۱۵ اسفند ۱۳۹۱، ۱۰:۴۲

سریع‌القلم در شهر کتاب ـ1/

نهادینه کردن عدالت در جامعه نیازی به برگزاری این همه سمینار ندارد

نهادینه کردن عدالت در جامعه نیازی به برگزاری این همه سمینار ندارد

محمود سریع‌القلم گفت: در کشورمان درباره عدالت، خیلی بحث‌های انتزاعی مطرح می‌شود؛ در حالی‌ که کشورهای در حال توسعه هم بسیاری از رهیافت‌های نهادینه کردن عدالت، روشن است و نیازی به برگزاری این همه سمینار نیست.

به گزارش خبرنگار مهر، دیدار و گفتگو با محمود سریع‌القلم در قالب یکی از نشست‌های دیدار با اهل قلم دوشنبه شب 14 اسفند در فروشگاه مرکزی شهر کتاب برگزار شد. سریع‌القلم در این برنامه به ارائه سخنرانی خود با موضوع «نقشه راه پیشرفت ایران» پرداخت.

سریع‌القلم در ابتدای این برنامه گفت: برای صحبت‌های امروزم چند فرض را در نظر می‌گیرم و اولین فرض یا بنیان بحث من این است که به نظرم در کشورمان بیش از اندازه بحث‌های انتزاعی و ذهنی وجود دارد. در دانشگاه‌ها، رسانه‌ها، گروه‌های اجتماعی و همه‌جا بحث‌های ما بیش از اندازه انتزاعی هستند. اگر قرار باشد فردی را چند سال به کلاس ببرند و درباره شنا کردن با او صحبت کنند، اما هیچ‌گاه به استخر نرود، شنا نکند و اشتباهات شنا کردن را تجربه نکند، نمی‌تواند شنا را یاد بگیرد. ما هم از مشروطه به این سو، مرتب بحث‌های انتزاعی کرده‌ایم.

نیازی به برگزاری این همه سمینار نیست تا مشخص شود پیشرفت خوب است یا بد

وی افزود: در کشورمان درباره عدالت، خیلی بحث‌های انتزاعی می‌شود؛ در حالی که در کشورهای شرقی در حال توسعه هم بسیاری از رهیافت‌های نهادینه کردن عدالت در جامعه، روشن است و نیازی به برگزاری این همه سمینار و همایش احساس نمی‌شود. در کل احتیاجی نیست این همه گردهمایی برگزار شود تا درباره مبانی ذهنی عدالت و توسعه حرف زده شود. این موضوعات در دنیا، به مقطع‌های مشخصی رسیده‌اند و دارای مبانی هستند؛ مانند علوم پزشکی و مهندسی. زمانی که در آمریکا تحصیل می‌کردم، دوستی داشتم که می‌خواست درباره یکی از شاخه‌های مهندسی سازه رساله دکترا بنویسد. این دوست می‌گفت مدت‌هاست دارم فکر می‌کنم رساله‌ام را درباره چه بنویسم چون درباره همه‌چیز قبلا نوشته‌اند. به نظر من هم مباحث توسعه یافتگی کاملا روشن و مشخص هستند و نیازی نداریم این‌همه بحث کنیم تا آ‌ن‌ها را مشخص کنیم.

این محقق در ادامه گفت: نزدیک به 130 سال پیش در سال 1875 میلادی، ژاپنی‌ها به این نتیجه رسیدند که توسعه‌یافتگی باید در بخش خصوصی حاصل شود. این مهم را یک بار روی کاغذ نوشتند و تا امروز هم در حال اجرای آن هستند. ما تا امروز مرتب سمینار و همایش برگزار می‌کنیم تا مشخص کنیم آیا توسعه‌یافتگی خوب است یا بد. دلیلش هم این است که با جهان ارتباط نداریم. می‌توانیم از دیگر کشورها بیاموزیم و بنابر منابع زیستی، شهری، اجتماعی، اقتصادی‌مان الگوی بومی توسعه خودمان را استخراج کنیم. ژاپن از ایران یک بشکه نفت می‌خرد به قیمت 100 دلار و آن را تبدیل به 300 دلار می‌کند و به دنیا می‌فروشد. جمعیتی که در ایران هم هست می‌تواند این کار را انجام دهد. ما به آب‌های بین‌المللی دسترسی داریم و برای چند قرن دیگر هم سوخت فسیلی در اختیارمان هست. بنابراین شاید خیلی به برنامه‌ریزی نیاز نداشته باشیم چون همه مسائل مشخص هستند.

نویسنده کتاب «اقتدارگرایی ایران در عصر قاجار» ادامه داد: برای ارائه سخنرانی اصلی‌ام یک فرض دیگر هم کرده‌ام که شاید درست نباشد و آن هم این است که ما ایرانی‌ها، می‌خواهیم که پیشرفت کنیم. البته خیلی هم به این فرض مطمئن نیستم چون اگر جامعه‌ای بخواهد پیشرفت کند، باید به گونه دیگری زندگی کند، روابط خارجی‌اش را به درستی تبیین کند و ... پیشرفت یعنی تغییر. ما چقدر علاقه‌مندیم تغییر کنیم؟ همه می‌دانیم که کره جنوبی 40 سال پیش چه وضعی داشت و وضع امروزش هم به این خاطر است که هم مردمش و هم حکومتش خواستند تغییر کنند. این کشور 40 میلیونی امروز 800 میلیون دلار تولید ناخالص ملی دارد.

آیا ما واقعا می‌خواهیم پیشرفت کنیم؟

سریع‌القلم گفت: بنابراین می‌توان در این فرض من تشکیک کرد چون تغییر کردن و پیشرفت کردن، مسئولیت هم می‌پذیرد. نمی‌توان گفت ما می‌خواهیم پیشرفت کنیم اما نرخ مطالعه در افغانستان از ایران بیشتر باشد. کشور امارات تصمیم گرفته است در سال 2023 یعنی یک دهه دیگر، فرودگاه دبی، بزرگترین فرودگاه دنیا باشد و برای این تصمیم هم 8 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کرده‌اند. قرار است این فرودگاه در سال 160 میلیون مسافر را جا به جا کند و دارای 5 باند باشد. طوری برنامه‌ریزی شده است که هر مسافری که می‌خواهد از شرق به غرب زمین برود یا بالعکس، یک توقف در این فرودگاه داشته باشد. هواپیمایی امارات برای این تصمیم، تعداد هواپیماهایش را به 500 فروند خواهد رساند و طبق برنامه‌هایشان قرار است کهنه‌ترین هواپیمای این ناوگان، 6 ساله باشد. اگر کسی فرودگاه دبی را 10 سال پیش دیده باشد و امروز هم دیده باشد، حتما متوجه مفهوم تغییر خواهد شد. من از آلمان مثال نمی‌زنم اما ما به بسیاری از کشورهای اطرافمان هم ایراد می‌گیریم و آن‌ها را قبول نداریم اما همین شیخ محمد اهل دبی، دارای فکر و اندیشه‌ای بسیار جهانی است.

وی در ادامه گفت: با این مثال‌ها قصد دارم بگویم این اهداف کشوری مانند امارات است که برای پیشرفت ترسیم شده‌اند و امارات هم دارد به آن‌ها می‌رسد. برای رسیدن به‌ این اهداف رنج هم خواهند کشید. یک نمونه دیگرش هم متروی دبی بود که ظرف 2 سال و 8 ماه ساخته شد. از این جهت من زیاد مطمئن نیستم که ما می‌خواهیم پیشرفت کنیم. من در سخنانم و کلا ما دانشگاهی‌ها در علوم انسانی، میانگین جامعه را در نظر می‌گیریم. در آلمان و ژاپن هم افرادی هستند که دوبله پارک می‌کنند و چراغ قرمز را رد می‌کنند اما دوبله پارک کردن و چراغ قرمز را رد کردن در آلمان قاعده نیست ولی در تهران ما هست. در کشور ما اگر کسی راهی پیدا کند، مالیات نخواهد داد. بنابراین من میانگین جمعیت جامعه را در حرف‌هایم مد نظر دارم.

نگاه ایرانی‌ها این است که پیشرفت باید از دولت و حکومت شروع شود

مولف کتاب «عقلانیت و توسعه یافتگی ایران» افزود: اما نکات اصلی من از این قسمت شروع می‌شود. برای ترسیم نقشه راه پیشرفت ایران 10 نکته دارم که 5 نکته آن متوجه حاکمیت است و 5 نکته دیگر باید توسط مردم و جامعه رعایت شود. طی چند سال گذشته هم سعی کردم از نظریه دولت محور فاصله بگیرم. در کشور ما چون حوزه روشنفکری طی قرن گذشته، بیشتر متعلق به جناح چپ بوده، نگاه ایرانی‌ها این است که برای پیشرفت، اول دولت باید مسئولیت را به عهده بگیرد و پیشرفت کند. یعنی اول دولت بعدا من. بعدا از انقلاب هم این دیدگاه تقویت شده است. کما این که وقتی امروز دور هم جمع می‌شویم، می‌گوییم فلان مسئول چه کرده و از ایرادات مسئولان حرف می‌‌زنیم. در حالی که مسئولیت تغییر فقط متوجه دولت نیست و جامعه هم در این زمینه مسئول است.

سریع‌القلم گفت: یکی از شاگردانم در دانشگاه بعد از اتمام درسش، دیپلمات شد و از طرف وزارت خارجه به وین پایتخت اتریش اعزام شد. این دوست تعریف می‌کرد که صبح یک روز که برای شرکت در یک برنامه دیپلماتیک دیر کرده بود، به سرعت با ماشین به سمت محل برگزاری نشست حرکت کرده بود و وقی به آن‌جا رسیده بود، به سرعت ماشین را گوشه خیابان پارک کرده بود و آمده بود از پیاده‌رو عبور کند که یک پیرزن اتریشی راهش را می‌بندد و عصایش را جلوی او می‌گیرد. دوست ما راه خود را عوض می‌کند که از سمت دیگر حرکت کند ولی پیرزن باز هم مانع او می‌شود. این حرکت چند بار تکرار می‌شود تا این‌که دوست ما به کمک مترجم از پیرزن می‌پرسد که چرا چنین کاری می‌کند. پیرزن در جواب می‌گوید شما ماشین خود را بد پارک کرد‌ه‌اید و لاستیک این بنز سنگین شما روی جدول خیابان است. کارتان هم طبیعتا طول می‌کشد و چند ساعت دیگر که بیایید، جدول کنار خیابان کاملا به خاطر وزن ماشین خراب می‌شود و اگر چنین اتفاقی بیافتد، من باید پولش را بدهم. چون فقط شهرداری صاحب این جدول نیست.

کد خبر 2011769

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha