خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: فیلم سینمایی "حوض نقاشی" که در سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست سیمرغ بهترین فیلم از نگاه مردم را هم از آن خود کند، امسال در نوروز 92 اکران عمومی شده است.
این فیلم در ژانر سینمای اجتماعی داستان یک زوج کم توان ذهنی با بازی شهاب حسینی و نگار جواهریان را مطرح میکند که آنها با معجزه عشق بر همه مشکلات زندگیشان فائق آمدهاند ولی نه خیلی ساده! آنها که پس از سالها زندگی شیرین با یکدیگر حالا پسربچهای 7 ساله دارند مهمترین چالش زندگی خود را در مواجهه با پسری دارند که از لحاظ توان ذهنی از آنها بالاتر است. این پسربچه که از داشتن چنین پدر و مادری چندان احساس خوشایندی ندارد خانوادهاش را دچار اتفاقاتی میکند که ماجراهای داستان را رقم میزند. یکی دیگر از چالشهای پیشروی این خانواده مساله اشتغال و تاثیر مسایل و مشکلات اقتصادی کشور مثلا تعدیل نیرو در کارخانهای که این زوج در آنجا مشغول به کار هستند، است.
"حوض نقاشی" را میتوان از جمله معدود فیلمهایی دانست که با نگاهی داستانی مساله کمتوانان ذهنی و جزئیاتی از زندگی آنها را روایت میکند. این فیلم گرچه با انتقادهایی از سوی منتقدان و نادیده گرفته شدن از سوی داوران جشنواره فیلم فجر رو به رو شد ولی در بین مردم طرفداران خاص خود را دارد. واکنش مردم به این فیلم و شخصیتهای آن بسیار قابل توجه است و در صحنههایی از فیلم و در اوج اختلافهایی که این زوج با فرزندشان دارند، چشمهای مردم اشکبار شده است.
در آخرین ماه سال گذشته میزبان عوامل این فیلم شامل مازیار میری کارگردان، منوچهر محمدی تهیهکننده، فرشته صدرعرفایی و سپهراد فرزامی بازیگر کودک فیلم تا درباره شرایط اکران، ایجاد رقابت برابر بین فیلمهای نوروزی، ویژگیهای فیلمهای اخیر منوچهر محمدی، پرداختن به زندگی دو کمتوان ذهنی، به تصویر کشیدن کرامت و ارزشهای انسانی در این فیلم و ... صحبت کردیم.
از بین بازیگران این فیلم فرشته صدرعرفایی همواره سعی کرده است پاسخگوی نقدها و نظرها درباره "حوض نقاشی" باشد و سپهراد فرزامی بازیگر کم سن و سال اما توانمند این فیلم اولین گفتگوی خود را درباره این اثر سینمایی با خبرگزاری مهر دارد و اما متاسفانه تلاشهای چند هفتهای ما برای گرفتن یک پاسخ و قانع کردن شهاب حسینی و نگار جواهریان برای حضور در این نشست بهجایی نرسید.
صحبتهای ما با توضیحات منوچهر محمدی درباره "حوض نقاشی" آغاز شد و در شیرینترین بخشهایش به سخنان محکم و دلنشین سپهراد فرزامی رسید. فرشته صدرعرفایی و مازیار میری با توضیحاتشان درباره "حوض نقاشی" گرهگشاییهایی درباره شکلگیری فیلم و شخصیتها داشتند که شما را به همراهی با آنها دعوت میکنیم.
* در سالهای اخیر رویه اینگونه بوده که فیلمهایی که در جشنواره فیلم فجر سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را دریافت کردند در نوروز اکران عمومی میشوند. از سوی دیگر گفته میشود فیلمهایی باید نوروز روی پرده بروند که مفرح هستند. "حوض نقاشی" گرچه شامل قاعده اول هست ولی به شدت احساسات مخاطب را تحریک میکند و حتی در لحظاتی مردم را به گریه درمیآورد. فکر میکنید با در نظر گرفتن وجه دوم، اکران نوروزی گزینه مناسبی برای فیلمتان بود؟
منوچهر محمدی: یکی از مزیتهای نمایش فیلم در جشنواره فجر این است که باعث میشود عوامل یک اثر و پخشکننده در جریان واکنش و نظر مخاطب قرار میگیرند. اگر پخش کنندهها احساس کند فیلم در جشنواره مورد استقبال مردم قرار گرفته در نتیجه یکی از اکرانهای نزدیک به این رویداد را انتخاب میکنند که آن هم اکران نوروزی است.
برای فیلم "حوض نقاشی" هم فضایی خوبی در جشنواره فجر به وجود آمد و با استقبال روبهرو شد به طوریکه سانسهای فوقالعاده زیادی هم داشتیم. از اینرو دوستان حوزه هنری در مقام پخشکننده فیلم احساس کردند، با توجه به اینکه زمان زیادی از جشنواره نمی گذرد و هنوز یاد و خاطره فیلم در ذهن مخاطب جاری است از نمایش "حوض نقاشی"در اکران نوروزی استفاده کنند.
البته هیچ قانونی درباره اینکه حتما فیلمی که سیمرغ تماشاگران را دریافت کرده باید در اکران نوروزی روی پرده برود، وجود ندارد.
درباره بخش دوم صحبت شما هم باید بگویم ساختار سینمایی ما طی این سالها با وجود پردیسهای سینمایی، تغییر پیدا کرده است. پردیسها این امکان را به مخاطب میدهد که انتخابهای متعددی داشته باشد. اگر این سیاستگذاری انجام شود که سالنهای سینمایی به شکل پردیس تغییر یابند مانند کشورهای خارجی، این امکان به وجود میآید که چندین فیلم در ژانرهای متفاوت به نمایش درآیند و هر مخاطب بر اساس حال و هوایی که دارد و یا بر اساس کارنامه یک کارگردان، بازیگرانی که دوست دارد و یا قصهای که برای او جذابیت دارد، انتخاب خود را به راحتی انجام میدهد. در هر صورت هر چقدر فیلم با فاصله کمتری از ساخت آن اکران شود، بازگشت سرمایه نیز زودتر انجام میشود.
*با توجه به این موضوع خودتان فکر میکنید در پایان اکران نوروزی "حوض نقاشی" از فروش آن راضی باشید و فیلم بتواند پاسخگوی مخاطبان خود باشد؟
محمدی: این که حتما باید در ایام نوروز فیلمهایی که اکران میشوند فضای کمدی داشته باشند، یک نگاه سنتی است و دیگر کمتر به کار برده میشود. به عقیده من سطح سلیقه و دانش مخاطب تغییر کرده و ما این را به تجربه دریافتهایم. مخاطب امروز سینمای ایران ترجیح میدهد یک کار خوب ببیند و اساسا به این موضوع که حتما باید در نوروز یک کمدی سطحی و لوده ببیند، فکر نمیکند. به همین دلیل فکر میکنم مردم "حوض نقاشی" را دوست داشته باشند.
* ضمن اینکه تلویزیون هم در ایام نوروز آنقدر برنامهها و سریالها طنز در اختیار مخاطب قرار میدهد که مردم اشباع میشوند. سینما رسانهای است که مخاطب در آن حق انتخاب دارد و اگر اکرانها متنوع باشند هر کسی به فراخور سلیقهاش به تماشای یک اثر مینشیند.
محمدی: مخاطب سینمای ما در حال حاضر دنبال فیلمی است که به خوبی بتواند با آن ارتباط برقرار کند و تمام ویژگیهای یک اثر خوب در آن نهفته باشد. اینکه مخاطب با صرف هزینه یک فیلم را برای دیدن در سینما انتخاب کند و در نهایت رضایتمند از سالن خارج شود امر مهمی است. اینکه آنها با رضایت کامل سالن را ترک کنند، همان ارتباط درستی است که بین مخاطب و اثر فرهنگی ایجاد شده است.
* آقای میری شما به عنوان کارگردان چه پیشبینی از نتیجه اکران فیلم دارید؟
مازیار میری: به عقیده من در این سالها کمی معیارها تغییر کرده است. آثاری بودند که پیشبینی می شد در گیشه موفق هستند و فروش بالایی خواهند داشت اما درست برعکس عمل کردند و یا حتی فیلمهایی بودند که گمان میشد مخاطب کمتری خواهند داشت اما بسیار موفق بودند.
در حال حاضر مخاطب دوست دارد در سینما یک قصهای را ببیند که به او و شعورش در آن اثر توهین نشود. به عقیده برای سرگرمی و خندیدن، تلویزیون در ایام نوروز برنامههای خود را دارد. من معتقد به تنوع در اکران هستم. به همین دلیل فکر میکنم که اکران نوروزی امسال با این تنوع روبهروست و میتواند اتفاقات خوبی را رقم بزند.
* با توجه به رقیبهایی که شما در اکران دارید مانند "رسوایی" و یا "قاعده تصادف"، فکر میکنید کدام یک از این آثار میتواند گیشه بهتری داشته باشد و یا "حوض نقاشی" ممکن است از تمام این آثار به رقم بالاتری دست یابد؟
محمدی: من به دلیل شرایط فعلی سینمای ایران، آرزو میکنم تمام فیلمهایی که در سال 91 ساخته شدند در سال 92 به حق طبیعی خود در اکران برسند و نمایشهای موفقی داشته باشند تا مردم با سینمای ایران آشتی کنند.
اگر در یک حوزهای رونق شکل بگیرد به نفع همه است. درباره اکران نورزی هم آرزو میکنم همه فیلمها اکران موفقی داشته باشند و در یک رقابت برابر و سالم قرار بگیرند. وقتی این شرایطِ برابر به وجود بیاید این رای مردم است که تعیینکننده خواهد بود.
* شما چه فاکتورهایی را در اکران عادلانه و برابر ملاک میدانید؟ برخی معتقدند "رسوایی" در این رقابت از امتیازهای ویژهای برخوردار است.
محمدی: سازندگان "رسوایی" از امتیازات ویژهای برخوردارند که ما نیستیم اما من به این امتیازها غبطه نمیخورم و اصلا ناراحت نیستم.
میری: اکران نوروز 91 شروع خوبی برای سینمای ایران نبود اما امیدوارم اکران نوروز 92 یک شروع امیدوارکننده برای سالی باشد که در پیش داریم و فروش خوب فیلمها تداوم پیدا کند. هر چقدر فیلمهای پرفروش بیشتر در کنار هم قرار بگیرند این روند میتواند به کلیت اقتصاد سینما کمک کند و چرخه تولید را هم به حرکت درآورد.
* و شما خانم صدرعرفایی به عنوان بازیگر "حوض نقاشی" فکر میکنید ارتباط مخاطبان با این فیلم چطور باشد؟
فرشته صدرعرفایی: ما خیلی در شرایط عادلانهای به سر نمیبریم که فکر کنیم در اکران هم شرایط فیلمها با هم برابری میکند. اما معتقدم ما (حوض نقاشی) نسبت به تهیهکنندگان خصوصی و مستقل در شرایط بهتری قرار داریم. به هر حال حوزه هنری سالنهای سینمایی زیادی در اختیار دارد و میتواند از این فیلم حمایت کند.
* شما چه فکر میکنید، آیا "حوض نقاشی" میتواند فیلم موفقی در اکران باشد؟
سپهراد فرزامی: به عقیده من "حوض نقاشی" یک شاهکار است. چون ما با یک گروه کاملا حرفهای بودیم که در این فیلم با هم همکاری کردیم، به ویژه کارگردان. من از همه همکارانم تشکر میکنم.
* آیا "حوض نقاشی" فیلمی هست که به اطرافیان و یا دوستان خود پیشنهاد بدهید که نوروز به دیدن آن بروند؟ فارغ از اینکه خودت بازیگر آن هستید.
فرزامی: من کسی را مجبور نمیکنم که چون بازیگر این فیلم هستم حتما باید بروند "حوض نقاشی" را ببینند. اما میدانم اگر به انتخاب خودشان به دیدن این فیلم بروند قطعا آن را دوست خواهند داشت. اما اگر بازیگر فیلم نبودم قطعا برای نوروز به آنها توصیه میکردم به دیدن فیلم بروند.
در جشنواره فجر چند نفر از دوستانم "حوض نقاشی" را دیده بودند و خوششان آمده بود. از نظر من هم فیلمی هست که مردم برای دیدن آن در نوروز به سینما بروند.
* شما به عنوان یکی از تهیهکنندگان موفق سینمای ایران در تمام فیلمهایی که در سالهای گذشته ساختید، در کنار پرداختن به معضلات اجتماعی به رگههای طنز هم توجه داشتید. اما در چند سال اخیر در فیلمهایی چون "طلا و مس"، "بوسیدن روی ماه" و حالا "حوض نقاشی" این رگههای طنز بسیار کمرنگ شده و یا اصلا دیده نمیشوند. چقدر این اتفاق برگرفته از شرایط و حال هوای این روزها جامعه است؟
محمدی: اینگونه نیست که من به دلیل شرایطی که در آن قرار داریم به ناامیدی برسم و این تبدیل به زبان تلخ در سینما شود و در انتخابهایی که برای کارهایم انجام میدهم ظهور پیدا کند. اتفاقا برعکس است. اگر بخواهم با فاصله به این آثار نگاه کنم به اعتقاد خودم به دنبال عمیقتر شدن حسهایی هستم که ضرورت آن در این شرایط بیشتر احساس میشود. در چند کار آخرم عنصری همچون عشق پررنگتر شده است. البته نه عشقهای سطحی، بلکه عمیق و پخته.
همچنین نقش زن خیلی بیشتر شده است و یا روابط عاطفی که میشود در محدودهای کوچک شکل داد بیشتر دیده میشود. بعضی اوقات ما از یک کلیاتی که در جامعه و یا اطرافمان می گذرد به اندازهای ناراحت میشویم که آن را به محیط های کوچکتری همچون خانواده و یا دوستانمان تعمیم میدهیم و این زبان تلخ را که منجر به اصطحکاک میشود در این حیطهها اعمال میکنیم. در صورتی که به عقیده من این جفا به روابط انسانی است.
آنقدر پتانسیل در این محیطهای کوچک، بین یک زن و مرد و یا بین یک خانواده وجود دارد که میتواند حداقل به عنوان یک سپر دفاعی در مقابل ناملایمات بیرونی نقش نگهدارنده داشته باشد.
* درباره پررنگتر شدن نقش زنان در آثارتان صحبت کردید. بله در چندین فیلم اخیرتان به این موضوع کاملا توجه نشان دادید. چطور شد به این نگاه رسیدید؟
محمدی: این باور که زن در جامعه امروز ما دچار ستم مضاعف شده و توجه به این موضوع و میزان فداکاریای که زن در رابطه با همسر خود، خانواده و حتی محیط بیرون انجام میدهد مرا بر آن داشت که بیشتر به این نقش توجه کنم. ظاهرا میزان مقاوت زنان در مقابل فشارهای اجتماعی بسیار بالاتر از مردان است. این از اصول علمی است که حتی اثبات شده است.
مردان خیلی زودتر مسایل بیرونی و حاشیهای را از خود بروز میدهند و فرافکنی میکنند. از همینرو موجب آزار و دلآزردگی اطرافیان خود هم میشوند. در صورتی که زنان اینگونه نیستند. آنها حتی جفایی که مردان در برابرشان انجام میدهند، به نوعی در درون خود نگه میدارند و تحمل میکنند. به همین دلیل توجه به این نکته برای من در آثارم بسیار اهمیت دارد.
* همچنین در چند فیلم اخیرتان بیشتر به سراغ آدمهایی رفتهاید که کمتر در جامعه مورد توجه قرار می گیرند و به ویژه سینمای ایران نیز به شدت از آنها غافل است.
محمدی: بله. در این چند فیلم من به سراغ افرادی رفتم که کمتر دیده و یا ویترین میشوند. به نوعی فاصله گرفتن از فرهنگ ژورنالیستی برای من در این کارها خیلی مهمتر بود. اینکه در "طلا و مس" زن یک طلبه که دچار بیماری هست برای من اهمیت دارد. یا در "میم مثل مادر" یک زنی که توسط شوهرش طرد شده است. در "بوسیدن روی ماه" یک مادر شهیدی که بازتاب بیرونی ندارد. یا در "حوض نقاشی" افرادی که کمتوان ذهنی هستند.
درباره همین آدمهای کمتوان ذهنی، اگر خیلی در جامعه عواطفمان درگیرشان شود بیشتر شکل ترحمآمیز به خود میگیرد در صورتی که اگر بخواهیم خیلی دقیق به زندگی آنها نگاه کنیم دارای یک سری نکات برجستهای هستند.
مخاطب وقتی با چنین آثاری روبهرو میشود با این تفکر که "چشمها را باید شست جور دیگر باید دید"، قطعا با نگاه دیگری به اطراف خود توجه میکند.
* آقای محمدی اشاره کردید که ساختار منسجم خانواده میتواند سپر بلای برخی از آسیبهای اجتماعی باشد. فکر میکنم همین اصل باعث شده که شما عشق بین مریم و رضا دو شخصیت اصلی فیلم و در نهایت عشق فرزند به والدینش را عاملی قرار دهید که باعث فائق آمدن بر مشکلات میشود. به اعتقاد من برای اینکه کارکرد خانواده را نشان دهید، روابط خانوادگی این زوج کمتوان ذهنی را تا اندازهای غیرقابل باور نشان دادهاید.
محمدی: وقتی ما در این فیلم نشان میدهیم که بالا رفتن از یک پله برای این افراد سخت است ولی در نهایت موفق میشود که آن را انجام دهد یا مثلا رد شدن از عرض یک خیابان و حتی درست کردن یک پیتزا چه دردسرهایی برای آنها دارد، تعمد داریم که این جزئیات را نشان دهیم تا بگوییم نکات کوچکی در زندگی هستند که اگر به آنها دقیق توجه کنیم متوجه میشویم که اتفاقا خیلی بزرگ هستند. چرا ما باید همیشه فکر کنیم که قهرمان قصههایمان باید اعمال عجیب انجام دهند تا ما آنها را باور کنیم. چرا سعی نمیکنیم به جزئیات اطرافمان بیشتر توجه کنیم.
وقتی دو کمتوان ذهنی اراده میکنند غذایی درست کنند که فرزندشان دوست دارد، به گمان من یک گام به جلو رفتهاند. مثل اینکه یک چهره فرهنگی و یا سیاسی یک کار بزرگ انجام داده باشد.
نفس عمل قهرمانه برای من از اراده انسانی نشات می گیرد و اراده انسانی است که باید جدی گرفته شود و محترم شمرده شود. آنچه در "حوض نقاشی" میبینیم نزدیک شدن با فاصله به یک خانواده است که در آن محدوده خود کار کوچکی را انجام میدهند.
عادت دادن مخاطب برای توجه به جزئیات و کارهای کوچکی که میتواند شروع کارهای بزرگ باشد، عین واقعیتگرایی است.
اگر بخواهیم یک قیاس مع الفارق بین "حوض نقاشی" و "آقا و خانم اسمیت" داشته باشیم باید بگویم آن فیلم در محیط جامعه آمریکا قابل تحقق است ولی در اینجا قابل تحقق نیست. آیا ما می توانیم درباره یک زوجی که در وزارت اطلاعات کار میکنند، چنین فیلمی بسازیم؟ آیا مردم ما باور میکنند؟ آیا چنین قصهای در جامعه ایرانی قابل باور است؟ آنها اعمال حیرت آوری انجام می دهند و آن یک نوع سینما رویاپرداز است.
اگر ما سراغ قهرمانهایی مانند "آقا و خانم اسمیت" در سینمای ایران برویم به واقع مورد تمسخر قرار میگیرد.
* واقعا قیاستان معافارق بود. در "حوض نقاشی" شما خانوادهای را به تصویر میکشید که بسیار زندگی عاشقانه و شیرینی دارند. در صورتی که در جامعه ما چنین خانوادهای کمتر یافت میشود. البته شاید هم نگاه ما به زندگی زناشویی خیلی تلخ شده است. همچنان معتقدم فیلم در نیمه اول تصویر قابل باوری ندارد.
محمدی: قصه "حوض نقاشی" باید از همین جا شروع میشد؛ یک خانواده نسبتا متعادل. ما روابط گرمی بین شخصیت ها می بینیم که جزئی از معرفی شخصیت ها است. بلافاصله دو بحران خیلی جدی را وارد داستان می کنیم و این سرخوشی را ادامه نمیدهیم. یکی درگیری با فرزندشان و دیگری بیکار شدن آنها را با فاصله کم وارد داستان می کنیم. این دو عامل جدی است که میتواند کانون خانواده را از هم بپاشد.
البته در ادامه یک بحران سوم ضمنی به وجود میآید که در رابطه عاشقانه مریم و رضا (نگار جواهریان و شهاب حسینی) شکل میگیرد و مریم احساس تردید میکند. این بحرانها و فائق آمدن به آنها چیزی است که در فیلم اتفاق میافتد و از نقاط مهم کار به شمار می رود.
میری: این یک زاویه دید جدید به فیلم است. "حوض نقاشی" درباره اراده و کرامت انسانی است. درباره زوایه و بخشهای پنهان است که گاهی از آن مطلع نیستیم و یا حتی آن را پیدا نمیکنیم که به عنوان ابزار در جامعه از آن بهره بگیریم.
این فیلم شروع زنانهای دارد. این مریم است که رضا را انتخاب میکند. ما از زوایه دید مریم، رضا را میبینیم. قطعا باید یک رابطه عاشقانه در فیلم نهادینه میشد تا بعد ببینیم یک بحران میتواند این عشق را بشکند یا یا آنقدر مقاوم است که به هیچ وجه نمیشکند.
ما با توجه به اینکه این دو شخصیت کمتوان ذهنی توانشان و نگاهشان به دنیا در حد دو نوجوان 14 ساله است، فیلم را جلو بردیم و حال این زوج یک پسربچه هم دارند. این کودک درک فراتری از این دنیا نسبت به پدر مادر خود که کمتوان ذهنی هستند، دارد. ما اینجا میتوانیم بگوییم مریم و رضا به پیروزی رسیدهاند و در شرایطی که فکر میکنیم می شکنند، این اتفاق برایشان نمیافتد. آنها وفادار به یک جملهای که روز اول عقدشان به آنها گفته شده است، میمانند و زندگی خودشان را ادامه می دهند.
هر کدام از ما با شرایطی که امروز در جامعه داریم با تلخیای که با آن روبهرو هستیم باید با هر باد بشکنیم و از بین برویم. علاقمندی این روزهای من این است که درباره چیزهایی که گمشان کردیم، فیلم بسازم. در "حوض نقاشی" ما با امیدواری نشان میدهیم که می توان اینگونه زندگی کرد و کانون یک خانواده را به سمتی میبریم که در گذشته نه چندان دوری از آن سراغ داریم.
*در اصل شما جامعه را به سمتی هدایت میکنید که از آن منحرف شده است؟
میری: بله. در واقع پدربزرگ و مادربزرگهای ما و یا حتی پدر و مادرهای ما اینگونه زندگی میکردند. محبت و عشقی بین آنها بود که ما آن را گم کردهایم. این فیلم شرایطی را به وجود میآورد تا آدمها با هم حرف بزنند و ما را به چیزی که از آن فاصله گرفتهایم، رجعت میدهد.
*پس شما برای تصویر این جامعه آرمانی و ارجاع به گذشته، سراغ ارائه تصویری از زندگی دو کمتوان ذهنی رفتید. به طوریکه که اگر در جامعه فعلی زندگی دو آدم طبیعی را نشان میدادید این باور پذیرفته نمیشد؟
میری: نه اینگونه نیست. اتفاقا مقایسهای بین دو خانواده در فیلم شکل میگیرد که یکی از آنها همین خانواده زوج کمتوان ذهنی است و خانواده دیگر مربوط به ناظم مدرسه است که افراد عادی هستند. بحرانی که در جامعه شکل میگیرد گریبانگیر همه اقشار جامعه میشود. شرایط گفتگو در این فیلم در یک خانواده سالم وجود ندارد در صورتی که در خانواده مریم و رضا با شرایطی که دارند، این گفتگو شکل می گیرد.
به عقیده من شکلدهنده یک جامعه انسانها هستند. اراده و کرامتی که از آن حرف میزنیم یک جامعه را میسازد نه اینکه جامعه شرایط را برای انسانها رقم میزند. ما هستیم که جامعه را میسازیم و بازخورد آن در زندگی ما دیده میشود.
ادامه دارد ...
نظر شما