به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب پس از ترجمه مجلدات دیگر، چهارمین اثر ترجمه است که نشر ققنوس از آثار ویلهلم دیلتای چاپ میکند. مترجم اثر اشاره کرده است که گردآورندگان گزیده آثار دیلتای نام این کتاب را دانش هرمنوتیک و مطالعه تاریخ گذاشتهاند و از این نامگذاری هم پیداست که کتاب دو بخش مشخص دارد یعنی هرمنوتیک و تاریخ.
بخش اول کتاب به وقایع تاریخی دانش هرمنوتیک اشاره دارد و دیلتای آرای مربوط به تفسیر متن را از قدیمترین ایام تا نسل پیش از خود، یعنی تا زمان شلایرماخر مرور کرده است. در بخش دوم که تقریبا یک سوم حجم کتاب را تشکیل میدهد، هم به شیوه تاریخنگاری در عصر جدید از قرن هجدهم به بعد پرداخته و آرای مورخان بزرگ به ویژه مورخان آلمانی مانند شلوسر و موزر را بررسی کرده است و نکات آموزنده را به محصلان تاریخ گوشزد کرده است.
گردآوران مجموعه آثار دیلتای، در پیشگفتاری که این مجموعه نوشتهاند، اشاره کردهاند که ترجمه نوشتههای دیلتای دشوار است. متن دیلتای در بخش دانش هرمنوتیک گرفتار ایجاز مخل است: ذکر نامهای نامانوس متعدد، اشاره گذرا به آرای تفسیری متعدد، طرح عنوانها و فصولی که خواننده با «اصل» آنها آشنا نیست و دیلتای آنها را از «اصل» شرح نمیدهد. تعبیرات کلامی و تفسیری خاصی که حتی معنای لغوی آنها در فرهنگهای معمولی و حتی بعضا در فرهنگهای تخصصی یافت نمیشود، تفاوت نهادن میان «معنی» و «مفاد» بدون ذکر مثال، طرح فرضیههای تفسیری و موضعگیری متکلمان و مفسران کتاب مقدس بدون ذکر اقتضائات زبانی، روانی و تاریخی آنها و سرانجام تعبیرات و اصطلاحات دور از ذهن و نامانوس خود دیلتای که خاص زبان اوست ـ اینها مواردی است که منوچهر صانعی درهبیدی هم در پیشگفتار این کتاب به عنوان دشواریهای ترجمهاش از آنها یاد میکند.
بخش ابتدایی کتاب، «دانش هرمنوتیک و تاریخ آن» نام دارد و درباره مسائلی از قبیل نظام هرمنوتیکی شلایرماخر نسبت به هرمنوتیک پروتستانی اولیه، فهم و دانش هرمنوتیک و برآمدن دانش هرمنوتیک است. بخش دوم کتاب هم «تفسیرهای تاریخ» نام دارد و موضوعاتی چون تاریخ تمدن در انگلیس، فرهنگ رنسانس در ایتالیا، فریدریش کریستف شلوسر و مساله تاریخی کلی، قرن هجدهم و جهان تاریخی و خاطراتی از مطالعات تاریخی در دانشگاه برلین را شامل میشود.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم: شلگل در کتابی که درباره لسینگ نوشته است این اندیشه را پیش میبرد. وی این علم را که «دانشنامه» مینامد و در کنار جدل جای میدهد، زیرمجموعه علم نقادی قرار میدهد. علم اخیر قرار است ارغنونی بشود برای ادبیات، تبیین، حفظ و حتی تولید. این علم با وجود ابهام زیادی که در آن وجود دارد، در کنار سایر عناصری که دارد، حاوی نظریهای در باب تولید هم هست. علاوه بر این، خواهیم دید که بیهمتایی ذاتی صورت علمی هرمنوتیک شلایرماخر، دقیقا در به هم آمیختن نظریهای در مورد بازتولید(بازآفرینی) با نظریهای در باب تولید است. حلقه اتصال (به شلگل) و دلیل این که شلایرماخر از همان آغاز طرح این ضابطهمندی را به هیچ عنوان نوعی بازسازی ساختن کل در سر میپخت حتی پیش از آنکه با هیچ یک از کتابهای درسی مربوط هرمنوتیک آشنا شده باشد، در همینجا نهفته است.
در قسمت دیگری از این کتاب نیز میخوانیم:
فعالیت نمادگذاری به صورت یکسانی، در مقابل فعالیت نمادگذاری به صورت فردیاش قرار دارد. باید به خاطر داشت که این تفاوت کمی نیست، بلکه کیفی است. چون صور و قوانین آگاهی یکسانند، تفاوت فقط میتواند در نحوهای باشد که این عملکردهای متکثر به هیئت یک کل به هم میپیوندند، یعنی در «تفاوتهای این نسبت با خودش در وحدت زندگی». اسم این نوع پیوند احساس است. احساس، تعبیر خاص نحوه وجود عقل در طبیعتی جزئی (خاص) است. از این جا برمیآید که همانطور که شناخت ذاتا قابل انتقال است، احساس ذاتا انتقالناپذیر است. بدون این خاصیت انتقالناپذیری، تفاوت ذاتی بین یک فرد و فرد دیگر ملغا میشد.
این کتاب با 590 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 32 هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما