۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ۹:۳۸

گفتگوی مهر با حجت‌الله ایوبی/

وقتی موسسه فرهنگی اکو در ایران رونق گرفت دیگر کشورها به فکر ریاستش افتادند

وقتی موسسه فرهنگی اکو در ایران رونق گرفت دیگر کشورها به فکر ریاستش افتادند

رئیس پیشین مؤسسه فرهنگی اکو می‌گوید: وقتی فعالیت‌های این موسسه در دوره مدیریت گذشته رونق گرفت، دیگر کشورهای عضو مثل پاکستان به فکر ریاست آن افتادند.

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب: موسسه فرهنگی اکو نهاد فرهنگی سازمان همکاری‌های اقتصادی (اکو) است که در سال 1374 تاسیس شد و از همان زمان مرکز آن در ایران (شهر تهران) واقع است. از ابتدای شکل‌گیری این موسسه و حتی زمانی که هنوز نام آن از «آر. سی. دی» به «موسسه فرهنگی اکو» تغییر نیافته بود، همه روسای آن ایرانی بوده‌اند تا اینکه چندی پیش و با انتصاب «افتخار حسین عارف» از پاکستان به عنوان رئیس جدید موسسه فرهنگی اکو، این مسئولیت از ایرانی‌ها گرفته شد.

حجت‌الله ایوبی که از سال 1388 تا همین چند ماه پیش مسئولیت موسسه فرهنگی اکو را بر عهده داشت، نسبت به این اتفاق خوشبین است. البته نیاز به یادآوری است که پس از این تغییر، مسئولیت دیگری به وی واگذار شد؛ ایوبی در حال حاضر چند خیابان آن طرف‌تر از محل کار سابقش در زعفرانیه (موسسه فرهنگی اکو) و در خیابان پانزدهم ولنجک، عهده‌دار سمت قائم مقامی بنیاد سعدی است. آخرین رئیس ایرانی موسسه فرهنگی اکو در گفتگوی زیر که در این بنیاد انجام شده، به پایان دوره 20 ساله ریاست ایرانی‌ها در موسسه فرهنگی اکو و همچنین حرف و حدیث‌ها پیرامون بودجه‌های صرف شده در دوره 3.5 ساله مسئولیتش در این موسسه پاسخ داد.

چطور شد ایران بعد از 20 سال مسئولیت موسسه فرهنگی اکو را به یکی دیگر از کشورهای عضو (پاکستان) واگذار کرد؟

یه نظر من آمدن یک پاکستانی از جهتی یک امر کاملاً طبیعی است؛ به دلیل اینکه بر اساس اساسنامه‌ موسسه فرهنگی اکو که مصوب کشورهای عضو است، ریاست این موسسه باید دوره‌ای باشد، اما تا قبل از دوره اخیر، این بند از اساسنامه هیچ وقت رعایت نشده و همیشه رئیس یک فرد ایرانی بوده و معاون اجرایی هم از کشور پاکستان بوده است؛ چون این دو کشور بین 4 کشور اصلی عضو اکو، جزو کشورهای اصلی هستند، اما به تدریج که فعالیت‌های موسسه فرهنگی اکو زیاد شد و به قولی رونق پیدا کرد، پاکستانی‌ها با استناد به این بند اساسنامه که استناد درست و قابل قبولی هم هست، خواهان این شدند که به این بند معوق مانده اساسنامه عمل شود. بنابراین ریاست، نوبت پاکستان است و معاون اجرایی او، ایرانی است و ایرانی خواهد بود.

معاون اجرایی چه کسی است؟

فردی به نام آقای جباری که از کارشناسان ارشد وزارت امور خارجه بوده است. البته این را هم بگویم که وزارت امور خارجه و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خیلی تلاش کردند تا همان سنت گذشته در مورد موسسه فرهنگی اکو حفظ شود، اما همانطور که گفتم پاکستانی‌ها تمایل داشتند که این طبق قواعد سازمان‌های بین‌المللی در این زمینه رفتار شود. بنابراین من حقیقتاً این مسئله را منفی نمی‌دانم؛ به خاطر اینکه وقتی مفاد اساسنامه رعایت شود، کشورهای دیگر هم انگیزه بیشتری برای ایفای نقش و سهم در موسسه فرهنگی اکو پیدا می‌کنند. شاید قبلاً پاکستان مقداری کم‌انگیزه بود؛ چون فکر می‌کرد موسسه فرهنگی اکو که همیشه رئیس‌اش یک ایرانی بوده، یک سازمان ایرانی است.

منظورتان این است که در پی رونق گرفتن موسسه فرهنگی اکو بود که کشورهای دیگر و از جمله پاکستان ابراز تمایل کردند که مسئولیت آن را بر عهده داشته باشند؟

اکو قبلاً دو تا اتاق بود در بلوار میرداماد با تعداد کمی نیرو. آقای رجبی (رئیس اسبق موسسه فرهنگی اکو) که آمد، به هر حال ساختمانی اجاره کرد و مقداری موسسه رونق پیدا کرد. در دوران بنده هم با توجه به محل جدید و حجم بالای فعالیت‌ها در داخل و خارج از کشور ایران، موسسه فرهنگی اکو اهمیت پیدا کرد و آرزویی که بنده داشتم در مورد اینکه کشورهای عضو اکو متوجه شوند که اکو فقط بخش اقتصادی نیست، محقق شد.

با توجه به نظراتی که درباره نحوه اداره موسسه فرهنگی اکو در طول 3.5 سال مسئولیت شما وجود دارد، ارزیابی خودتان از این دوره چیست؟

چیزی که برای من باعث خوشحالی است، این است که روزی که به موسسه فرهنگی اکو آمدم، خیلی از اهالی فرهنگ و هنر در عرصه‌های مختلف اعم از سینما، موسیقی، تجسمی، خط و خوشنویسی، با اکو آشنا نبودند ولی امروز که اکو را ترک می‌کنم، شاید هیچ هنرمندی نباشد که موسسه فرهنگی اکو را نشناسد. ما برنامه‌های روتین هر ماهمان شامل یک درسگفتار شمس و مولانا، برپایی حلقه اهالی تئاتر و نمایشنامه‌خوانی در آن و برگزاری جلسات شعر و ادب بود. تالار هنری که افتتاح شد، یکی از شاخص‌ترین تالارهای هنری تهران و یکی از بهترین تالارهای شمال تهران است. در عرصه نشر هم کارهای زیادی صورت گرفت و آخرین کتابی که چاپ شد، مثنوی به زبان روسی بود و فکر می‌کنم اگر در این 3 سال همین یک کار را بیشتر انجام نمی‌دادیم، کافی بود. کاروان‌های فرهنگی هنری داشتیم که دائماً در حرکت بودند. مدال‌ها و نشان‌های زیادی به اهالی فرهنگ اهدا شد. همه اینها ظرفیتی را ایجاد کرد که فکر می‌کنم تمام سفرا و وزرای فرهنگی کشورهای عضو متوجه شدند اکو چه پتانسیلی است. در همین دوره کارهای مربوط به پیوستن ترکیه به موسسه انجام شد و کشورهای دیگر هم تمایل خودشان را برای این عضویت نشان دادند.

برخی معتقدند کارهایی که در چند سال اخیر در موسسه فرهنگی اکو انجام شده، با صرف هزینه‌های بالا بوده است. چه پاسخی به این انتقادها دارید؟

بودجه موسسه فرهنگی اکو مشخص است که رقم بسیار ناچیزی هم هست و اصلاً اگر قرار باشد برنامه‌ای صورت بگیرد، باید بودجه‌ای برای آن موجود باشد؛ وگرنه چطور می‌شود این کارها را انجام داد؟

این سئوال را از این جهت پرسیدم که اکثر برنامه‌های موسسه فرهنگی اکو نیاز به تامین ارز داشته است.

اولاً که ارز قبلاً هزار و اندی بود و قیمت بالایی نداشت. ثانیاً تک تک برنامه‌های ما با حداقلِ هزینه‌های ممکن انجام شده است. به عنوان مثل وقتی کاروانی حرکت می‌کرد، هزینه همه برنامه‌های آن با آن همه بازتابی که داشت، شاید از یک همایش یک روزه کمتر بوده است. ضمن اینکه در برنامه‌های خارجی معمولاً دولت میزبان هزینه‌های آن را می‌پذیرفت و هنرمندان هم به دلیل علاقه‌ای که به کار فرهنگی داشتند، معمولاً دستمزدی دریافت نکرده‌اند.

موسسه فرهنگی اکو بدهی ندارد؟

خیر. اتفاقاً ما که الان داریم موسسه را تحویل می‌دهیم، هم بودجه ریالی قابل توجهی دارد و هم یک بودجه ارزی بسیار خوب. برخلاف بنده که وقتی موسسه را تحویل گرفتم، حسابش صفر بود، الان اکو هم از یک اعتبار خوب برخوردار است و هم از یک بودجه قابل توجه.

آقای افتخار حسین عارف (رئیس جدید موسسه فرهنگی اکو از پاکستان) در تهران مستقر می‌شوند یا احتمال دارد موسسه به اسلام آباد منتقل شود؟

خیر. ایشان الان در تهران مستقر هستند. اینجا دبیرخانه دائمی موسسه فرهنگی اکو است.

درباره انتقالتان به بنیاد سعدی هم توضیح می‌دهید؟

بنده بنیاد سعدی را ادامه فعالیت‌های فرهنگی خودم می‌دانم به ویژه اینکه 3 کشور از 4 کشور اصلی عضو اکو، فارسی زبان هستند و از طرف دیگر بخشی از فعالیت‌های ما در موسسه فرهنگی اکو در حوزه خط و زبان فارسی بوده است. خوشبختانه با تشکیل بنیاد سعدی، یک اراده ملی برای تجمیع بخش‌های مختلفی که در عرصه زبان فارسی کار می‌کنند، شکل گرفت و این باعث می‌شود جلوی موازی‌کاریها در عرصه فرهنگ گرفته شود. یکی از معادل‌های بنیاد سعدی در دنیا، بنیادهایی مثل گوته است برای ترویج زبان آلمانی است در کشورهای مختلف، بنیاد فرانکوفونی برای ترویج زبان فرانسوی در جهان و سازمان کنفوسیوس در چین که کارش همین است. من فکر می‌کنم بنیاد سعدی می‌تواند به یک سازمان بسیار مهم در ایران تبدیل شود و امیدوارم بتوانیم سازمانی با طول و عرض کم و در عین حال کارا طراحی کنیم.

ما قبلاً هم جاهایی مثل مرکز گسترش زبان فارسی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و شورای گسترش زبان فارسی در وزارت ارشاد را داشته‌ایم. آیا بنیاد سعدی راه همین مراکز را ادامه می‌دهد یا کارش را در سطح دیگری دنبال می‌کند؟

با تشکیل بنیاد سعدی، مراکزی که شما اشاره کردید، منحل شده‌اند. بنیاد سعدی همان کارها را دنبال می‌کند و سعی خواهد کرد. کار این بنیاد تولید محتوای فارسی و همچنین استقرار متدی برای آموزش این زبان به غیرفارسی زبانان است. بنیاد سعدی همچنین در زمینه تربیت اساتید در حوزه زبان فارسی و اعزام آنها به خارج از کشور اقدام خواهد کرد. همه اتاق‌های ایران در خارج از کشور و دپارتمان‌های زبان فارسی از جمله مراکزی هستند که از این پس زیر نظر بنیاد سعدی فعالیت خواهند کرد. اساسنامه ما به تصویب رسیده و آئین‌نامه داخلی و استخدامی ما هم مراحل خودش را طی می‌کند.

ساختمان بنیاد سعدی

آیا بنیاد سعدی ساختمان خود را در ولنجک تملک کرده است یا اینجا استیجاری است؟

این ساختمان قبلاً متعلق به فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود و از آن به عنوان مهمانسرای فرهنگستان استفاده می‌شد ولی الان در اختیار بنیاد سعدی است.

-----------------------------

گفتگو از: کمال صادقی

کد خبر 2038308

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha