سلاح هاي شيميايي از غير انساني ترين جنگ افزارها است كه براي اولين بار در مقياس وسيع در جريان جنگ جهاني اول از آن استفاده گرديد به طوري كه مي توان از آن به عنوان آغاز دوره تكامل جنگ هاي شيميايي ياد كرد، پس از آن عوامل شيميايي در جنگ هاي كره، ويتنام در جنگ عراق عليه ايران به كرات توسط نيروهاي عراقي مورد استفاده قرار گرفت كه اين مطلب توسط شوراي امنيت سازمان ملل گزارش شد و دولت عراق نيز محكوم گرديد.
اين گاز عوارض عمده اي در سيستم هاي مختلف بدن از جمله دستگاه تنفس، پوست ، گوارش ، خون ، چشم ، اعصاب و روان، گوش و حلق و بيني و سيستم تناسلي ايجاد مي نمايد، از عمده ترين عوارض گاز خردل عارضه ريوي آن بوده است.
سرفه هايي از جنس گاز خردل
به سختي صدايي از گلويش بيرون مي آيد و مي گويد: بالاخره تمام مي شود! اين روزها حتي توان نفس كشيدن هم ندارد، كافي است چند قدم راه برود، آن وقت ديگر كسي نمي تواند مانع سرفه هاي خشك و طولاني اش شود، از آن روز به بعد به سراغ آينه نمي رود، چشمانش فروغ روزهاي گذشته را ندارد و فريادهاي خاموشش جان را به آتش مي كشد.
كاش مي شد كاري كرد، اما نمي شود، او يادگار روز جهنمي حلبچه است ، دلش مي خواهد هر چه زودتر تمام شود، مدام با خودش اين جمله را تكرار مي كند، بالاخره تمام مي شود!
دلم نمي خواهد حرف هاي كليشه اي بزنم، از روزهاي سختي بپرسم كه تحمل كرد و دم بر نياورد، تمام خانواده اش را از دست داده و حالا خودش آخرين بازمانده خانواده اي 15 نفره به انتظار رفتن ايستاده است.
با صدايي كه به سختي شنيده مي شود مي گويد: روز سختي بود، اصلا نفهميديم چطور اتفاق افتاد، همه مي سوختند و جزغاله مي شدند، ما فرار مي كرديم به سوي كوه ها، اما خيلي ها نتوانستند جان سالم به در ببرند، از ميان خانواده 15 نفري ما فقط من زنده ماندم آنهم اين طور با اين سرفه هاي وحشتناك و پوست تاول زده، چقدر بچه هاي كوچكي هم كه زنده ماندند دچار بيماري شدند، خيلي ها هم طي اين سال ها به مرور زمان از مردند.
سرفه امانش را مي برد، ديگر نمي تواند حرف بزند، دكتر مي گويد كه نبايد بيشتر از اين به خودش فشار بياورد، او زمان زيادي زنده نمي ماند، پس بهتر است درد و رنج كمتري را متحمل شود.
گاز خردل
گاز خردل در حالت معمولي مايعي است بي رنگ با بوي تند، گاز خردل به هنگام تماس با بدن فرد بافت ها را از بين مي برد و پوست قربانيان گاز خردل تاول زده و چشم هايشان جراحت بسياري بر مي دارد، گاز خردل باعث خونريزي داخلي و خارجي شده و به ناي و نايچه ها حمله ور مي شود ، همچنين باعث تورم غشاي مخاطي مي گردد. اين گاز براي اولين بار در جنگ جهاني اول مورد استفاده قرار گرفت و عراق نيز به استفاده گسترده از گاز خردل عليه نيروهاي ايران در طول جنگ با ايران اعتراف كرده است.
روي تخت باريك بيمارستان به سختي نفس مي كشد، براي شنيدن صدايش بايد گوشم را جلوي دهانش بگيرم ، آهسته مي گويد: صدام جنايتگار است.
آن روز مثل تمام روزهاي حضورش در جبهه سوار بر كاميون در حال حمل سربازان مجروح از خط مقدم خوزستان بود كه ناگهان احساس مي كند چشمهايش مي سوزند و بعد...
به سختي سخن مي گويد : "بوي شكلات و يونجه مي داد، چشمهايم شروع به سوزش كرد، ما ماسك نداشتيم، حالا كه 18 سال از آن روزها مي گذرد نفس هايم سينه ام را پاره مي كنند، مثل خنجر، حالا حتي نمي توانم 2 كلمه را بدون مكث بيان كنم ".
