به گزارش خبرنگار مهر، شهرام پازوکی در نشست بررسی کتاب «شهر خدا» نوشته سنت آگوستین در ابتدای سخنانش، از اقدام توفیقی برای ترجمه این اثر تمجید کرد و گفت: همین که کسی همت کند و در این اوضاع آشفته فکری که پیدا کردن جمعیت فکری دشوار به نظر میرسد، بسیار مغتنم است. هیچ کتابی خالی از اشکال نیست و البته برخی از این ایرادات نیز سلیقهای هستند، اما به نظر من اگر مترجم اندکی بیشتر حوصله به خرج میداد و مقدمه جانانه تری برای کتاب می نوشت بهتر بود. اما به هر حال ترجمه آقای توفیقی از این اثر بسیار روان و قابل فهم است.
استاد ادیان و عرفان موسسه حکمت و فلسفه ایران، این اثر را دارای ارزش ادبی و الهیاتی دانست و گفت: آگوستین جزو نخستین مترجمانی است که کتابهای یونانی را به لاتین برگرداند و مقدار زیادی از اصطلاحات مسیحیت را او برای اولین بار مطرح کرد. به همین دلیل کتاب «شهر خدا» از حیث ادبی مهم است و در تاریخ ادبیات غرب یکی از مهمترین آثار به شمار میآید.
وی افزود: آگوستین موسس الهیات مسیحی است که توانست نسبتی میان عقل و ایمان برقرار کند که این امر بسیار حائز اهمیت است. جمله «ایمان بیاور تا بفهمی» جملهای است که آگوستین در سراسر زندگیاش به آن باور داشت؛ این جمله یک شعار نیست، بلکه بک اصل آگوستینی است که در سراسر قرون وسطی تکرار شد.
پازوکی، آگوستین را ملاک سنت و بدعت در دنیای مسیحییت خواند و گفت: متفکران پس از او مانند آنسلم افتخارش این است که هرچه گفته مطابق با آثار آگوستین است. حتی لوتر و پروتستانها از او متاثر بودند. آگوستین متفکری است که بیتردید جزو چند نفر اصلی در تکوین الهیات مسیحی قلمداد میشود.
وی با اشاره به جنبههای سیاسی این اثر گفت: از یک منظر محتوای این اثر با فلسفه سیاسی ارتباط پیدا میکند البته فلسفه سیاسی به معنای امروزی آن نه، بلکه عنوانهای سیاست الهی یا الهیات سیاسی را میتوان برای موضوع این کتاب مشخص کرد. آن اندیشه سیاسی که در این اثر وجود دارد در سراسر قرون وسطی حاکم بوده است و در واقع این اثر، نخستین کتابی است که تفکر سیاسی را در مسیحیت مطرح کرد.
پازوکی افزود: مسیحیت بیشتر دینی شخصی است تا مدنی و از این حیث، کتاب شهر خدا نخستین اثری است که مفاهیمی مانند جامعه کلیسا را مطرح کرد.
عضو هیات علمی موسسه حکمت و فلسفه در بخش دیگری از سخنانش گفت: انگیزه اصلی آگوستین در نوشتن این اثر پاسخ به کسانی بود که سقوط رم را به دلیل مسیحی شدن حاکمان و مردمان آن میدانستند. او در این اثر نسبتی میان زمین و آسمان و در واقع جامعه مومنان و غیرمومنان برقرار کرد و این نخستین تلاش در حوزه اندیشه سیاسی در مسیحیت به معنای لفظ قدیم آن بوده است.
وی کتاب «پادشاهی» توماس آکوئینی را ادامه و پایانی بر اندیشه موجود در شهر خدا دانست و گفت: این اثر پایان آن جریانی است که در «شهر خدا» آغاز شده بود. در کتاب توماس آکوئینی نسبتی که میان عقل و ایمان برقرار شده بود به تعادل میرسد.
این کارشناس عرفان و ادیان سپس توضیحاتی درباره مفهوم شهر ارایه داد و گفت: واژه سیاست ترجمه police یونانی است که در آثار فارابی به مدینه ترجمه شده است. در اینجا مساله فراتر از شهر از لحاظ فیزیکی است گرچه بالعرض ارتباطی با آن دارد. با توجه به این ریشهیابی در مییابیم که مقصود از سیاست همان سیاست مدن یا تدبیر شهر است و اینکه شهر چگونه باید اداره شود.
وی در ادامه، شهر را جایی دانست که انسان در آن قرار می گیرد و به سکون و آرامش میرسد. پازوکی گفت: از تفاوتهای اساسی شهر خدا و شهر انسان این است که باید بدانیم چگونه در ملکوت الهی به این سکون و آرامش میرسیم. از نظر آگوستین شهر خدا یک ساکن حقیقی دارد که عیسی مسیح است. شهر خدا مکانی جغرافیایی نیست، اما آگوستین شهری مانند اورشلیم را مثال میزند که میتواند ویژگیهای شهر خدا را داشته باشد.
پازوکی افزود: اورشلیم به معنای دارالسلام است. سلام از ریشه سلم است و در آن سکونت، آرامش و صلح نیز وجود دارد. سلام از واژههای دقیق قرآنی است که نمیتوان معادلی برای آن پیدا کرد. آگوستین «بابل» را نمونه شهر انسانی، هابیل را نمونه ساکن شهر خدا و قابیل را نمونه ساکن شهر انسانی میدانست. البته شهر خدا یک ساکن دارد که انسان کامل است و دیگران با توجه به نسبتی که با این انسان دارند ساکن این شهرند و این ساکن اصلی، یک حکومت الهی دارد که در یومالدین یعنی در روز هفتم که خدا آرمید، حکومت خود را کاملا آشکار میکند.
نظر شما