۷ اسفند ۱۳۹۱، ۹:۵۱

وقایع‌نگاری یک شاعر از کربلا ـ5

شیدایی هنرمندانی چون فرشچیان/ لباس نقره‌ چگونه برازنده ضریح می‌شود؟

شیدایی هنرمندانی چون فرشچیان/ لباس نقره‌ چگونه برازنده ضریح می‌شود؟

برپایی ضریح جدید حضرت امام حسین (ع) به مرحله نصب طلا و نقره‌کاری‌های هنرمندان ایرانی رسیده است. در این مرحله کار می‌توان به راحتی شیدایی و دلدادگی هنرمندانی چون استاد فرشچیان را دید.

خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: در وقایع‌نگاری‌های حامد حجتی از کربلا، مطالبی درباره جمع‌آوری ضریح قدیمی، برپایی ضریح جدید و چگونگی استفاده از چوب ساج در ساخت این سازه درج شدند. یادداشت جدید حجتی درباره کار هنرمندان روی بدنه ضریح است. هنرمندان ایرانی این روزها مشغول طلا و نقره‌کاری این ضریح هستند. حجتی معتقد است شیدایی هنرمندان مشغول در این کار را می‌توان در محصول و نتیجه کار دید. به عنوان مثال شیدایی استاد محمود فرشچیان در طراحی نقش و نگارهای روی ضریح یکی از همین شیدایی‌هاست.

متن کامل پنجمین یادداشت وقایع‌نگارانه حجتی از کربلا و مراحل برپایی ضریح جدید امام حسین (ع) در ادامه می‌آید:

ضریح در حافظه تاریخی ما معمولا مساوی است با یک اتاق کوچک نقره‌ای که روی ستون‌های آن پر است از گل‌های برجسته نقره‌ای که گاه به شکل‌های اسلیمی نزدیک می‌شود و گاه حتی شبیه میوه‌هایی چون انگور است. علاوه بر آن دو ضریح از مجموعه‌ای از پنجره ساخته شده که دارای مشبک است و مردم می‌توانند هنگام زیارت دست‌هایشان را درون آن‌ها قفل کنند. علاوه بر این دو بخش اصلی معمولا ضریح‌هایی که ما می‌بینیم جایی دارند به نام تاج ضریح که مردم هدایا و نذورات خود را که به شکل پارچه یا لباس است به روی آن می‌اندازند و البته به این کار بسیار هم اعتقاد دارند.

از مجموعه آن‌چه ما از ضریح می‌بینیم بخش عمده‌ای، نقره‌ای و طلاکاری یا روکش طلایی دارد و این یعنی در هنر صنعت ضریح سازی، بخش نقره‌ای کار، ارزش طلایی دارد.

شیدایی‌های استاد فرشچیان؛ کرشمه‌های قلم

باید یک‌بار درباره این نقش و نگارهای ضریح سیدالشهدا جداگانه یادداشتی بنویسیم اما وقتی به این ضریح نگاه می‌کنیم، شیدایی فرشچیان را می‌توانی به وضوح ببینی. از آن که بگذریم، با مجموعه‌ای از نقش‌های برجسته نقره‌ای مواجه می‌شوی که حتی تصورش در خیال آدمی کمی دور از دست‌رس است چه برسد به این‌که این نقش‌های خیال انگیز را این‌گونه بر صفحه نقره و طلا حک‌شده ببینی. استاد مصطفی خدادادزاده استاد  زرنگاری است که اگر به گذشته‌اش نگاه کنی، در می‌یابی که ضریح امام هشتم (ع) هم به سر انگشتان او گره در گره رشد کرده و امروز بوسه‌گاه ملائکه و دخیل آستان هزاران هزار سرگشته عاشق است. نقره آن‌چنان در دستانش نرم است که گویی می‌خواهد به هر اشاره نقش زیبایی بر کاغذ روان کند. فرق نمی‌کند هر جای این ضریح را می‌خواهی انتخاب کنی، می‌توانی کرشمه‌های قلم‌زنی استاد و شاگردانش را ببینی. اوج خارق العاده‌ای هنر استاد و شاگردانش را باید در درب ضریح جستجو کرد. هنوز که هنوز است هر بار به درب ضریح نگاه می‌کنم آن را چون شعر حافظ دارای شیدایی خاص می‌بینم.

حکاکی عشق

نه تنها نقش و نگارهایی که استاد فرشچیان به سماع قلم خویش بر صفحه کاغذ جاری ساخته، به سر انگشت استاد مصطفی بر سینه نقره‌ها زنده شده است، بلکه واژه واژه و کلمه کلمه آیات و روایات و ابیاتی که استاد موحد با خط ثلث بر جریده ضریح نگاشته است، نیز به سر پنجه هنرمند استاد مصطفی تکیه زده است. برای من که با واژه‌ها سر و کار دارم دیدن هر کدام از واژه‌هایی که استاد موحد نوشته و استاد مصطفی بر سینه نقره و طلا هک کرده، آن‌چنان شورانگیز است که گاه از خود بی خود می‌شوم.

آنچه استاد موحد نوشته در یک نگاه کلی سوره فجر است که بنا به روایت امام صادق(ع) منتسب به امام حسین(ع) است. مجموعه‌ای از روایات در شان حضرت حسین(ع) است و شعری بسیار جانسوز از سید رضی در رثای حضرت سید الشهداست. این سه اثر فاخر تمام واژگانی که بر سینه ضریح حک شده، به روانی قلم استاد موحد جاری شده است.

پیراهن موزون ضریح

هنر فرشچیان، موحد و استاد مصطفی را استاد رضا خدادادزاده در کنار هم جمع آوری و کار برش، تنظیم و ترکیب آن با ضریح را به عهده داشته است. استاد رضا که مردی سخت‌کوش و خستگی‌ناپذیر است حتی این روزها که ضریح در حال نصب است، روزی حداقل 12 ساعت مدام کار می‌کند. ترکیب رنگ زردطلایی و سفید نقره‌ای و نحوه قرار گرفتن قطعات فلزی در کنار هم که در نگاه اول بیننده را محو خود می‌کند در حقیقت کار استاد رضاست. او تک تک قطعات ضریح را خودش با وسواس و دقت جانمایی کرده و با دقت در محل خود سوار می‌کند و پس از استقرار نهایی و اطمینان از مناسب بودن آن نسبت به قطعی کردن قطعات، اقدام می‌کند. شاید در نگاه اول چیدمان این همه قطعه‌ کاری کوچک‌تر در مقایسه با سایر ارکان ضریح بیاید اما حقیقت آن است که آن‌چه استاد رضا با دقت آن را به سرانجام می‌رساند، باید حداقل یک قرن ثابت بماند و مرکز توجه زائران و عاشقانه باشد.

مشبک‌های دلنواز

در اصطلاح خود این جماعت عاشق که در کار ضریح‌اند، مشبک‌های نقره‌ای که ما بیشترین ارتباط را با آن برقرار می‌کنیم و دست‌هایمان همیشه آروزی گره خوردن با آن را دارد، بیشتر با عنوان گوی دعا و سوره شناخته می‌شود. گو و ماسوره‌های این ضریح را استاد حسن باقرزاده تراش داده است. استاد حسن هم تقریبا از عجیب‌ترین آدم‌های ساخت ضریح است؛ بسیار کم حرف می‌زند و وقتی هم جمله‌ای می‌گوید کاملا تاثیرگذار است. برای خودش عالمی دارد. یادم می‌آید در جریان نصب ضریح در مدتی که استاد حسن کربلا بود، فرصت نصب پنجره فرا نمی‌رسید یعنی طبق زمان‌بندی وقتی استاد حسن که به ایران می‌رفتند، باید گوی ماسوره‌ها روی پیکره چوبی نصب می‌شد. استاد حسن هر شب به حرم حضرت عباس می‌رفت و به من می‌گفت که دوست دارد خودش این مشبک‌ها را در چهارچوب‌ها جاگذاری کند. روز آخر حضور استاد حسن برنامه کاملا اتفاقی تغییر کرد و استاد حسن تمام پنجره‌ها را خودش به اتفاق دوستان گروه بر پیکره چوبی مستقر کرد. تراش گوی و ماسوره نوع صیقلی، اندازه، ترازی و یکسان بودن آن‌ها از دلایلی است که استاد حسن را به عنوان یک استاد تمام معنا در این زمینه معرفی کرده است.

حرارت عشق و عاشقانگی

از این حرف‌ها که بگذریم، کار این‌جا باید عاشقانه انجام شود. این نقره‌ها که بوسه‌گاه هزاران دلداده شیفته است باید آن‌چنان مراتب عاشقی را طی کرده باشد، تا بتواند حلقه اتصال دلدار و دلداده باشد. ضریح آن‌گاه به چشم عاشقان شیرین می‌آید که بتواند حرارت عشق را به صاحب عشق منتقل کند و این را باید در نگاه زائرانی جستجو کرد که خواهند آمد و با این ضریح عشق بازی خواهند کرد.

ضریح جدای از تمام قداست‌هایش شاید عاشقانه‌ترین ساحت عالم باشد یعنی هیچ جا در عالم نیست که این گونه رفتارهای عاشقانه به معنای واقعی کلمه در آن جاری باشد. یعنی اگر چنگ انداختن به زلف ضریح است عاشقانه است، اگر در آغوش کشیدن ضریح است عاشقانه است، اگر بوسیدن ضریح است عاشقانه است؛ آن هم عاشقانگی به معنای واقعی کلمه نه آلوده به هوس‌های دنیایی زودگذر.  و این گونه است که این لباس نقره‌ای را می‌توان محبوب‌ترین لباس عاشقانه‌ای خواند که در عالم وجود دارد. عشق واژه کمی است برای لحظاتی که این‌جا در کنار ضریح خلق می‌شود اما چه کنیم که دیگر واژه‌ای برای این لحظات نداریم.

حامد حجتی ـ کربلای معلی، اسفندماه 91

کد خبر 2005556

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha