خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: "همه خانواده من" سریالی بود که با رویکرد بازگشت به سنتها و اصالت ایرانی، سبک زندگی و توجه به جلوههای بصری و .. ایام نوروز به کارگردانی داریوش فرهنگ از شبکه سه سیما روی آنتن رفت. اثری که سازندگان آن گلایههایی از شرایط حاکم بر ساخت داشتند و با برگزاری مراسم تقدیر از بهترینهای نوروز و نادیده گرفتن این اثر، شاید این گلایهها نیز افزونتر شد.
"همه خانواده من" با درونمایه طنز روایتگر دو خانواده کاشانی بود که یکی از این دو خانواده در کار گلاب و دیگری در کار فرش است اما پیدا شدن تعهدنامهای که ۴۰ سال پیش توسط بزرگ این دو خانواده تنظیم شده، ماجراهایی را برای اعضای این خانوادهها بهوجود میآورد.
در این سریال فرهاد آئیش، پرویز فلاحیپور، محمد عمرانی، فریده سپاهمنصور، ارژنگ امیرفضلی، کاوه خداشناس، هدی زینالعابدین، ناصر گیتیجاه، افسانه ناصری، منوچهر علیپور، خسرو احمدی، شکوفه هاشمیان، فرحناز منافیظاهر، مسعود سخایی، مریم سرمدی، علی دستانپور، علیرضا عسگری و آندرانیک خچومیان ایفای نقش کردهاند.
با برگزاری نشستی با حضور داریوش فرهنگ به عنوان بازنویس فیلمنامه و کارگردان، احمد زالی تهیهکننده، شهرام نجاریان فیلمبردار و کاوه خداشناس و مریم سرمدی بازیگران گفتگویی درباره این اثر داشتیم که در قسمت اول و دوم به موضوعاتی همچون انتخاب شهر کاشان برای لوکیشنهای سریال، انتخاب متن، دریافت مخاطب از سریال، کاهش صبر او در مواجهه با سریالها، از دست رفتن اعتبار تلویزیون و پنهان شدن مسئولان پشت مردم، پرداختیم. آخرین بخش از گفتگو با عوامل "همه خانواده من" را در ادامه میخوانید:
*شیوه برخورد مدیریتی با "همه خانواده من" یکی از موارد دلزدگی عوامل بود. در این شرایط چطور سریال را جلو بردید؟
خداشناس: از تهیهکننده گرفته تا کوچکترین عضو گروه که من باشم، تلاش کردیم کاری خوب انجام دهیم ولی شرایط مدیریتی سازمان کار ما را نفهمید. این دردی که من میکشم از این بدفهمی یا فهمیده نشدن است، از این که با تو همان گونهای برخورد میکننند که با کاری استودیویی که قرار است 20 شب مخاطب را بخنداند، برخورد میکنند، دلگیرم. من هیچگونه گلهای از کاری که کردم ندارم. بحث من سر شیوه برخورد است این که به ما میگویند اگر تا آخر این ماه 6 قسمت تحویل ندهید پولی دریافت نخواهید کرد. مگر چنین چیزی در مورد کاری که میخواهد در شأن معماری ایران باشد، قابل گفتن است؟
فرهنگ: با این جریان دیگر کسی از همکاران ما به سمت چنین میدانهایی نمیرود. این اشکال عمده کار است که نتیجه آن تولید همان داستانهای تکراری است. بیشتر دلسوختگی گروه از این مسأله است.
سرمدی: این دلسوختگی همچنین برای این است که ما کار پخششده را با کاری که تولیدشده بود مقایسه میکنیم و میبینیم چقدر از هم متفاوت هستند. زمانی که برای نخستین بار سریال را از تلویزیون دیدم شوکه شدم چون کار در زمان تولید، نسبت به کارهایی که انجام شده بود بینظیر بود ولی در زمان پخش از این که میدیدم کار حتی از نظر رنگ با آنچه ما کار کرده بودیم متفاوت است، بسیار متاثر شدم.
ابتدا فکر کردم تلویزیون خراب است ولی وقتی سریال را از تلویزیون دیگری دیدم و تفاوتی که در پلانها در هنگام تولید و آنچه که از شبکه 3 پخش میشد دیدم، متوجه شدم متاسفانه آنچه روی آنتن رفته از لحاظ کیفی با کار ما مطابقت ندارد.
فرهنگ: هیچ کاری در جهان وجود ندارد که 6 دانگ باشد و نیازی هم نیست که بشود درباره سریال ما هم همین شرایط حاکم است. از نظر من 2 دانگ از 6 دانگ سهم بزرگی است. برای من 2 دانگ اندازه همان 6 دانگ است به این لحاظ که برای رسیدن به 6 دانگ هنوز وقت دارم ولی اگر 6 دانگ باشم، فکر می کنم ته خط هستم و زمین میخورم.
زالی: ما تا به امروز بحثی با عنوان سبک زندگی را در سایتها و تلویزیون شاهد نبودیم. اخیراً رهبر انقلاب و همچنین سیاستگذاران فرهنگی دغدغه سبک زندگی را دارند و بحث روزشان است ولی عملاً تلویزیون کاری در این باره انجام نداده است. بحث سبک زندگی تفاوت زندگی امروز با زندگی گذشته، تحلیل نیازهای انسانهای امروزی با انسانهای گذشته است که این کار به زیباترین شکل ممکن در "همه خانواده من" صورت گرفت. اساسیترین تفاوتی که بین زندگی امروز با زندگی گذشته وجود دارد در دو محور قابل طرح است.
محور نخست نیازها است و محور دوم آموزش است. ریشه اصلی تمام تفاوتها همین دو محور است. در موضوع نیازها در زندگی امروز ما دچار یکسری نیازهای تولید شده هستیم نه نیازهای واقعی. ما امروز دچار نیازهایی شدهایم که خودمان برای خودمان ایجاد کردهایم مثلاً داشتن یک موبایل گران قیمت. نماد بیرونی بحث نیازها در سریال دو شخصیت به نامهای شاپور و سالار بودند که عملاً سمبل آدمهایی بودند که به زعم خودشان میخواستند برای حفظ کیان خانواده هر کاری بکنند. نماد آدمهای امروزی بودند که دچار این نیازهای کاذب شده بودند و برای رسیدن به آنها به هر کاری دست میزدند. برای اولین بار با طرح دغدغههای زیباییشناسی و اجتماعی ما موضوع سبک زندگی را کار کردیم.
سرمدی: من فکر میکردم چقدر جالب است که چندین نسل کنار هم زندگی میکنند بدون اینکه دخالتهای نسل گذشته را داشته باشند، بدون آنکه در کار هم فضولی کنند و زندگیهای همدیگر را به هم بزنند و بدون آن که وارد حریم شخصی هم شوند. مثلاً کودکی که از نسل امروز است و امکاناتی مثل تبلت دارد ارتباط زیبایی با پدربزرگ دارد و با او بیرون از خانه میرود. وجود شاپور و سالار و این که من در کنار عموجانم زندگی میکردم که امروزه دلیلی ندارد عمو با آدم زندگی کند. اما همه این دلایل برای منی که نقش انسیه گلابچیان را ایفا میکردم منطقی بود.
این مساله برایم کاملاً منطقی بود که حامد که برادرزاده ام بود با من زندگی کند و این رابطه به حدی نزدیک بود که برخی فکر میکردند حامد پسر من است و زیبایی کار اینجا است که بین این خانواده هیچ مسألهای نیز پیش نیامد تا قبل از آن که آن پول به دست من رسید. اگر این اتفاق را منها کنیم، یک سبک زندگی خوب را در این سریال شاهد هستیم. ما امروزه معنای همسایه را از دست دادهایم و اینکه میشنویم که میگویند چقدر خوب است که در آپارتمان کسی به کسی کاری ندارد در حالی که در این سریال افراد ارتباطهای خوبی با هم دارند. اینها مدلهای سبک زندگی است.
فرهنگ: ما از یک منش و اصرار به حفظ این منش ایرانی صحبت کردیم. کار چند وجهه داشت؛ یک وجه آن خیرخواهی و نوعدوستی است. یک وجه دیگر، وجه بصری و دیگری وجه جمع خانوادگی است. هر خانوادهای مسائلی بینشان پیش میآید اما اینکه متوجه شوند که به حریم خصوصی وارد نشوند و به بزرگترها احترام بگذارند و رعایت شأن استادی و شاگردی را حفظ کنند، ارزشمند است.
نامحسوس بودن دوربین و کارگردان که یک زندگی امروزی را در ساختمانی قدیمی جاری کرد و این زندگی را باورپذیر کرد از نقاط قوت این کار است. حرف ما این نبود که به گذشته بازگردیم، سخن اینجاست که اگر آدمی گذشته نداشته باشد، تاریخ ندارد و مانند گیاه خودرو است.
زالی: لازم میدانم در مورد موسیقی کار نیز صحبت کنم. از اینکه دیدم موسیقی سریال از رادیو پیام پخش میشود و مردم هم از آن استقبال میکنند، خوشحال شدم. خوشحالم کاری کردم که خودم به آن قائل هستم و مهمترین بخش کار این است که کار، یک کار ایرانی است. امیدوارم هر کسی که در راستای ایرانی بودن کار میکند، مورد حمایت واقع شود. کمتر کاری را میبینیم که یک گروه 50 نفری را به کاشان ببرند. برای کاری که قرار است ارزشهای بزرگتری را به نمایش بگذارد باید وقت بیشتر و بودجه بیشتری اختصاص دهند تا کار دلنشین شود.
----------------------
گفتگو از مریم عرفانیان
نظر شما