایج شده در تلویزیون کاملاً ضدسینمایی است. کارگردان باید اجازه دهد مخاطب صورت گوینده را ببینند و حس او را دریافت کند. در این زمان حرکت دوربین مطلقاً ممنوع است.
وی تصریح کرد: از مصاحبه کنندگان نیز ری اکشنی نمیبینیم بیشتر شبیه آدم آهنی بودند. ای کاش از صحنه حذف میشدند. ما باید وقتی به سینما و تلویزیون میآییم از تمرین کردن دست بکشیم. سینما، حرکت دوربین نیست و دوربین دست گرفتن محسوب نمیشود بلکه زندگی است. در این زمینه نریشنها نیز به مخاطب تحمیل میشود چون ما حرف ها را درباره شهید از زبان برادر و مادرش را شنیدهایم و تکرار همان حرف ها از زبان راوی آزاردهنده است.
بازسازی علیه کار
فراستی با بیان اینکه این مستند منطق روایی ندارد یادآور شد: بخش بازسازیها در نیامده مثلاً زمانی که محسن رضایی حرف میزند تاثیری بر من مخاطب ندارد. این صحنههای گسسته بازسازی شده من را از اصل موضوع دور میکند. در واقع بازسازی علیه اثر به کار رفته است.
این منتقد سینما انتخاب بازیگر در مجموعه "آخرین روزهای زمستان" را فاجعه دانست و گفت: چهره بازیگر بیمعنا است فقط جوانی است که به روزنامه جمهوری اسلامی میرود نه تحریک دارد نه حالی در او میبینیم. دقیقاً مشابه اشتباهی که جواد اردکانی در روایت زندگی شهید کاوه مرتکب شد.
وی از ساکن بودن دوربین در فضای جبهه و جنگ به عنوان تنها نقطه مثبت اثر نام برد و افزود: مجموعه کار چیزی از شهید باقری به من نمیدهد. صحنه نجات یک خانواده در آتش سوزی کاملاً شعاری است. او فقط در روزنامه مقاله مینویسد که اصلاً هم به قیافهاش نمیآید خوب بنویسد! اطلاعات شهید باقری در مجموع به مخاطب منتقل نمیشود. باقری بچه آن فضا و آن حال و هوا بوده است اما ما رایحهای از بوی آن فضا را حس نمیکنیم و حال آن زمان شهید باقری را در نمییابیم و این تفاوت اساسی "آخرین روزهای زمستان" با آثار مرتضی آوینی است.
باید کار لیاقت تقدیم کردن به سید مرتضی را داشته باشد
وی در ادامه انتقادت خود تصریح کرد: نباید ابتدای این کار نوشته شود تقدیم به مرتضی آوینی! کاری را به او تقدیم کنید که لیاقت داشته باشد! او مستندهایی در روایت میساخت که نه آرکائیک بود و نه درونی بلکه به شدت امروزی، شخصیت پرداز و درونگرا به حساب می آمد. در حالی که در این مستند چیزی از شخصیت پردازی باقری نمیبینیم که قرار است بعدها رئیس اطلاعات شود...
وی در پایان سخنان خود تصریح کرد: امیدوارم حرفهای من که تقدیر نبود و به این جلسه نمیخورد رفیقم را جلو ببرد، رفیق باید با دوستش تندتر حرف بزند و دلش برای او بسوزد. گرچه مهدویان 100 کیلومتر از دری وری سازهای تلویزیون جلوتر است اما نباید فریب بخورد چون هنوز منها است.
برخی فکر میکنند آوینی شدهاند
در ادامه این مراسم وحید جلیلی، مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نیز در سخنانی گفت: ما یک مشکل عمده در نقد داریم که دوستان حزباللهی که وارد حوزه نقد در سینما میشوند با خواندن چند مقاله از آوینی تصور میکنند منتقد خوبی شده و پا جای آوینی گذاشتهاند!
وی با اشاره به جشنواره سی ام فیلم افزود: روشنفکران، سال گذشته فیلم سینمایی "بیخود و بیجهت" ساخته عبدالرضا کاهانی را به عنوان بهترین فیلم انتخاب کردند. کسانی که هنر را برای هنر میخواهند در عمل دروغ میگویند.
سردبیر مجله راه تصریح کرد: روشنفکری طرح مسأله نمیکند بلکه طرح بنبست میکند. برای مثال شخصیتپرازی نشان دادن شرایط است، کدام یک از فیلمهای ما در این مدت این حالت را داشتهاند؟!
ترسیم درست حال و هوای سیاسی دوران در "آخرین روزهای زمستان"
جلیلی با بیان اینکه "آخرین روزهای زمستان" حاوی شخصیتپردازی است، اظهار کرد: خوشبختانه این اثر موفق شده فضا و حال و هوای سیاسی آن روزها را نیز ترسیم کند و گرچه همواره به صدا و سیما نقد داشته ایم، اما این اثر، کار خوبی از آب درآمده است.
حاشیه ها:
* کمری در ابتدای حرف هایش به خاطر تقدم در سخنرانی از فراستی عذرخواهی کرد و گفت فراستی از هر جهت بر او اولا است. منتقد صریح سینما نیز در پاسخ گفت: البته فقط در بلندی ریش!
* فراستی در بخشی از مراسم خطاب به حضار سوال کرد چرا همه اینقدر ساکت هستند و در بحث مشارکت نمی کنند. بعد از پایان سخنانش نیز خواست هر کسی نقد و نظری حتی خلاف حرف های او دارد، ارائه کند. کمری نیز در تکمیل این حرف گفت: ما را نقد کنید اگر جرئت دارید!
نظر شما