سرفه امانش را مي برد صدايش خس خس مي كند، پيوسته مايعي از چشمانش خارج مي شود، لثه هايش فاسد شده و دنداني براي او باقي نگذاشته در 10 سال اخير بيماري اش مدام وخامت يافته ، در واقع گازهاي سمي عملا كليه بافت هاي ريه اش را از بين برده اند.
طبق آمارهاي به دست آمده در ايران حدود 100 هزار نفر توسط گازهاي اعصاب و خردل عراقي ها مجروح شيميايي شده و حدود يك دهم آن ها شديدا بيمارند. بيش از 14 سال پس از خاتمه جنگ دنيا به فكر جنگ افزارهاي شيميايي ، ميكروبي و اتمي صدام افتاد، چيزي كه ايران از گزندش در امان نبوده است.
محمد رضا 39 ساله كه هنگام گير كردن شير ماسكش در خلال يك حمله شيميايي عراق در همان سال هاي جنگ گاز خردل وارد ريه هايش شده مي گويد: اولين نشانه ها پس از مرخص شدنم از بيمارستان آشكار شد، چهار، پنج سال اول دچار تنگي نفس بودم و بعد سرفه هايم همراه با خون بود.
او مي افزايد: من آماده مرگ بودم ، ولي نه اينطور، او يكي از ده ها مجروح شيميايي است كه در يكي از بيمارستان هاي تهران در كنار ديگر همرزمان بيمارش بستري است، راهرو هاي بخش نگهداري مجروحان شيميايي اين بيمارستان هيج وقت خالي از صداي سرفه هاي آنها نيست، اغلب در حال راه رفتن در راهرو هستند و سينه هاي خسته شان با سرعت بالا و پايين مي رود.
كسي مي گويد: وقتي بيماري درمان ناپذير است فقط مي تواني آن را زنده نگه داري و زندگي بهتري برايش فراهم كني!
نفس هايي كه به شماره افتاده اند
هيچ وقت اين صدا را فراموش نكن ، صداي خس خس سينه هايي كه از گاز خردل پر شده اند، صداي صرفه هايي كه تو را ياد روزهاي عاشقي مي اندازند، هيچ وقت اين صدا را فراموش نكن.
استفاده از سلاح هاي شيميايي به سال هاي دور باز مي گردد، زماني كه جنگ جهاني اول شروع شد و آلمان نازي مي خواست كه تمام دنيا را به دست بگيرد، آن سال ها هيتلر جنايتكار بزرگ تاريخ دستور استفاده از اين سلاح ها را مي داد و در سال هايي نه چندان دور صدام با گاز خردل به شهرهاي مرزي ايران حمله كرد.
در آستانه روز مبارزه با سلاح هاي شيميايي قرار داريم ، روز سمبليك مثل همه روزهاي ديگر، اما آيا كساني كه دم از حقوق بشر مي زنند و چنين روزهايي را محترم مي شمارند ، خود به حرف هايي كه در سخنراني هاي بزرگ عنوان مي كنند اعتقاد دارند.
آمريكا بعد از سال ها كه از جنگ ايران و عراق مي گذرد تازه به ياد مي آورد كه بايد مانع توليد سلاح هاي شيميايي و هسته اي در عراق شود، اما در سال هاي جنگ ايران و عراق خود و ديگر متحدانش سلاح هاي شيميايي را در اختيار عراق قرار مي داد تا بر سر مردم بي دفاع بريزد.
14 سال از جنگ تحميلي مي گذرد و ما هنوز هم هر چند گاهي شاهد پر كشيدن كبوتران عاشقي هستيم كه در تمام اين سال ها در با سينه هايي زخمي به زحمت نفس كشيدند.
جانباز شيميايي نام آشنايي است، او تاول هايي از جنس عشق بر بدن دارد و صداي نفس هايش تو را به ياد بي عدالتي ها در جهان كنوني مي اندازد.
شايد تنها چيزي كه بتوان گفت اين است كه در آستانه روز جهاني مبارزه با سلاح هاي شيميايي آرزو كنيم ديگر جنگي در دنيا نباشد و ديگر هيچ كس براي تجاوز به خاك ديگري از اين سلاح ها استفاده نكند، آرزويي كه در دنياي قدرت طلب كنوني دور از دسترس به نظر مي رسد!
نظر شما