به گزارش خبرنگار مهر، امروزآسمان آبی، گلگون و دلشکسته در غم فردا است، این آسمان فردا به یاد صحنه کربلا و عاشورا دریا می شود و کوچه ها به رود وفا می پیوندند.
فردا آفتاب برنیامده رایحه و عطر کربلا از گوشه گوشه شهر برمی خیزد و حسین (ع) شهید می شود، شفق در عزای حسین گلگون و بانوی دشت کربلا زینب کبری در فراق برادر اشک می ریزد و با کودکان برادرش میان آن همه کفر وظلم تنها می ماند.
نگاه ها کربلایی می شود
فردا می آید و اشک تنها مرحمی است که قلب های دردمند عاشقان را در سوگ حسین (ع) و یاران با وفایش تسکین می دهد پس خوشا به حال اشک هایی که بوسه می زنند به روی گونه ها و با رود فرات هم دردی می کنند.
این روزها دریای فرات در اندوه لبهای عطشان خانواده پیامبر(ص) و ما قطره ای که باید به صخره تاریخ تعظیم کنیم تا آبدیده شویم و از خدا بخواهیم ذره ای از شجاعت حسین، صبر زینب و معرفت عباس را توشه راهمان کند.
عاشورا می آید و عاشقان در سوگ حسین، در غم رقیه و علی اصغر شش ماهه و علی اکبر جوانش اشک ماتم می ریزند و دلشان برای صحنه کربلا پر می کشد.
دیرزمانی است که با آمدن محرم و تاسوعا و عاشورا لباس سیاه عزا تن پوش پیر و جوان می شود و در سوگ امام مظلومان نگاه ها کربلایی می شود و قطرات اشک در چشم موج می زند و انتظار می کشد....
قطرات اشک جاری می شود و دسته ها و هیئت های عزاداری نیز با شور حال خود و با گذشتن از مسیرهای طولانی با پای پیاده و قدم های خسته به سوی خیمه های عاشقانه حسین (ع) رهسپار می شوند.
هیئتهای عزاداری سر بر شانه غصه می گذارند
آنها در میانه راه در کنار ایستگاه های صلواتی برای لحظه ای توقف می کنند تا جان و روانشان را با خوردن شربت بهشتی سیراب کنند اما بسیاری نیز در این روزها کم تر دست به آشامیدنی می برند و دوست دارند صحنه ای هر چند کوچک از کربلا را درون خویش مجسم کنند.
دسته ها و هیئت ها با عبور از کوچه ها و محله ها سر بر شانه ی غصه می گذارند و مخلصانه از قهرمان کربلا یاری می خواهند و با فرارسیدن تاسوعای حسینی عزاداران در قالب هیئتهای مختلف در مساجد، حسینیهها و خیابانهای شهر به سینهزنی و زنجیرزنی میپردازند.
این هیئات مذهبی در خیابان منتهی به حرم رضوی با شور و شعور حسینی زنجیر می زنند و یاد و خاطره دشت نینوا را در خاطرهها زنده می کنند.
جامه های سیاه بر تن عزاداران چاک چاک
کاروان های عشق در قالب هیئات حسینی بر سر و سینه می زنند و با نواختن سنج و طبل بر سوگ می نشینند و پرچم های اسطوره کربلا را بر دوش هایشان سوار می کنند.
کاروان های حسینی از دل شهر می گذرند، بیرق ها در عزا و ماتمند و کوچه پس کوچه های شهر حرکت کاروان های حسینی را در درون خود احساس می کنند وعلم هایی که با دستان عاشقان برافراشته می شود داغ حادثه کربلا را تازه تر و تازه تر بر دل و جان عزاداران نقش می زند.
کم کم هنگامه صبح عاشورا فرا می رسد و جامه های سیاه بر تن عزاداران چاک چاک و بر طبل ها کوبیده می شود تا بانگ کوس، طنین آسمان را به لرزه درآورد.
میلیونها عزادار عاشق
آسمان می غرد و محرم باز هم تکرار می شود و عاشورا دوباره در دل تقویم جای می گیرد اما این مراسم هر سال باشکوه تر از سال های قبل آغاز می شود و انگار هر سالی عطر و بوی خاص خود را دارد.
طنین محرم در این روزها که بوی خون و کربلا در شهر پیچیده با حضور میلیونها عزادار عاشق حزن انگیزتر شده است.
این زائران و عزادارن از راه های دور و نزدیک، دل خسته و ماتم زده به شهر آفتاب آمده اند تا در حرم رضوی ماوا بگیرند و به یاد سید و سالار شهیدان چشم هایشان چشمه خون شود.
بستن سربند با حسین بر پیشانی کودکان
از چند روز پیش نیز 5 هزار هیئت عزادار از شهرهای مختلف خراسان رضوی و استان های کشور وارد مشهد شده اند تا در رثای شهیدان کربلا و امام مظلومان، عزاداری و نوای حزن انگیز "حسین حسین" سر دهند.
در این ایام سوگ و ماتم، کودکان نیز جامعه سیاه بر تن کرده اند و با بستن سربندهای "یا حسین" و "یا ابوالفضل" امام حسین و قیامش را می شناسند.
این کودکان معصوم در آغوش مادر آرام می گیرند و از دور به هیئت های عزاداری، حمل علم، بیرق و پرچمهای عزا می نگرند و با نام علیاصغر چند ماهه آشنا و با زنان و مردان عزدار هم ناله می شوند.
کودکان، امروز عشق به حسین را مشق می کنند و به یاد لب تشنه این امام شهید نغمه عزا سر می دهند.
........................
گزارش: مرضیه صاحبی
نظر شما