به گزارش خبرنگار مهر، نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی "قاعده تصادف" شب گذشته 15 بهمن، با حضور بهنام بهزادی کارگردان، امین جعفری فیلمبردار، یدالله نجفی صدابردار و اشکان خطیبی، امیر جعفری و مهرداد صدیقیان بازیگران با اجرای محمدرضا شهیدی فر برگزار شد.
در این نشست بهزادی که "قاعده تصادف" دومین فیلم کارنامه او است و متن، کارگردانی، تدوین و تهیه آن را خود برعهده داشته است، گفت: شعف انگیزترین جلسه برای من در کل فیلمسازی، بار اولی است که فیلمم را شما می بینید. عکس های "تنها دو بار زندگی می کنیم" نیز از آن روزها مانده و هنوز چاپ می شود. البته لطفا عکس های دیگر را هم برای چاپ انتخاب کنید.
مخاطبم کسانی هستند که سینما را هنر می دانند نه سرگرمی
وی ادامه داد: همواره دوست دارم از جنس سینمایی کار کنم که جدی ترین و بهترین مخاطب آن اهالی جدی سینما، نویسندگان و منتقدان هستند. همینطور کسانی که به سینما علاقه داشته و به آن عشق می ورزند به ویژه افرادی که آن را یک هنر می دانند نه لزوما سرگرمی.
کارگردان "قاعده تصادف" درباره ایده ساخت این فیلم گفت: سالی که "تنها دوبار..." را می ساختم دوست داشتم فیلمی درباره جوانها بسازم با این حال مدتی این مثنوی تأخیر شد و فیلم اول من دو سالی بی هیچ دلیل در محاق توقیف افتاد تا اینکه سرانجام تحقیقات فیلم جدیدم را شروع کردم .
بهزادی یادآور شد: در این خصوص از 500 نفر از جوانان و والدینشان پایش کیفی انجام دادم و تحقیقات مفصلی از اینترنت وغیره کردم. حتی مدتی با جوانان زندگی کردم تا به این نتیجه رسیدم که آنها را آنقدر می شناسم که دربارهشان فیلم بسازم.
این کارگردان در پاسخ به اینکه مخاطب فیلم شما چه کسانی هستند، اظهار کرد: در وهله اول کسانی که فیلم را هنر می دانند نه سرگرمی و در وهله دوم کسانی که دوست ندارند راههای رفته و تکراری را در سینما دنبال کنند. افرادی که فرم و همسانی آن با محتوا برایشان مهم است. اشخاصی که تمام یا بخشی از خودشان را در فیلم ببیند و به آن علاقمند شود.
بهزادی یادآور شد: از عکاسان می خواهم دوربینشان رابه سمت بازیگران من که این روبرو نشسته اند، بچرخانند. اولین شخص ندا جبرائیلی که نقش شهرزاد را بازی کرده و برخلاف نوشته برخی مجلات نام او بهاران امیر احمدی نیست. روشنک گرامی ایفاگر نقش مریم، الهه حصاری در نقش لادن و بهاران بنی احمدی واقعی نیز کسی است که پریسا را بازی کرده است. همچنین موجود نازنینی به نام محمدرضا غفاری که نیازی به معرفی ندارد. جای سروش صحت را هم خالی می کنم. مارتین شمعون پور نیز که از فرط حضور غایب است.
بهزادی در خصوص استفاده از شیوه پلان سکانس اظهار کرد: پلان سکانس بخشی از فرم کلی فیلم است که آن را از سناریو و ساختار اثر در نظر داشتم و این طور نبود که آنرا بعدا به فیلم اضافه کنم. از همان ابتدا نیز به مزایا و مضرات آن فکر کرده بودم.
آسیب شناسی روابط خانوادگی
وی همچنین در پاسخ به اظهار نظری مبنی بر اینکه خانواده در این فیلم نابود شده است، تصریح کرد: خدا وکیلی من خانواده را نابود کرده ام؟ واقعیت این است که مطلقا این فیلم را برای آسیب شناسی روابط خانوادگی می دانم و حکم کلی چگونه می توانیم یک خانواده را در طول یک روز نابود کنیم در آن نداشتم. فیلم این را نمی گوید که شما برداشت می کنید و نوعی آسیب شناسی والدین و جوانان است. تلاش کرده ام درک متقابلی بین اینها به وجود بیاید بنابراین یا من بد فیلم ساخته ام یا شما بد برداشت کرده اید.
پس از این نوبت به امیر جعفری رسید و او به عنوان نخستین جمله گفت: میاد؟! که منظور او صدای میکروفن بود.
این بازیگر ادامه داد: فیلمنامه از اردیبهشت قرار بود کار شود. اما آنقدر از کار حمایت کردند که مجبور شدیم آبان ماه آن را کلید بزنیم. فیلمی که دیدید کار سختی بود و ما همچون تئاتر برای بازی تمرین کردیم و واو به واو فیلمنامه را به زبان آوردیم.
با بهزادی جهنم هم میروم
وی در پاسخ به اینکه چرا بازی دراین فیلم را پذیرفتید، تاکید کرد: بهزادی به من بگوید بیا برویم جهنم هم من با او می روم. نمونه پدری که در این فیلم نقشش را بازی می کنم در مملکت وجود دارد و چیز عجیب و غریبی نیست بلکه نمونه متداولی به حساب می آید. او نگران خانواده اش بود و تعجب می کنم که مطرح شده فیلم بنیان خانواده را نابود می کند
وی دراین باره که آیا در فیلمنامه دخل و تصرفی توسط بازیگران صورت می گرفته، گفت: اصلا ما اجازه نداشتیم ورود کنیم.
بهزادی به شوخی ادامه داد: هر کدام از دوستان اگر فکر کنند شاید یک کلمه را به خاطر بیاورند که به متن افزوده اند.
جعفری نیز افزود: من یک واو اضافه کردم!
در ادامه بهزادی با بیان اینکه این کار مدتی تمرین داشته و حتی تلفظ صحیح دیالوگها توسط بازیگران یا مسائل جزئی دیگر بارها تمرین شده است، در این باره گفت: این فیلم نگاهی به گوشه ای از فرزندان نسل چهارم دارد و نه اینها نمونه های مطلق و عمومی هستند و نه این فیلم چنین توانایی را در خود می بیند که اینچنین جهان شمول باشد. من تنها تلاش کردم نمونه هایی از نسل چهارم را نشان دهم و از این عقاید هم خوشم نمی آید که می گویند فیلم نسل چهارمی ها هم رسید من فقط به آنها نگاه کردم نه بیشتر.
دوربین خود را جای چشم انسان گذاشت
در ادامه امین جعفری فیلمبردار "قاعده تصادف" درباره شیوه دوربین روی دست اظهار کرد: این شیوه برای واقعی بودن اتفاقات و نمایش درست آنها انتخاب شد و ما این ایده را داشتیم که چشم یک انسان روی سه پایه نیست و مدام در حال حرکت است از طرفی شیوه پلان سکانس نیز می طلبید روی دست فیلمبرداری کنیم.
وی با گلایه از پخش سالن برج میلاد تصریح کرد: صدا خوب بود اما تصویر مشکل داشت پیش از این در سینما آزادی چنین اتفاقی رخ داده بود یا تصویر به شکل آندراستاف بود و تصویر استاندارد نداشتیم.
بهزادی نیز درباره انتخاب جعفری توضیح داد: فیلم سینمایی "پرویز" را از او دیده بودم و با توجه به کار قبلی اش فکر می کردم او تنها کسی است که می توانیم با هم همکاری داشته باشیم. چراکه پختگی و توانایی لازم را داشت و در واقع امین یکی از شانس های من بود.
جعفری نیز درهمین راستا گفت: سعی کردم در نور پردازی رئالیسم را رعایت کنم و از نور طبیعی موجود درمحیط زندگی و کار جوانان استفاده کنم.
در ادامه نشست بهزادی درباره انتخاب اشکان خطیبی توضیح داد: من در مجموعه "شام ایرانی" اشکان را دیدم و احساس کردم او بسیار قابل توجه است. بنابراین به دستیارم گفتم که به او زنگ بزند چون شباهت فراوانی با شخصیت امیر دارد.
خطیبی نیز در پاسخ به سوالی مبنی بر واکنش شخصیتها به یک اتفاق، توضیح داد: ما شاهد قصه یک گروه تئاتری هستیم. تئاتری ها روی صحنه عصیان می کنند نه در خیابان و چیزی جز این نباید از آنها توقع داشت. خود من 14 سال است تئاتر کار می کنم. تنها کاراکتر عصیان گر نیز شخصیتی است که مهرداد صدیقیان بازی می کند و به عنوان جوانترین عضو گروه درگیر احساسات است تا جایی که حتی دوستش به او می گوید این کار برایش از همه چیز مهمتر است. ما همواره تلا ش کردیم شبیه خودمان باشیم.
بهزادی نیز در سخنانی یاد آور شد: هر فیلم ظرفیت خاص خود و سبک و سیاقی دارد و در یک فیلم نمی شود همه مسائل را حل کرد. من تلاش کردم شکل متوازن و نگاه همه سو نگر داشته باشد.
وی درباره انتخاب اسم این فیلم گفت: برای "تنها دوبار..." نیز هر وقت این سوال از من می کردم یک شعر می خواندم اما هنوز برای این فیلم شعری پیدا نکرده ام. "قاعده تصادف" درباره اتفاقاتی است که تصادفی هستند اما در حقیقت و در کنه ماجرا تصادفی نیست بلکه مقدمات قابل پیش بینی دارد. مثلا من این جمله که سقف خانه تصادفی ریخت را قبول ندارم چون قطعا پیش از آن سقف ترک خورده بوده یا زمینه هایی برای ریختن آن وجود داشته است.
شرکت در دوی ماراتن و آوردن مقام برای بازی در فیلم بهزادی
خطیبی نیز درسخنانی گفت: من چقدر خوش شانسم که بهزادی بدون اینکه بازی از من ببیند مرا انتخاب کرد. امیر جعفری گفت اگر بهزادی بگوید جهنم هم بیا با او می رود. من هم می گویم اگر او می گفت باید در دوی ماراتن شرکت کنی و مقام بیاوری تا در این فیلم بازی کنی، می پذیرفتم.
بهزادی نیز درباره سوالی مبنی بر شباهت قاعده تصادف به آثار اصغر فرهادی اظهار کرد: من آثار او رابه شدت دوست دارم جالب اینکه درکار قبلی نیز به من می گفتند فیلمت شبیه فلان و بهمان اثر است. از بوتیک تا یک فیلم دیگر و از راننده تاکسی تا آثار خارجی! چقدر خوب است که یک فیلم طیف وسیعی از آثار دیگر را به یاد مخاطبان آورده است. و درباره نقش خود گفت: از انجایی که این نقش شبیه خودم بود کار خاصی نکردم و بیشتر زحمات کارگردان است و کمک های امیر جعفری. درباره موسیقی باید بگویم من آهنگ ساز تئاتر هستم و این هم کار من را راحت کرد.
بهزادی درباره تئاتری بودن فضای کار توضیح داد به گمان من هر فیلمی ساختار و فرم کلی دار که اجرا از آن تبعیت می کند. وقتی ما درباره تئاتر حرف می زنیم به ناگاه انگاره هایی از تئاتر در ذهنمان متبادر می شود بنابر این باید تمبری از تئاتر در کارمان وجود دارد.
وی در پاسخ به شهیدی فرد که از او می خواست تم اصلی فیلم را توضیح دهد، اظهار کرد: من 100 دقیقه فیلم ساختم. رضایت بدهید تم فرعی را هم نگویم!
در ادامه صدیقیان درباره سوالی که از او درباره ایفا کردن نقش های منفی پرسیده بودند، توضیح داد: من عموما نقش مثبت بازی کرده ام. شاید برخی کارهای تلویزیونی اخیر این حس را در ذهن دوستان ایجاد کرده است. از محمدرضا غفاری که به من کمک فراوانی کرد تشکر می کنم. همینطور امیرحسین قدسی و سودابه خسروی که زحمات فراوانی کشیدند.
یارانه مرحله دومم را به جبرائیلی میدهم!
جعفری این بار نیز از سوال مطرح شده گلایه داشت و آنها را عجیب و غریب خواند و گفت: بله. من با خانم جبرائیلی آنقدر حس پدر و فرزندی دارم که میخواهم مرحله دوم یارانه هایم را به او بدهم. چون احساس می کنم واقعا دخترم است! 40 هزار تومان مال خودت!
امیر جعفری درباره سوالاتی که مبنی بر حضور وی در یک نقش جدی مطرح شده بود، اظهار کرد: من چهار سال گذشته مدام در سینما نقش جدی بازی کرده ام. از "نفوذی" گرفته تا حتی قبل تر ها؛ "قارچ سمی"، "کیفر"، "پستچی دو بار در نمی زند" و... اما قبل تر از آن هم فیلمهای آب دوغ خیاری بوده که خاص آن دوران بوده است.
وی با اشاره به آغاز پیش تولید فیلم از اردیبهشت ماه، تصریح کرد: کاش دوربینی بود که از این مراحل فیلم می گرفت تا متوجه می شدید بهزادی چقدر سختی کشیده است تا امروز فیلم را روی پرده ببینیم. من به او دست مریزاد می گویم.
دو فیلم ساخته ام اما به من می گویند استاد!
بهزادی نیز در این راستا گفت: نجفی حالا زیر گوشم گفت این سختی همچنان ادامه دارد. از شما می خواهم کمک کنید فیلم سریع تر اکران شود. لطف شما در این روزها شامل حال من بوده و نقدتان را به جان می پذیرم. برخی دوستان طوری با من رفتار می کنند انگار تا به حال 20 فیلم ساخته ام. حتی برخی به من استاد می گویند! اما واقعیت این است که من تنها دو فیلم ساخته ام و همواره وجهه فرهنگی سینما برایم مهم بوده است.
کارگردان "قاعده تصادف" تصریح کرد: این فیلم در شرایط سختی آغاز شد، ادامه پیدا کرد و در شرایط فوق العاده ای تمام شد. فیلم تنها با عشق ساخته شد. عشق کسانی که کمک فراوانی به من کردند و من عاشقانه دوستشان دارم. افرادی که باید بدانند این اثر بدون حضور آنها ساخته نمی شد و با وجود اینکه سختی می کشیدند قیافه شان شبیه کسانی بود که به آنها خوش می گذرد.
وی در پایان با نام بردن از تک تک عوامل از زحمات آنها تقدیر و تشکر کرد.
حاشیه ها:
* شهیدی فرد در ابتدای نشست با اشاره به اتفاقاتی که در جلسه پرسش و پاسخ فیلم "یک دو سه پنج" رخ داده بود، در این باره توضیح داد: قاعده حضور عوامل هر فیلم در این سالن حضور شش نفر طبق معرفی تهیه کننده و کارگردان است و برخی از فیلم ها با کسب اجازه از ستاد جشنواره هفت نفر را برای حضور در نشست انتخاب می کنند. به تمام کارگردان ها و تهیه کنندگان این قدرت انتخاب داده شده است. آنها هم سعی می کنند افرادی که محل سوالات شما هستند را برای حضور در جلسه دعوت کنند.
وی ادامه داد: با وجود اینکه کارگردان فیلم نامبرده از این موضوع اطلاع داشت مصر بود تعداد افراد بیشتری در جلسه باشند. من به او گفتم در طی جلسه شرایطی فراهم می کنم که دوستان مورد نظر نیز به ارائه حر فهای خود بپردازند اما او بی اعتنا بود من هم با توجه به قاعده جشنواره و شأن شما اهالی رسانه در یک لحظه به ذهنم رسید به خاطر عدم رعایت اخلاق از جانب ایشان جلسه را تمام شده اعلام کنم. از همه شما به دلیل این اتفاق عذر خواهی می کنم به ویژه از عوامل درگیر در ساخت فیلم بخصوص همایون ارشادی که در بین آن جمع می شناختمش عذر می خواهم.
*در ابتدای نشست بهزادی خطاب به عکاسان که بی وقفه صدای شاتر دوربینشان به گوش می رسید، گفت: بچه ها تو را به خدا من همان آدم یک دقیقه قبل هستم. شهیدی فر ادامه داد: با این شیوه تمرکز من هم به هم می خورد.
* امیر جعفری که از پرسش های ارائه شده گلایه داشت یکی از آنها را در دست گرفت وخطاب به حضار گفت: جان من این سوال را گوش کنید. نوشته نقش شما نسبت به فیلمهای قبلی تان خیلی جدی است. این نقش اذیتتان نمی کرد؟! وی به شوخی ادامه داد: چرا هر شب گریه می کردم! واقعیت این است که همه ما بازیگریم و به اصطلاح هرچه پول بدهند یک قری می ریزیم!
وی همچنین خطاب به فردی که گفته بود بعد از مدت ها نقش جدی بازی کرده، گفت: سریال طنز ما مربوط به سال 80 بوده. گویا به شما خوش گذشته! 11 سال گذشته است. خبر دارید دلار 5 هزار تومان شده است؟
جعفری درباره رسانه ای که او را پرکارترین مرد جشنواره با سه فیلم معرفی کرده بود، گفت: من قرار بود در فیلم داریوش مهرجویی بازی کنم اما این اتفاق رخ نداد. اما دوستان حتی از این موضوع با خبر نبودند و نام مرا به عنوان بازیگر "چه خوبه که برگشتی" اعلام کرده بودند.
وی همچنین به شوخی گفت: امروز لباس چریکی پوشیده بودم. گفتم حتما منتقدان با دوشکا منتظرمان هستند!
* شهیدی فرد نیز درباره کیفیت سوالها اظهار کرد: من در سوال همکاران سلیقه ام را دخالت نمی دهم. همه مکتوبات شما را می خوانم و از بین آنها به جمع بندی می رسم و حتی آنها را بعد از جلسه نیز تا به حال پیش خودم نگه داشته ام.
* بهزادی نیز در همین راستا افزود: اینجا جای بحث جدی و عمیق و پردامنه نیست. حالا که صدای دوربین ها کم شده اما چند دقیقه قبل صدا به صدا نمی رسید. با این حال من در خدمتتان هستم و حتی از سوالاتتان برای خودم کپی خواهم گرفت.
وی با ذکر یک خاطره جالب گفت: ضد و نقیض بودن سوالات طبیعی است. مثلا یک بار در سینما فلسطین فردی از من پرسید چرا فلان بازیگر اینقدر افتضاح بازی کرده است! اما در سینما آزادی شخص دیگری بازی همان بازیگر را درخشان خواند.
این کارگردان که مدام از مارتین شمعون پور یاد می کرد با دیدن او در میان جمع از وی نام برد و از تلاش هایش تشکر کرد. شمعون پور نیز بلند شد و به روی سن آمد. شهیدی فر قاعده جشنواره را یاد آوری کرد و بهزادی به شوخی گفت: من فقط از او نام بردم دعوتش نکردم بیاید روی سن!
* پس از آن شمعون پور که به زحمت با امیر جعفری روی یک صندلی نشسته بود توضیحاتی درباره نقشش ارائه کرد.
*شهیدی فرد که درخواستش از بهزادی برای تشریح تم اصلی فیلم پذیرفته نشده بود، پس از دقایقی که او به توضیح بخش هایی از فیلم پرداخت، گفت: حالا که روی دور افتاده اید و اینقدر جذاب شده اید بگویید تم اصلی فیلم چیست!؟
*از آنجایی که برخی سوالات جعفری را عصبی کرده بود، در اواسط جلسه اشکان خطیبی او را بوسید شاید آرام شود!
* این نشست که بیش از حد معمول طول کشید در ساعت 23:05 به پایان رسید.
نظر شما