۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۲۸

روایتی کمدی درام با "مهرآباد"

سریال‌سازی از مرغداری تا فرودگاه/ سینوزیت گرفتم و 45 دقیقه گریه کردم

سریال‌سازی از مرغداری تا فرودگاه/ سینوزیت گرفتم و 45 دقیقه گریه کردم

مهران احمدی بازیگر نقش اصلی "مهرآباد" اعلام کرد در حین بازی در این سریال سینوزیت گرفته و با تصویربرداری آخرین سکانس نیز به مدت 45 دقیقه گریه کرده است.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم نمایش و معرفی مجموعه تلویزیونی "مهرآباد" عصر چهارشنبه 11 اردیبهشت با حضور سیدفرید سجادی حسینی کارگردان، علی تقی‌پور تهیه‌کننده، امید سهرابی نویسنده، مهران احمدی، علی سرابی، ندا مقصودی، مسعود میرطاهری، گلاه عباسی بازیگران، مازیار فکری ارشاد کارشناس و آزاده سهرابی روابط عمومی در برج میلاد برگزار شد.

دو ماه شخصیت طراحی کردیم

پس از تماشای قسمت اول سریال توسط خبرنگاران و عوامل، تقی‌پور در ابتدای نشست با اشاره به روند شکل‌گیری قصه این سریال گفت: سهرابی دو ماه روی طراحی شخصیت‏‌ها کار می‌کرد و من از قصه اطلاعی نداشتم. در واقع قرار بود اخلاق و اصلاح الگوی مصرف به یک فیلمنامه 30 قسمتی تبدیل شود. با گذشت این دو ماه، شخصیت‎ها به هم ربط داده شدو کم کم یک سریال شکل گرفت.

وی افزود: ما صرفا نمی‎خواستیم یک سریال بسازیم و داشتن فیلمنامه استاندارد و جذاب از هر چیز برایمان جذاب‎تر بود.

سهرابی نیز در این‌باره توضیح داد: من به داستان‌گویی به شیوه مرسوم اعتقاد ندارم و معتقدم قصه با شخصیت‎ها است که شکل می‎گیرد. بنابراین دو ماه برای شخصیت‌پردازی تلاش کردم و تک تک شخصیت‌ها داستان داشتند. بعد از آن به مرحله طراحی دیالوگ رسیدیم. به دست آوردن زبان برای شخصیت‌ها نیز یک ماه و نیم طول کشید. شخصیت‌ها تعدد و هر یک طبقه اجتماعی خاص و فرهنگ مختلفی داشتند.

"مهرآباد"؛ کاری که سال‌ها منتظرش بودم

همچنین سجادی‌حسینی با بیان اینکه با تکمیل فیلمنامه انگیزه زیادی برای ساختن این سریال با نام قبلی "تهران نو" به دست آورده است، اظهار کرد: آن لحظه احساس کردم بالاخره قرارست کاری انجام دهم که دوستش دارم و سال‌ها است منتظر آن هستم. احساس می‏‌کنم تمام قسمت‏‌های مربوط به کلید خوردن و ساخت این سریال قابل تعریف و محترم است.

در ادامه نویسنده سریال با تصریح این مطلب که برای اولین بار در تلویزیون با تهیه کننده‎ای کار می‌کرد که تا این حد برای سریال ارزش قائل بوده، در این باره که چرا اسم سریال عوض شد، توضیح داد: هنوز هم اسم سریال تهران نو است! من این اسم را دوست دارم.

بازیگر بداهه برای ما سم بود

وی درباره انتخاب بازیگران شخصیت‎ها ادامه داد: افراد درجه یکی که در این سریال دور هم جمع شدند، خیال ما را از خیلی چیزها راحت کرد. من از بداهه بدم می‎آید و می‎دانستم بازیگر بداهه برای این سریال سم است. ما حدود یک ماه و نیم برای این سریال دورخوانی داشتیم.

نویسنده "شمس العماره" تصریح کرد: من به درام اخلاقی اعتقاد دارم. وقتی قرار شد اسم سریال عوض شود تصمیم گرفتیم "مهرآباد" را انتخاب کنیم که از مهر می‎آید به این معنا که ما آدم های اخلاقی هستیم که آباد کردن به مهر را دوست داریم.

سهرابی با اشاره به اینکه برای اولین بار در این سریال به شکل عجیبی احساس می‎کرده محدودیت وجود ندارد، درباره "کمدی درام" نامیدن این سریال گفت: کمدی هم ممکن است استعداد تلخی داشته باشد، باید ببینیم تعریف ما از کمدی چیست. به قول یک نویسنده خارجی، تراژدی یعنی من دستم را با چاقو میبرم کمدی یعنی تو میافتی در چاه فاضلاب و می‎میری! کمدی تراژدی را در خود دارد.

وی با بیان اینکه مشکل سینمای ایران تنها فیلمنامه نیست، اظهار کرد: بخش زیادی از مشکل مربوط به تهیه کنندگانی است که ارزش قلم و درام را نمی‌دانند.

سجادی حسینی نیز درباره انتخاب بازیگران یادآور شد: من دنبال یک مکتب بازیگری برای این قصه بودم و تلاش کردم تیمی از بازیگران پیدا کنم که دغدغه‎هایشان مثل من باشد. من با این تیم جوان شدم. یادم می‎آید یک بار لوکیشینی داشتیم که در تصویر احساس کردیم همانی که می‎خواهیم نیست و این تهیه کننده بود که خواست راش ها را دور بریزیم، یک هفته کار را تعطیل کنیم و لوکیشنی که به کارمان می‏‌آید پیدا کنیم.

از مرغداری تا فرودگاه!

همچنین تقی پور درباره مراحل تولید گفت: ما 7 ماه و نیم تصویربرداری را در 102 لوکیشن، 22 بازیگر اصلی و 224 بازیگر فرعی انجام دادیم، 1430 سکانس داشتیم و کمتر از هر یک دقیقه تغییر سکانس داریم. در واقع ما از مرغداری تا فرودگاه لوکیشن داشتیم و آب و باد و خاک وخورشید و فلک را جمع کردیم تا با آنها یک سریال بسازیم.

در ادامه علی سرابی بازیگر تئاتر که دومین کار تصویری‎اش را تجربه کرده، در این باره گفت: برای من خیلی مهم بود که ورودم به عرصه تصویر چطور باشد. من در تئاتر تلاش بسیاری کردم تا جایگاهی به دست آوردم با این حال در نخستین سریالم تنها به 30 تا 40 درصد از آنچه می‌خواستم رسیدم. آن سریال را به خاطردوستی با اشکان خطیبی قبول کرده بودم.

وی افزود: برای این سریال نیز زمانی که به من پیشنهاد داده شد گفتم دیگر به تلویزیون نمی‎آیم اما سهرابی از من خواست متن را بخوانم. اصولا من خیلی سخت متن می‏خوانم اما 6 قسمت "مهرآباد" را دو ساعت و نیمه خواندم. به جرئت می‏گویم نمونه این متن را ندیده‎ام. من فقط تصمیم گرفتم متن را روایت کنم و هیچ بازی خاصی انجام ندهم. اینکه صحیح متن را بخوانم برایم مهم‎تر بود. کار در این سریال برایم آموزش بود.

گلاره عباسی نیز با اشاره به ایفای یک نقش کوتاه در این سریال، اظهار کرد: تشکرهای امروز ما از جنس تشکرهای رایج در جلسات نقد و بررسی نیست. من باوجود ایفای نقشی کوتاه در سریال با علاقه به این نشست آمدم. در "مهرآباد" انسان‏هایی دور هم جمع شدند که به یکدیگر احترام می‎گذاشتند و حضور خوبی را تجربه کردم.

از گرفتن سینوزیت تا 45 دقیقه گریه

مهران احمدی بازیگر نقش اصلی سریال در ادامه نشست تصریح کرد: من سر این کار سینوزیت گرفتم. آخر کار هم بعد از 6 ماه و نیم فعالیت برای اولین بار در سینما و تلویزیون 45 دقیقه گریه کردم.

وی از داوود امیری به عنوان فیلمبرداری بی نظیر نام برد و گفت: همچنین فرزاد منطقی که حالا آمریکا است و نمی‏‌دانم به او خوش می‏‌گذرد یا نه، یکی از درجه یک ترین صدابردارهایی است که می‎شناسم. تیم کارگردانی نیز بسیار جنتلمن بودند. سکانس آخر که در لاله‌زار ضبط داشتیم سهرابی نیز که می‌دانست من گریه می‎کنم آمد و من گریه‌ام گرفت.

در ادامه مقصودی درباره حضور خود در سریال یادآور شد: انتخاب من همیشه این معضل را داشت که من همسر نویسنده‎ام و کسی که سابقه کاری‎ام در تئاتر را نداند دچار اشتباه می‎شود. در حالی که ابتدا شخصیتی به نام تارا که من ایفایش می‏‌کنم در سریال وجود نداشت.

تارا بهترین نقشی بود که ایفا کردم

وی ادامه داد: از ابتدا که امید مشغول نگارش بود من ترجیح دادم سکوت کنم و حتی فیلمنامه را نخوانم که از نقشی خوشم بیاید اما بعد از چند قسمت که تارا به قصه اضافه و بنا شد من بازی‎اش کنم دوستش داشتم. تارا بهترین نقش من بود. مهران احمدی با پایان سریال 45 دقیقه گریه کرد و من اما هر وقت یادش میافتم دیوانه می‎شوم. این کار بی نظیر نوشته شده بود.

بهاره ریاحی که ایفای نقش خانم فراهانی منشی را بر عهده دارد نیز این کار را اولین تجربه خود در تلویزیون معرفی کرد.

سمیرا ذکایی دیگر بازیگر سریال نیز اظهار کرد: با گذشت یک سال از پایان کار ما هنوز دلمان برای سریال تنگ می‎شود.

همه چیز زیر سر هاتف است

همچنین مسعود میرطاهری با بیان اینکه از آخرین نفراتی بوده که به سریال اضافه شده، تصریح کرد: تمام گندکاری‎هایی این سریال از سر هاتف است! او است که کیا را گرفتار می‎کند و گرچه بیشتر در زندان است اما ردپای او همه جا احساس می‎شود. من بار اولی که به دفتر تهیه کننده رفته بودم کارگردان طوری به من نگاه می‎کرد که احساس کردم لابد عیب و ایرادی دارم اما او یک دفعه بلند گفت: خودش است! اصلا بی خیالی‎اش هم شبیه هاتف است! حضور در این سریال آنقدر خوب بود و دوستی‎هایی را به دنبال داشت که من در "دهلیز" بهروز شعیبی نیز بازی کردم.

در ادامه داود امیری فیلمبردار نیز در سخنانی گفت: "مهرآباد" جزو معدود آثاری بود که من خاطرات خوشی از آن به یادم مانده است. از ریخت کار هم می‏‌توانید بفهمید پشت صحنه آن چه خبر بوده است.

جعفر عروجی مدیر تولید سریال نیز از تعدد لوکیشن‏‌های سریال نام برد و گفت: این موضوع از نظر مالی هزینه‌بر بود و از طرفی برنامه‌ریزی را سخت می‎کرد. ما به اصرار تقی پور همه لوکیشن‎ها را فراهم کردیم و نویسنده سریال هم قربانش بروم چیزی کم نگذاشت و از هر لوکیشنی نوشت.

روزبه سجادی حسینی برنامه‌ریز نیز اظهار کرد: تعداد زیادی از بازیگران ما شب‎ها اجرای تئاتر داشتند و همین موضوع باعث سینوزیت گرفتن مهران احمدی شد. من می‌‏نوشتم: شب/ موتور/ بارانی/ نعیم! مهران احمدی هم می‏‌گفت عیبی ندارد بنویس می‎آیم بازی می‏‌کنم.

در پایان این نشست تقی پور از تولید سریال نمایش خانگی "اکباتان" با همین تیم و با یک قصه جذاب خبر داد و گفت: من که این قصه را می‏خوانم شبها خواب ندارم. واقعا باید ساخته شود و آن را ببینید.

حاشیه‎‏ها:

*با پایان نشست خبرنگاران و عوامل سریال به بازدید از برج میلاد رفتند.

*برگزاری جلسه نمایش و معرفی سریال در مرکز همایش‎های برج میلاد این شبهه را در ذهن یکی از خبرنگاران ایجاد کرده بود که سریال حامی مالی دارد. تهیه کننده در این باره توضیح داد: مدیرعامل اینجا همکلاسی دوران کودکی‎ام است. سریال ما محصول شبکه تهران است و اسپانسری ندارد.

وی افزود: برای سلامتی مادر آقای هوشیار و شادی روح پدرش که سال گذشته از دنیا رفته یک صلوات بلند بفرستید.

*فیلمبردار سریال در بخشی از نشست گفت: همه در این کار صبور و باانگیزه بودند و من هم که سرکار بداخلاقم! سجادی حسینی یک جورهایی پدر گروه بود و من هم هر وقت از بازیگران جوان غافل می‎شدم آنها را می‎دیدم که به هوای تمرین دور هم جمع شده‎اند و بلند بلند می‏خندند. اینجا که من مجبور می‎شدم نقش منفی باشم و بابت بداخلاقی‎هایم از همه معذرت می‎خواهم.

 

کد خبر 2045924

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha