به گزارش خبرنگار مهر، محمد باقر قالیباف پس از گذشت 8 سال از انتخابات ریاست جمهوری سال 84 که در آن نتوانست آراء لازم را بدست آورد، امروز یکی از جدی ترین کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به شمار می رود. قالیباف که به گفته خود تاوان صداقتش در عرصه سیاست را پس می دهد، نشناختن دوستان در عالم سیاست و تبلیغات اشتباه را از عوامل شکست خود در انتخابات سال 84 می داند، اما با این وجود تاکید دارد که هنوز هم ترجیح می دهد در سیاست صادق باشد. او امروز سیاستمدار 51 ساله ای تبدیل شده که دارای مدرک دکتری در رشتهٔ جغرافیای سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس است و سابقه درخشانی در فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، فرماندهی نیروی هوایی سپاه، ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء و در شهرداری تهران دارد.
عضو ائتلاف سه گانه اصولگرایان با ما از از مدیریت فعلی کشور، وضعیت سیاسی و فرهنگی کشور، مشکلات پیش رو در حوزه اقتصاد گفت و اشاره ای هم به چالش های پیش روی کشور در حوزه سیاست خارجی کرد. آنچه در ادامه می آید، بخش اول گفتگوی مشروح خبرنگاران خبرگزاری مهر با محمدباقر قالیباف، شهردار تهران و یکی از گزینه های احتمالی ریاست جمهوری آینده است.
*سئوال: آقای قالیباف! شما 8 سال پیش در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا بودید وامروز هم به عنوان یکی از جدی ترین کاندیداهای انتخابات آینده مطرح هستید اما بارها گفته اید که از سیاست متنفرید، این دو با هم چطور قابل جمع است.
- قالیباف: من گفته ام از سیاست بازی متنفرم نه از سیاست. معناي واقعي سياست، تدبير و خرد ورزي براي اداره امور مردم است.طبيعتا سیاست به معنای خردورزی ، تدبیر و درایت، کار خوبی است و کسی مخالف آن نیست. ولي سياست بازي يك آسيب است كه من معتقدم بسياري از مشكلات ما ناشي از آن است.آنجایی که من مخالفت و گله مندی کرده ام این است که واقعا ما شعار "سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما" را کمتر در جامعه می بینیم یعنی در عالم سیاستمان اشکالاتی وجوددارد كه هم با آرمانهاي ما تعارض دارد و هم با اقتضائات اداره كشور و حل مشكلات مردم.
ابراز نگرانی از رواج سیاست کاسه بده، قدح بگیر در کشور
ببینید ما یک نوع سیاست داریم که اکثر سیاستمداران دنیا این گونه رفتار می کنند و آن را به عنوان وسیله ای برای مکر و حیله می بینند . ما در مبانی دینی مان سیاست را این گونه نمی بینیم، الان سیاست ورزی واقعی و درست کمتر مطرح است. گاهی سیاست ورزی را از زاویه ای می بینیم که بیشتر احزاب و گروهها به آن نگاه می کنند و گاهی هم سیاست را از این دید می بینیم که مصداق مثل قديمي« کاسه بده و قدح بگیر» است.يعني زدو بند كردن و به قدرت و مقام اصالت دادن، یعنی عده ای در یک بده بستان سیاسی با هم کار می کنند.این وضعیت متاسفانه طي سالهاي گذشته رشد نگران كننده اي در كشور ما پيدا كرده است. که واقعا برازنده انقلاب، نظام اسلامی و عالم سیاست در یک فضای اسلامی نیست. انگار ما يادمان رفته كه امام در نهضت خود نقطه تمايز سياست ديني را با سياست غير ديني در پرهيز و نفي شديد سياست بازي و اصالت دادن به قدرت و بي اخلاقي تعريف كردند. انتقاد و گلایه من هم از این فضا است. چرا باید در فضای سیاسی کشور کار به جایی برسد که رهبر معظم انقلاب بفرمایند فلان کار خلاف قانون ، خلاف شرع و خلاف اخلاق است. نگرانی ما از شکل گیری دامن زدن به این فضای سیاسی در کشور است که آلوده به بحث های غیراخلاقی است وگرنه یک مجموعه، نظام، جامعه و فردی که ادعای یک حرکتی می کند و مي خواهد در عرصه داخلي و بين المللي وارد شود می تواند بگوید من از سیاست بدم می آید؟سياست در معناي واقعي پايه و اساس اداره بهينه امور و قرار گرفتن كارها در مدار درست خود است.بدون يك سياست اصيل و درست، خردورزانه و متكي به خرد جمعي و داراي ديد روشن و جامع، هيچ كشوري نمي تواند در مسير پيشرفت و تعالي حركت كند.
سیاست آنجایی بد است که بی اخلاقی ها، بی صداقتی ها، پرده دری ها و ریاکاری ها ظاهر می شود که متاسفانه در سالهای اخیر در کشور باب شده است؛ من اعتقادم اين است كه اين پرده دري ها و بي خردي ها اثر خود را در عموم مردم گذاشته و مي گذارد.حاكمان چه بخواهند و چه نخواهند الگوی مردم اند.وقتي مردم از يك قهرمان و يا هنرمند تاثير مي گيرند، چگونه ممكن است از مديران و مسئولان خود تاثير نگيرند.بي اخلاقي های مسئولان بي ترديد در فاسد كردن يا رشد فضايل اخلاقي آنها موثر است و اين فضاي تخريبي در سياست ما وجود دارد كه من معتقدم ما بايد نهضتي براي اصلاح آن راه بيندازيم.قدم اول هم اين است كه از اين نوع سياست بازي ابزار تنفر و بيزاري كنيم.
خودم را درگیر شایعات و حاشیهها نمیکنم
*در همین خصوص و با توجه به نزدیک شدن به انتخابات در مورد شما بعضا شایعاتی یا اتهاماتی جسته و گریخته مطرح می شود که بخش عمده ای از آنها با سکوت مواجه می شود. چرا اصولا شما نسبت به تخریب ها چندان حسیاست نشان نمی دهید؟
-قالیباف: اینکه می گویید من خیلی به شایعات توجه نمی کنم درست است، ولی اتفاقا تلاشم و تمرکزم این بوده که در حوزه مسئولیتم مدیری پاسخگو باشم. پاسخگویی واقعی همین است؛ نه اینکه خودمان را درگیر شایعات و حاشیه ها کنیم که اتفاقا این کار بخشی از همان فضای سیاست بازی در این سالهاست. واقعیت این است که عمده حرف هایی هم که زده می شود حرفهای غرض وزانه است و هیچ اساسی هم ندارد. لذا اگر بنده بخواهم نسبت به این مسائل بی پایه و اساس واکنش نشان بدهم صبح تا شب باید نقش سخنگویی را ایفا کنم که این و آن را تکذیب می کند و اگر این کار را انجام بدهم آن وقت چه کسی می خواهد شهر را اداره کند به هر حال شهر به این بزرگی نیاز به تلاش های زیادی دارد.
شما می دانید که کار، تلاش و برنامه ریزی نیاز به یک آرامش روحی و روانی دارد تا بتوان کارهای گسترده را با یک طمانینه پیش برد لذا من خودم را خیلی معطل این مسائل نمی کنم و معتقدم که گذشت زمان خودش خیلی از این مسائل را روشن می کند، کما اینکه امروز به نظر من بخشی از موضوعاتی که تخریب گرها مطرح می کردند روشن شده است.
افشاگری با اهداف سیاسی خلاف شرع، اخلاق و قانون است
* سخن من بیشتر در مورد رفتار اخیر برخی از رسانه های دولتی و منتسب به دولت علیه شخص شما و شهرداری تهران است.آنها بارها ادعا کرده اند که اسناد و پرونده های عجیب و غریب زیادی در مورد فعاليت هاي شهرداري وجود دارد، پاسخ شما چیست؟
- قاليباف: من موضوع را در دوسطح مي بينم. یک سطح اصل این مطلب است که اگر کسی بیاید و بگوید من میخواهم افشاگري انجام بدهم و این رفتار را پايه اهداف سياسي خود قرار بدهد کسانی که این کار را دنبال می کنند؛ باید بدانند که این گونه رفتار مطابق فرمايش مقام معظم رهبري حتما کار غلطی است و از همان اقداماتی است که به تعبیر ایشان هم خلاف شرع ، هم خلاف اخلاق و هم خلاف قانون است. اين كارها نشانه فساد سياست در كشور ماست. به هر حال اگر شهرداری تهران یک اشکالی دارد و کسی می خواهد این ایراد را نگه دارد و در روز مبادا آن را مورد استفاده قرار دهد، این کار با کدام یک از مبانی دینی ، احادث، روایات، قرآن و قانون سنخیت دارد؟ هر کس این کار را می کند، بداند حتما این اقدام یک کار شیطانی است و بهتر است رسانه ها و مردم و نخبگان چنین اقداماتی را تقبیح کنند و نگذارند این رفتارها به یک فرهنگ تبدیل بشود.رويه طبيعي و درست اين است كه اگر اشكالي هست بايد به دستگاههاي نظارتي و قضايي جهت رسيدگي ارائه شود.
بحث دوم در مورد خاص بنده است كه مثلا بخواهند عليه من مطلبي را طرح كنند .ببينيد يك وقت ادعاديي در مورد شخص قاليباف مطرح مي شود؛ يك وقت در مورد نهاد شهرداري تهران.
حتی فعالیت اقتصادی شخصی مباح ندارم
من همیشه گفته ام که هر کسی نسبت به شخص قالیباف حرف و مطلبی دارد؛ آزاد است آنرا منتشر کند، منتهی به شرط اینکه همراه با سند و مدرک باشد نه صرفا حرفهای بی پايه و اساس. مثلا ممکن است کسی بگوید که آقای قالیباف كار اقتصادي مي كند. اشکالی ندارد اگر کسی توانست در این کشور ثابت کند که قالیباف فعالیت اقتصادی شخصی حتی از نوع مباح و مجاز آن را انجام می دهد، من قبول می کنم. بنده حتی فعالیت اقتصادی شخصی مباح هم انجام نمی دهم چرا که از زمانی که یک بچه رزمنده بوده ام تا امروز در هرکجا که بوده ام و کار کرده ام فقط با دریافت حقوق از همان جا ارتزاق کرده ام.
