مصطفی خرامان، نویسنده کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه نمیتوان پذیرفت که افزایش تولید ادبی در حوزه کودک و نوجوان منجر به کاهش یافتن کیفیت آنها شده است، گفت: کاری مثل طرح رمان نوجوان کانون که کمیت تولیدی زیادی را دربر میگیرد در مقایسه با برنامههای مشابه در دنیا و نیز کلیّت آنچه به نام ادبیات کودک و نوجوان در جهان کشف، تولید و منتشر میشود، هیچ اتفاق خاصی نیست. اگر این مقدار از تولیدات را هم کنار بگذاریم، تولید ما نسبت به جمعیت کودک و نوجوان ما در کشور هیچ موضوع قابل توجهی نیست و لذا نباید بحث تاثیرگذاری کمیت بر کیفیت را در این شرایط عنوان کرد.
وی ادامه داد: جمعیت کودک و نوجوان ایران به هر شکل، مواد لازم برای خوانش را ندارد و البته در کنار آن، بیشترین حجم انتشار آثار ادبی در ایران نیز در سالهای اخیر به ادبیات کودک و نوجوان اختصاص داشته که اتفاقا خوب هم فروش داشته است. در چنین فضایی بحثهایی مثل افزایش کمیت و کاهش کیفیت چندان منطقی نیست و به نظر غیرمنطقی میآید.
این نویسنده افزود: تعداد آثار ترجمه در حال حاضر در کشور ما نسبت به تولید ادبی 10 به یک است، جایی مثل کانون هم تنها سعی کرده کمی این تعادل را به هم بریزد، پس نمیتوان گفت اتفاق خاصی رخ داده است. آنچه الان هست بضاعت فعلی ماست و اتفاقا باید تلاش کرد تا این وضعیت بهتر هم بشود. بحثهایی مانند کاهش کیفیت به دلیل افزایش کمیت هم در شرایط فعلی نمیتواند به ارتقاء این وضعیت منجر شود.
خرامان همچنین گفت: ناشر کودک و نوجوان به طور طبیعی میداند که همه آثاری که برای انتشار به او پیشنهاد میشود در یک سطح و اندازه نیستند، ولی انتشار مداوم این آثار توسط وی میتواند منجر به این شود که جمعیت عمومی نویسندگان سطح خود را از حد و اندازههای فعلی کمی بالاتر هم بکشند. ادبیات کودک و نوجوان ما از قضا اگر در وضعیت فعلی به تولید بیشتر از ترجمه اهمیت ندهد، نمیتواند در آینده به پیشرفت خود امیدوار باشد. یعنی اگر کتاب تالیفی نداشته باشیم، نمیتوانیم با مخاطبمان درباره ادبیاتی که متعلق به اوست، حرف بزنیم و برایش برنامهریزی کنیم.
نویسنده رمان «دختران علیه پسران» افزود: من قبول ندارم که ادبیات فعلی کودک و نوجوان به نیازها و دغدغههای او توجه ندارد. به نظر من این نوع خطاب قرار دادن ادبیات کودک و نوجوان ایران نوعی بیانصافی است. شک ندارم که بخش وسیعی از نویسندگان کودک و نوجوان ما نیازهای مخاطبان خودشان را میشناسند، ولی محدودیتهایی هم هست که باید آنها را در نظر گرفت. موضوعاتی مانند عشق که در جهان نوجوانان امروز با نگاه و علاقه خاصی وجود دارد و دنبال میشود، اما در فضای فعلی ادبیات کودک و نوجوان قابلیت مطرح شدن ندارد. نویسنده این را میداند، اما نمیتواند برای این موضوع کاری بکند چون امکان مطرح کردنش در کتاب نیست.
خرامان ادامه داد: اگر نویسندهای هم پیدا شد و این جسارت را داشت، همانها که مصاحبه میکنند و میگویند نویسندگان کودک و نوجوان مخاطبشان را نمیشناسند، فریاد میزنند که این چیست که نوشته و منتشر شده است و باعث انحراف میشود. آنها خودشان هم میدانند که اینطور نیست و در جامعه به شکل واقعی چه موضوعی در حال رخ دادن است، اما نمیخواهند آن را باور کنند. در این فضا نویسنده هم مجبور است یا از کنار این موضوع بگذرد و یا اینکه خیلی رقیق آن را مطرح کند.
نویسنده رمان «آرزوی سوم» همچنین گفت: در حوزه آثار ترجمه وضع به این صورت نیست. ارشاد در موارد متعددی این آثار و روابط موجود در آنها را به دلیل اینکه مربوط به فرهنگ ما نیست و در مکان و موقعیت دیگری رخ داده، مجوز نشر میدهد و به راحتی هم میتوانید در بازار آنها را پیدا کنید. این یک نوع گول زدن خودمان است.
وی در پایان تاکید کرد: دوستانی که امروز مدعی هستند شتاب در تولید ادبی کودک و نوجوان از کیفیت آن کاسته است، میتوانند بروند آمار خانه کتاب را ببینند که در چند سال قبل، حجم تولید ادبی تالیفی در حوزه کودک و نوجوان چقدر بود. مگر جز این است که تنها با تولید ادبی میتوان به ارتقاء سطح ادبیات کودک و نوجوان امیدوار بود؟ ما تا 100 رمان کودک و نوجوان ننویسیم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که 10 رمان مناسب در کشور ما ظهور کند. ایجاد یک فضای رقابتی در این زمینه تنها راهی است که میتواند به رشد کیفیت ادبیات کودک و نوجوان مبدل شود و بستن فضا و تنگ نظری هیچ کمکی به این مسئله نمیکند.
نظر شما