یا عده ای می آیند و می گویند که در مدیریت بنده فرهنگ غربی نهفته است، پاسخ من به این افراد این است که این فرهنگ غربی مورد نظر شما چیست؟ به هر حال صحبت ها و عملکرد بنده روشن است، ما در حوزه پیشرفت باورهای کاملا روشن و مشخصی داریم، این حرفها را هم امروز نمی زنم بلکه در هر جا که بوده ام و خصوصا از روزی که کار را در شهرداری آغاز کرده ام بر این نکته تاکید داشتم که الگوي ما ، مديريت جهادي و مبتني بر ارزشهاي انقلاب و دفاع مقدس است؛البته مديريت ارزشي و ديني به معناي عدم استفاده از دانش روز و تجربيات جهاني نيست.الگوي بومي ما بر اساس يك تلفيق اصيل از مباني و اصول ارزشي و دانش و تجربيات جهاني شكل مي گيرد.
در رابطه با خود شهرداری هم باید بگویم که حتما هیچ مدیر عاقل و متعهدی در هر مجموعه ای که کار می کند نمی تواند مدعی شود که هیچ گونه تخلفی در مجموعه تحت مدیریتش انجام نمی شود. هر کس کار می کند حتما اشکالاتی هم در کارش وجود دارد و هیچ کس هم منکر وجود اشکالات نیست؛نهادها و مسئولان هم بايد پاسخگوي اشكالات باشند.ولی درباره این ادعاهايي كه بعضا در مورد شهرداري مطرح مي شود بايد بگويم که در طول مدیریت بنده بر شهرداری تهران همه دستگاههای نظارتی و کنترلی و آنهایی که وظيفه شان نظارت بر عملكرد نهادهاست؛مثل سازمان بازرسی کشور ، دیوان محاسبات كشور، شورای شهرتهران، سازمان حسابرسی كشور و وزارت اطلاعات چهار سال متوالی است که شهرداری تهران را به عنوان دستگاه نمونه در مبارزه با فسادو تخلف معرفی می کنند و ما الان جزو دستگاههایی هستیم که روند تخلفات و فساد در آن رو به کاهش است.این حاکی از سلامت مجموعه است.ولي طبعا ممكن است اشكالاتي هم وجود داشته باشد، بنده هم آنجا هستم تا علاوه بر مبارزه سيستمي و اصولي که در شهرداری با فساد وجود دارد، با مصاديق و عاملان آنها برخورد كنم.
بنده اینجا ادعا می کنم که حتی یک مورد هم کسی نمی تواند نمونه بیاورد که گزارش تخلف مستندی به دست من رسیده باشد و لحظه ای در برخورد با آن درنگ کرده باشم. لذا بنده این گونه حرفها را جزو همین بداخلاقی هایی که اشاره کردم می دانم. اگر آنها دلشان به حال نظام ، انقلاب و بیت المال می سوزد چرا اگر چیزی دارند که مستند است رو نمی کنند و فقط شعار داده و حرف می زنند.
جامعه امروز از دلایل بگمبگمها آگاه شده است
* همانطور كه شما گفتيد الان فضاي تخريب و افشاگري در فضاي سياسي وجود دارد و حتي برخي گروهها فعاليت سياسي خود را بر آن استوار كرده اند، به نظرشما واكنش جامعه و مردم به اين اقدامات چگونه است؟
- قالیباف: من فکر می کنم که امروز دیگر فضای بگم بگم گذشته و این شگرد قدیمی شده است. جامعه ما هم از اهداف اينگونه رفتارها آگاه است و مردم از اينگونه اعمال دوري مي كنند.
بخش عمده تجربیاتم مربوط به دوران دفاع مقدس است
* شما قبلا فرمانده نیروی انتظامی بودید و بعد به شهرداری آمدید. مهمترین تجربه ای که شما از نيروي انتظامي به شهرداري آورديد چه بود و اگر قرار باشد در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنید برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم که امروز مهمترین مطالبه مردم است چه خواهید کرد؟
- قالیباف: نكته اول كه مي خواهم عرض كنم اين است كه من پيش از هرچيز یک رزمنده هستم كه شخصيتم در دفاع مقدس شكل گرفته است و بخش مهمي از تجربه های اجرایی و مدیریتی خوب و با ارزشی كه همراه دارم و امروز در حال ارائه آن به مردم عزیزمان هستم به برکت دوران دفاع مقدس است.به اندازه ای که در دوران دفاع مقدس به عنوان یک رزمنده توانستم تجربه پیدا کنم حتما در دانشگاه به چنین تجربیاتی دست نیافته ام و لذا پایه و اساس شخصیت و مدیریت بنده مربوط به دوران دفاع مقدس است. البته بعداً تجربیاتم تکمیل و پخته تر شد.
بنده اعتقادم بر این است که در کشور ما هیچ چالشی مهمتر از چالش مدیریت وجود ندارد.ببنيد كشور ما به لحاظ ظرفيت هاي بالقوه هيچ چيزي كم ندارد.ما موقعيت جغرافيايي و ژئوپلتيك بي نظيري داريم،نيروي انساني جوان و آموزش ديده،ظرفيت ها و سرمايه هاي مادي شگفت انگيز و پيوند بي سابقه مردم و نظام سياسي از ظرفيت هاي فوق العاده باارزش ماست.ولي به رغم اين سرمايه ها، مي بينيم كه مشكلات مان هم بسيار زياد است و طي سالهاي اخير افزايش هم پيدا كرده است.اينجا حلقه مفقوده ما مديريت است، مديريتي كه بتواند اين ظرفيت ها و سرمايه هاي بالقوه را به ظرفيت هاي بالفعل تبدیل و مشكلات مردم را حل كند. تنها با يك مديريت قوي اجرايي است كه مي توانيم اين ظرفيت ها را به نقطه جهش و پیشرفت و حل مشكلات مردم بدل كنيم.
ببينيد،من وقتی در نیروی انتظامی توفیق خدمت پیدا کردم مگر چقدر می توانستم بدنه و عملکرد این نیرو را متحول کنم؟ بدنه و کارکنان همان افراد سابق بودند. وقتی که من وارد ناجا شدم فکر نمی کنم بیش از 10 نفر به مجموعه مدیریتی این نیرو اضافه کرده باشم. شما بودجه نیروی انتظامی را نگاه کنید، تا قبل از اینکه بنده در ناجا مسئولیتی داشته باشم میزان بودجه این نیرو 2/3 درصد از بودجه عمومی کشور بود. روزی که من از ناجا خداحافظی کردم؛ این میزان به 3 درصد كاهش يافت. ولی نتیجه چه بود؟ خودروهاي فرسوده، بنز شد، سازمان پليس نو شد، دیگر به هیچ متهمی نگفتیم؛ پول بنزین را خودت بیاور تا ببریمت زندان، به هیچ متهمی نگفتیم غذای مامور همراهت را خودت بده و به هیچ شاکی هم نگفتیم وقتی برای شکایت به کلانتری می آیی با خودت کاغذ بیاور. البته رشوه را هم در ناجا کاهش دادیم؛ این موضوعات بر چه اساسی اتفاق می افتد جز اینکه مدیریت صحیحی انجام شده است؟
انتقاد قالیباف از عملکرد متصدیان سابق شهرداری تهران
در شهرداری هم همینطور. من جای دیگر هم گفتم که مگر تا الان این پول در شهر نبوده است ؟ مگر این خدمات را نمی توانستند به مردم ارائه کنند؟ مگر بنده چند مدیر به همراه خودم به شهرداری آوردم ؟ اگر کسی را هم آورده ام بر مبنای شناخت و شایسته سالاری بوده و اگر کسی هم از جمع این افراد ضعفی داشته حتما عوض شده است. از طرفی افرادی هم که در شهرداری مشغول به فعالیت بوده و قابلیت لازم را داشته اند حتی با وجود اینکه احیانا گرایش سیاسی شان خلاف نظر بنده بوده است، رشد یافته و معاون من شده اند، امروز 2-3 تا از معاونان شهردار تهران کسانی هستند که در درون شهرداری بوده و رشد پیدا کرده اند و اتفاقا نیروهای جوان و قابلی هم هستند. پس اگر از من سئوال کنید چه چالشی در کشور وجود دارد، پاسخ خواهم داد که اصلی ترین چالش ، چالش مدیریتی است.
در حوزه اقتصادي هم امروز، مدیریت صحیح شاه كليد حل چالش ها و دغدغه های مردم کشور است. مردم از یک روستایی عزیز زحمتکش گرفته تا کسی که در مرکز کشور زندگی می کند و کسی که در حوزه بازرگانی و اقتصاد تلاش می کند و آن فردی که در حوزه کشاورزی در حال تلاش است همه درگير یک کلاف سردرگم هستند. آن روستایی در تامین معیشت و درمانش و آن سرمایه گذار هم در حوزه سرمایه گذاری دچار مشکل شده اند اگر از من سئوال کنید که راه حل این مشکلات چیست؟ می گویم با این وضعیت کنونی اگر دهها اقتصاددان هم بیایند و در پست ریاست جمهوری قرار بگیرند و دهها تئوری اقتصادی نیز بنویسند این مشکلات برطرف نخواهد شد؛ چون اگرچه چالش ما اقتصادی هست، ولی راه حلش اقتصادی نیست. دلیل این حرفم هم روشن است، ما در یک دوره شش ساله شاهد افزایش 5 برابری درآمد کشور نسبت به گذشته بوده ایم اما باز هم وضعیت اقتصادی مان خراب تر شده است . این نشان می دهد که درآمد و پول مشکل کشور نیست . ما وقتی نفت را 10 دلار می فروشیم دچار اشکالیم و وقتی هم که نفت را 120 دلار می فروشیم؛ باز هم دچار مشکل هستیم. نفتمان را تحریم می کنند همان مشکلی را داریم که در زمان بدون تحریم هم داشته ایم. پس بنابراين ریشه اصلی مشکل ما اقتصادی و تئوری اقتصادی نیست؛ بلکه چالش اصلی، مدیریتی است.
در هدفمندی سیاستبازانه عمل شد
امروز علاوه بر مدیریت غلط، سیاست زدگی هم برروی اقتصاد ما سایه انداخته است.یعنی امروز مدیریت غلط توام با سیاست زدگی اقتصاد ما را به این روز انداخته و این موضوع با تئوری و نگاه اقتصادی حل نمی شود بلکه احتیاج به یک مدیریت قوی و درست دارد.
مثال مشخص آن هم فراوان است ما وقتی می خواهیم طرح هدفمندی یارانه ها را اجرا کنیم سیاست بازانه عمل می کنیم یعنی آن بخشی را که مربوط به پرداخت نقدی است و جلوی دید مردم است به مردم می دهیم ولی آن بخشی که باید به حوزه تولید بدهیم وخیلی دیده نمی شود را نمی دهیم. نتیجه اش این می شود که تولید در کشور می خوابد و طرح به این مهمی که باید آثار مفیدش را در اقتصاد کشور ملاحظه کنیم، دیده نمی شود.
عدم توجه به موضوع تولید در هدفمند کردن یارانه ها باعث شد که ایجاد دو میلیون شغلی که قرار بود محقق شود،تحقق نيافت و مورد غفلت قرار گرفت. لذا من معتقدم اصل چالش ها، چالش های مدیریتی است که البته با اصلاح در سیستم مدیریتی کشور به سرعت قابل حل و فصل است و مطمئنم که با اصلاح مدیریت به سرعت
می توان سایر موضوعات و چالش ها را در مدار درست قرار داده و نابسامانی ها را برطرف کرد.
مدیریت ناکارآمد دلیل اصلی مشکلات امروز
*برخي در مورد مشكلات اقتصادی کشور موضوع تحريم ها را مطرح مي كنند و معتقدند كه مسئله و چالش اصلي در تحريم ها نهفته است. ديدگاه شما در اين مورد چيست؟
- قالیباف: البته قبول دارم که بخشی از مشکلاتمان به تحریم بر مي گردد؛ ولي اعتقادم اين است كه سهم اصلی در این مورد مربوط به مديريت ناكارامد است و سهم تحریم ها در مقابل ناکارآمدی مدیریتی اندك است.چون حتی تحريم را هم می توان از طريق يك مديريت درست و هوشمندانه به فرصت بدل کرد. در بحث تحريم ها دیدیم كه دشمن فشار خود را بر حوزه اي متمرکز كرد كه احساس مي كرد ما در آنجا ضعف مدیریت و عملکرد داریم و آسيب پذير هستيم. وقتي شما بدون هيچ انضباطي پول به جامعه تزريق و تورم ايجاد كنيد اثر آن، در درازمدت کاهش ارزش پول ملي است. این کارهاست که زمینه و بستر را براي آسيب پذيري ما در مقابل تحريم فراهم مي کند، و اين نابساماني ها را پيش مي آورد كه مثلا می بینیم بازار ارز ما يكسال است که دچار تلاطم هاي عجيبي شده است. اگر ما طي سالهاي گذشته به واسطه برخی اهداف خاص و كوتاه مدت، درآمدهايمان را اتلاف نمی کردیم و حجم نقدینگی مان را به اين حجم فعلی نمي رسانديم و با مديريت غير علمي و هيجاني،فضاي كسب و كار را تخريب نمي كرديم، آسیب پذیریمان بسیار کمتر بود و طبعا فضای اثر گذاری دشمن هم محدود می شد. راه حل این مشکلات همانطور که گفتم یک مدیریت علمی و هوشمندانه است که ما از طریق آن می توانیم آسیب پذیری مان را کاهش و اقتصادمان را به طور اصولی رونق بدهیم. فرمایشات رهبر انقلاب در خصوص اقتصاد مقاومتی هم معطوف بر همین موضوع است.
* در خصوص تحریم ها ترديدي نيست كه ما امروز با بي سابقه ترين تحريم ها در تاريخ سي و چهارساله انقلاب روبرو هستيم. سوالي كه وجود دارد آن است كه روند تحريمها به كدام سو مي رود و سياست خارجي ما بايد در چه مسيري حركت كند تا بتواند از اين مرحله عبور كند؟
قالیباف: ما ميدانيم که تحريمها هزينهاي است كه ما در وهله نخست به خاطر حفظ دین و عزت و استقلالمان و در وهله بعد براي پيگيري فعالیتهای مربوط به فناوری انرژی هسته ای کشورمان پرداخت مي كنيم. بحثي كه در اغلب محافل رسمي و غير رسمي غربي مطرح مي شود و حضرت آقا هم به آن اشاره فرمودند آن است كه غرب مي كوشد تا از طريق تشديد تحريمها و آشكار شدن تبعات آن در سطوح خرد و كلان، اهداف استراتژيك ما را دچار تغيير كند.
در سايه اين جهت گيري كلي ديدگاه من اين است كه برخلاف ژست حمايت از مذاكره اي كه غرب به خود مي گيرد، غربي ها هيچ گاه در پي حل موضوع هسته اي در شرايطي متوازن نبوده اند، بلكه آنها مايلند تا ما در اين حوزه تسليم شويم. شروط و پيش شرطهایي كه در نشست هاي بغداد و مسكو و غیره مطرح شد نيز معناي واقعي اش چيزي جز اين نبود.
ايران آماده گفتگو است
ما همواره اعلام كرده ايم كه آماده گفتگوي اصولي و نظام مند هستيم؛ ولي اين غرب است كه مذاكره در شرايط برابر را نمي پذيرد. مثالي مي زنم تا موضع سازنده جمهوري اسلامي ايران مشخص شود. در فرايند دولت سازي در عراق و در وهله بعد افغانستان، جمهوري اسلامي ايران وارد گفتگوهاي سازندهاي با ايالات متحده آمریکا شد، مقام معظم رهبري هم، چرايي و ابعاد اين موضوع را تشريح كردند. بنابراين ما در موضع تحريم ديني و شرعي مذاكره نيستيم كه حكم به حرمت آن تا ابد داده شده باشد. مذاكرات با آمريكا در عراق به آن دليل به نتيجه رسيد كه آمريكايي ها كه در ابتداي تهاجم به عراق با غرور و تحكم مي خواستند به نتيجه برسند، با ديوار سخت واقعيتها مواجه شدند و از جمهوري اسلامي ايران براي حل مسائل كمك طلبيدند. ايران هم از منظري اصولي و در راستاي تامين منافع ملت عراق و تقویت ثبات در منطقه وارد گفتگو شد و خود آمريكايي ها هم مي دانند که بدون كمك ايران مشكلات در عراق قابل حل نبود.
بنابراين موضع جمهوري اسلامي ايران شكل گيري گفتگوهاي سازنده در شرايطي متوازن و مبتني بر به رسميت شناختن منافع و موقعيت طرف مقابل است. ولي واقعيت ماجرا آن است كه غرب و به ويژه آمريكا در موضوع هسته اي ايران به هيچ وجه رويكرد سازنده ای ندارند؛ از موضع تحكم آميز سخن مي گويند و منافع و اولويتهاي جمهوري اسلامي ايران را در نظر نمي گيرند. شما اگر به پيش شرط هاي دولتهاي غربي در مذاكرات بغداد توجه كنيد معنايي جز اين را نمي توانيد استنباط كنيد. از اين جهت است كه مي گوئيم كه ايران آماده گفتگو است، ولي در شرايط برابر و متوازن. طبعا در غير اين صورت تحريم ها در هیچ سطحی نمي تواند اهداف اصولی و راهبردی ما را دچار تغيير كند.
غربی ها و آمریکایی ها همواره دیده اند که مقاومت ما در شرايط مبتني بر فشار بيشتر شده و خواهد شد و اين جزيي از راهبرد سياست خارجي ماست. اينكه برخي ساده انگارانه از گفتگو تحت هر شرایطی با غرب و آمریکا سخن مي گويند ناشي از فهم غلط از رويكردهای غرب و ايران است. اين رويكرد غرب است كه غير سازنده و تحكمي است و نه ايران.
اشتباه است اگر تصور کنیم که ژست های اخیر مذاکره خواهانه آمریکائیها نشانه تغییر اصولی موضع آنها نسبت به ملت و دولت ایران است.
* در حال حاضر از سوی ایران استراتژی مقاومت پیگیری می شود آیا به نظر شما این استراتژی می تواند ما را به نتیجه برساند؟
قالیباف: اولا ما چارهای جز مقاومت نداریم. حفظ استقلال، آزادی، کرامت انسانی، عزت ملی و هویت اسلامی ما در گرو مقاومت در برابر استکبار است.
ثانیا، تجربه پیروزی انقلاب اسلامی، دوران دفاع مقدس و نیز دهها تجربه تاریخی دیگر نشان داده که اگر استراتژی مقاومت به صورت هوشمندانه و منطقی دنبال شود، حتما به پیروزی و موفقیت می رسد.
بايد توجه كرد وقتي از مقاومت به عنوان يك راهبرد كلان در سياست خارجي سخن مي گوئيم به معناي كارهاي هيجاني و احساسي و بي توجهی به معيارهاي منطقي و اصولي يك ديپلماسي هوشمندانه و عقلاني نيست.رويكرد ما اين است كه سياست خارجي ما در عين مقاومت و ايستادگي بر اصول،در جاي خود بايد تركيبي خلاقانه از رقابت و تعامل با محيط خارجي و عرصه هاي مختلف بين المللي و منطقه اي را دنبال كند.طبيعي است كه تقابل در همه موضوعات نمي تواند تامين كننده منافع ما باشد؛بلكه در جاي خود بايد رويكرد رقابتي را در برخي موضوعات و مسائل به صورت جدي دنبال كنيم.
ما نيازمند يك مقاومت هوشمندانه و عقلاني هستيم كه داراي وجوه داخلي و خارجي متنوعي است. بخش داخلي مقاومت هوشمندانه، ارتقاء عزم و اراده و وحدت و انسجام ملی و همچنین كاهش و از ميان برداشتن موانعي است كه آسيب پذيري ما را در مقابل فشارهايي چون تحريم ها افزايش مي دهد. من قبلا عرض كردم كه بخش مهمي از آسيب پذيرهاي ما ناشي از مديريتهاي غلط است، وقتي ما پويايي اقتصادي خوبي داشته باشيم و توليد دارای رونق باشد و نوسان هاي پولي و مالي كنوني را نداشته باشيم، آسيب پذيري ما را در مقابل فشارهاي خارجي ازجمله تحريم ها كاهش پيدا مي كند. تعمیق اعتقادات دینی و انقلابی و پويايي سياسي داخلی و نیزتقویت وحدت حول منافع ملی و آرمان های انقلاب نیز از دیگر موضوعات مهمی است که در سطح داخلی می تواند راهبرد مقاومت را به نتیجه برساند.
به طور کلی آنچه که می تواند ما را به یک دیپلماسی موفق در بحث تحریم ها هدایت کند، مدیریت صحیح عرصه داخلی است. اگر در عرصه داخلی از اقتدار مدیریتی کافی مخصوصا در بخش های سیاسی و اقتصادی برخوردار باشیم می توانیم به پیروزی در عرصه دیپلماسی و حوزه بین الملل نیز امیدوار باشیم.
در عرصه سیاس خارجی هم مقاومت فعال و هوشمندانه به معنای اصلاح برخی رفتارهای هیجانی فرصت ساز برای دشمنان و نیز استفاده از محیط های بکر و استفاده نشده ای است که می توان آنها را شناسایی و مورد بهره برداری قرار داد. برای چنین دیپلماسی ما باید یک اصلاح اساسی در ساختار و نیروی انسانی و روش ها و برنامه ها را در سیاست خارجی مان اجرا کنیم که نتیجه آن افزایش چابکی و خلاقیت در این عرصه خواهد بود.
علاوه بر تحریم خارجی با تحریم دولتی هم مواجه ایم
*بحث تحريم مطرح شد، مي خواهم بپرسم كه تحريم ها چقدر در كار شهرداري اخلال ايجاد كردند؟
قالیباف: ما در مديريت شهري هم باآثار تحریم ها روبرو بودیم. به هر حال وقتی ما کارهای بزرگی مانند پروژه تونل صدر - نیایش و پل اتوبان صدر را در تهران انجام می دهیم مشکلات ناشی از تحریم در کار ما هم وجود دارد منتهی ما در این مورد هم تدبیر کرده ایم. در همین شرایط ما برای این پروژه ها ال سی باز کرده ایم، ارز خارجی تامین و تجهیزات فنی را هم وارد نموده ایم، همه اینها در همین شرایط تحریم اتفاق افتاده است. البته خیلی روشن هم به مردم گفتیم که به دلیل تحریم ها مثلا در این پروژه 120 روز کار ما به تاخیر افتاده است. البته کار با همان کیفیت بالا در حال انجام است، ال سی باز شده، پول آمده و کار در حال پیگیری است اما تحریم موجب شد که در کار ما 120 روز تاخیر ایجاد شود. نیامدیم به خاطر تحریم بگوییم کار را تعطیل کنید ، نگفتیم دیگر نمی شود این طرح را اجرا کرد و باید متوقف کنیم. گفتیم از هر راهی شده تحریم ها را دور می زنیم و کار خودمان را انجام
می دهیم ولی به هر حال فشارهای تحریم کار ما را قدری عقب انداخت. البته ما در شهر تهران علاوه بر تحریم خارجی، متاسفانه با یک تحریم داخلی هم مواجه بودیم که از طرف دولت و دستگاه اجرایی بود که به مسئولیت های قانونی خودشان که باید پول می دادند و به پروژه های تهران کمک می کردند نکردند که چون خیلی اهل گله گذاری نیستم از آن می گذرم و به همین اشاره اکتفا می کنم.
هدفمندی باید موجب بهبود وضعیت مردم شود
* یکی از موضوعات مهم مورد توجه مردم موضوع هدفمندی یارانه ها و چگونگی ادامه آن در دولت آینده است. در مورد اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها هم الان اختلافاتی بین مجلس و دولت وجود دارد. به فرض اینکه شما رئیس دولت آینده باشید در این مورد طبیعتا با تعهداتی مواجه خواهید بود که دولت قبل ایجاد کرده است، اگر بخواهید خیلی صریح با مردم سخن بگویید در خصوص ادامه این طرح چه خواهید کرد و نظرتان چیست؟
- قالیباف: اولا من بر این باور هستم که هدفمند کردن یارانه ها یکی از تصمیمات درستی بود که در کشور اجرا شد یعنی اساس کار درست بوده و همه صاحب نظران هم بر این عقیده هستند که این کار باید انجام شود حتی بنده معتقدم هدفمندی یارانه ها با یک دهه تاخیر در کشور انجام شده است یعنی این کار باید یک دهه پیش اتفاق
می افتاد پس اصل هدفمند کردن یارانه ها درست است؛ ولی هدفمندی یک بسته جامع و کامل است که نمی توان یک بخشی از آن را اجرا کرد و بخشی دیگر را اجرا نکرد.
بنده معتقدم طرح هدفمندی یارانه ها در بخش مربوط به پرداخت یارانه به مردم در برگیرنده یک سلسله اقداماتی است که بخشی از آن باید به صورت مستقیم و بخشی دیگر به صورت غیر مستقیم انجام شود. لذا اعتقاد دارم اصل پرداخت یارانه به مردم همچنان باید ادامه یابد اما به صورت هدفمند و بگونه ای که موجب بهبود در وضعیت مردم و کشور بشود.
در اجرای هدفمندی یارانه ها نباید شرایط به گونه ای باشد که وقتی از مردم سئوال می شود یارانه می خواهید یا علاقه مند به کنترل تورم هستید، اکثریت قریب به اتفاق بر کنترل تورم تاکید کنند. یعنی در کنار پرداخت یارانه ها (حتی افزایش آنها در صورت لزوم) باید به سایر شاخص های اقتصادی به ویژه کنترل تورم هم توجه شود.
لذا یکی از موضوعات مهم در این مورد مسئله کنترل تورم است. یکی دیگر از مسائل مهم حمایت از بخش تولید و کار و سرمایه ملی و بهبود فضای کسب و کار است که الان وضع مناسبی ندارد. طبیعتا مطلوب ترین سیاستی که در ادامه هدفمندی یارانه ها در کشور می توان دنبال کرد، اتخاذ یک رویکرد جامع خواهد بود که ضمن پرداخت یارانه نقدی جهت حفظ قدرت خرید مردم، سیاست های زیر بنایی کنترل تورم و حمایت و تشویق تولید هم صورت پذیرد.
* یک مشکل این است که درآمد دولت در بخش پرداخت یارانه نقدی بسیار کمتر از حد انتظار است و آن طور که عنوان می شود تنها نیمی از انتظارات و توقعاتی که ایجاد شده است از محل درآمد هدفمندی محقق می شود برای تامین منابع این طرح چه باید کرد؟
- قالیباف: البته با روندی که اکنون وجود دارد هر چقدر هم که دولت درآمد ایجاد کند خودش آن را می بلعد. یعنی هزینه های دولت به گونه ای است که دولت همواره با مشکل تامین منابع مواجه است چه برای پرداخت یارانه ها و چه کارهای دیگر. در این مورد یک مثال از شهرداری تهران برای شما بیان می کنم. شهرداری تهران زمانی که 1000 میلیارد تومان درآمد داشت، 300 میلیارد تومان یعنی 33 درصد آن را به هزینه های جاری اختصاص می داد. به نظر شما امروز که درآمد شهرداری بیش از 10 هزار میلیارد تومان است، هزینه جاری آن چقدر است؟ اگر بنا بود بر مبنای همان 33 درصد، هزینه جاری شهرداری بالا برود، امروز باید بالغ بر 4 هزار میلیارد تومان هزینه جاری می داشتیم، اما امروز سهم هزینه جاری شهرداری به 12 درصد رسیده است. یعنی ما اجازه نداده ایم میزان هزینه های جاری افزایش پیدا کند.
شما الان که بودجه سال 92 از سوی دولت ارائه شده است ببینید چه میزان به هزینه جاری و چه میزان در حوزه زیر ساخت ها، اقدامات عمرانی و امثال آن اختصاص یافته است، با توجه به اینکه بودجه هم به طور متوسط 20 درصد افزایش داشته است. اینها بحث های جدی است که مرتبط با مباحث مدیریت در حوزه اجراست. درحال حاضر بخش زیادی از مطالبات دولت وصول نمی شود و دولت در کارهای زیادی که نباید درآن دخالت کند، دخالت می کند كه هزينه زا هستند و مرتبا هزینه های جاری را افزایش می دهند. یک مثال دیگر از شهرداری می زنم.
ما روزی که به شهرداری تهران آمدیم همه رفتگران کارگر شهرداری بودند و به صورت امانی پول می گرفتند.
ما این ساز و کار را جمع کرده ایم. امسال قیمت ها در همه بخش ها حتی در هزینه های جمع آوری زباله بالا رفت؛ اما شهرداری تهران توانست در این بخش هم هزینه ها را کاهش بدهد؛ چون زیر ساختها مورد تجدید نظر قرار گرفتند. امروز، هم هزینه ها کاهش یافته، هم خیابانها نسبت به گذشته تمیز ترند و هم حقوق کارگران رفت و روب از 400 هزار تومان به 700 هزار تومان افزایش یافته است.
* پس می خواهید بگویید که با کاهش هزینه های جاري، مشکلات دولت درتامین منابع هدفمندی جبران خواهد شد؟
- قالیباف: قطعا همینطور است. با کاهش هزینه های جاری و افزایش درآمدها البته نه افزایش درآمد بر اساس درآمد صادرات نفت خام بلکه سایر ظرفیتهای کشور که متاسفانه بسیاری از آنها رها شده است، بسیاری از مشکلات مربوط به منابع حل خواهد شد. در همین شهرداری تهران، درآمد فعلی شهرداری را که بیش از 10 برابر گذشته افزایش یافته است ما خلق نکرده ایم این یک ظرفیت درآمدی واقعی بوده که در شهر وجود داشته ولی مورد استفاده قرار نمي گرفته و شهرداری تنها آن را کشف و بالفعل کرده است. ما در حالي درآمدها را افزايش داده ايم كه هزينه ها را براي مردم افزايش نداده ايم.يعني افزايش درآمد شهرداري با افزايش عوارض و فشار بر مردم نبوده است.تنها برخی از ظرفيت هاي موجود را از قوه به فعل تبدیل كرده ايم. همین ظرفیت ها و بسیار بیشتر از آن در کشور وجود دارد كه اگر آزاد شود مي تواند مشكلات زيادي را حل كند.
نظر شما