به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله جوادی آملی در بخشی از تفسیر آیه 143 سوره بقره (وَ كَذلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَيٰ النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِى كُنْتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مِن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَي عَقِبَيْهِ وَ إِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاّ عَلَيٰ الَّذِينَ هَدَيٰ اللّهُ وَ مَا كَانَ اللّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَحِيمٌ﴾ که ناظر به ویِژگیهای امت اسلامی است؛ به تأثير تربيتي معرفي عاملان به دين اشاره کرده و می گوید: قرآن كريم ضمن اينكه دين را به كمال معرفي ميكند چون هدف اساسي قرآن تربيت نفوس است، انسانهاي تربيت شده را هم معرفي ميكند؛ مثلاً در تعريف بر و نيكي نيكان را معرفي ميكند، ميفرمايد: ﴿وَلكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَومِ الآخِرِ﴾؛ در معرفي بر و نيكي، نيك و نيكان را معرفي ميكند، براي اينكه معرفي نيكي و خير خيلي مؤثر نيست آنچه مؤثر است عاملان به اين فضيلت است، آنها كه نيكاناند آنها را ميشناساند. در عين حال كه قرآن كريم مسئله قبله را هدايت به صراط مستقيم دانست اما در كنارش كساني كه در اين صراط مستقيم حركت ميكنند و به مقصد رسيدهاند، آنها را معرفي ميكند. معرفي دين يك قسمت از اهداف قرآن كريم است، معرفي متديّنهايي كه در سايه عمل دين به آن اهداف عاليه رسيدهاند هدف ديگر است. لذا در بسياري از موارد به جاي اينكه اوصاف را فضايل را معرفي كند، موصوفها را و كسانيكه به آن فضايل مزيناند، آنها را معرفي ميكند.
خاصيت وسطيت اين است كه هم مشهود پيغمبر و هم شاهد امت است
وی در تفسیر ابتدای آیه، به معرفی گروه خاص از امت اسلامي که شاهدان بر اعمال هستند، پرداخته و می گوید: در بين شما مرداني هستند كه شاهد اعمالاند، نميخواهد دين را به كمال معرفي كند؛ زيرا آن آيهاي كه دين را به كمال معرفي ميكند همان است كه در سوره مباركهٴ آلعمران ياد شده است كه فرمود: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِيناً﴾ ، اين جملهها ناظر به معرفي دين است كه دين كامل است و نعمت تامه و كامله خداي سبحان است.اما دين كامل باشد كافي نيست، متديّنهايي كه به اين دين عمل كردند به كمال رسيدند آنها مهماند، آنها را قرآن كريم در اين كريمه معرفي ميكند ميفرمايد: ﴿وَ كَذلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَيٰ النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً ﴾.
این مفسر برجسته قرآن به محوریت وساطت امت اسلامي اشاره کرده و یادآور می شود: خاصيت وسطيت اين است كه هم مشهود پيغمبريد، هم شاهد امتايد؛ هم خود را در مشهد پيغمبري ببينيد، در محضر آن حضرت مشاهده ميكنيد و هم كارهاي ديگران را ميبينيد. چون اگر عنايت كرديد كه در مشهد پيغمبريد، در محضر پيغمبريد، يقيناً مواظب عقايد و اخلاق خودتان خواهيد بود و چون كارهاي مردم را هم ميبينيد از اصلاح آنها هم خودداري نخواهيد كرد. اگر كسي به جايي رسيد كه خود را در حضور پيغمبر ميبيند، يقيناً ديگران را هم در مشهد خود مشاهده ميكند.
وی با طرح این سؤال که چه راهي براي اين است كه انسان خود را در محضر پيغمبر ببيند؟ و چه راهي هست كه انسان اعمال ديگران را هم مشاهده كند؟ با استناد به آيه77 و 78 سوره مباركه حج گفت: راه شاهد شدن آن است كه انسان ارتباطش را با پيغمبر قوي بكند يعني آياتي كه حضرت تلاوت كرد، از علوم حضرت استفاده كند، از تزكيه حضرت استفاده كند، الآن هم بداند كه پيغمبر او را ميبيند، خب، اگر بخواهد شاهد باشد، بايد بداند كه مشهود است. اگر كسي كه نداند كه مشهود است و نبيند اين معنا را، كه شاهد بر حال ديگران نيست. اگر اين معنا براي كسي تثبيت نشد و جا نيفتاد كه الآن در محضر پيغمبر است، او ميتواند شاهدِ اعمال ديگران باشد؟ اينچنين نيست. لذا اگر كسي بخواهد به مقام شهادت بر اعمال برسد، چارهاي جز اين نيست كه از راه تهذيب نفس و تزكيه به جايي برسد كه خود را در محضر پيغمبر ببيند.
رؤيت اعمال توسط خدا، پيامبر و مؤمنان در دنيا
آیت الله جوادی آملی در ادامه تفسیر آیه 143 سوره بقره به رؤيت اعمال توسط خدا، پيامبر و مؤمنان در دنيا اشاره کرد و گفنت: در سوره مباركه توبه 2 آيه هست كه از رؤيت خدا و پيامبر خبر ميدهد و 1 آيه است كه گذشته از رؤيت خدا و پيغمبر، از رؤيت مؤمنين هم خبر ميدهد. در يك آيه ميفرمايد كه هرچه انجام ميدهيد خدا و پيامبر ميبينند: ﴿فَسَيَرَي اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ﴾ اين در يك آيه است. در آيه 105 اينچنين ميفرمايد:﴿وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَي اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَي عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴾ ؛ فرمود هر عملي كه انجام ميدهيد الله ميبيند، رسول خدا هم ميبيند، مؤمنين هم ميبينند. خُب منظور از اين مؤمنين چه كسانياند؟
اين سين، سين تحقيق است؛ نه سين تسويف، به دو دليل يكي اينكه فرمود: بعداً به سوي ﴿عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾ بر ميگرديد، يكي اينكه در قيامت خب همه أعمال يكديگر را ميبينند، چون ﴿يَوْمَ تُبْلَي السَّرَائِرُ﴾ است، اختصاصي به خدا و پيغمبر و مؤمنين ندارد، كفار و منافقين هم اعمال انسانها را ميبينند. چون اعمال انسانها از درون به بيرون ظهور ميكند، ﴿تُبْلَي السَّرَائِرُ﴾ ميشود همه ميبينند. اما در اين كريمه فرمود: ﴿وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَي اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ﴾ ؛ نه اينكه بعدها خدا ميبيند (اين سين سينِ تحقيق است نه تسويف) يعني حتماً، يقيناً خدا ميبيند، پيغمبر ميبيند، مؤمنين ميبينند؛ الان ميبينند، براي اينكه فرمود:﴿وَسَتُرَدُّونَ إِلَي عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ﴾ بعداً هم به پيشگاه خدايي كه غيب و شهادت براي او شهادت است برميگرديد. خب، اگر منظور اين باشد كه در قيامت اعمال شما را خدا و پيغمبر و مؤمنين ميبينند، اين ديگر قيد نداشت؛ براي اينكه در قيامت هر انساني اعمال ديگري را ميبيند. كافر و منافق هم بالاخره ميبينند، كه خودشان چه كردند، ديگران چه كردند. چون ﴿يَوْمَ تُبْلَي السَّرَائِرُ﴾ است. ﴿وَلاَ يَكْتُمُونَ اللّهَ حَدِيثاً﴾ ؛ آن روز انسان قدرت كتمان سخني ندارد، هر چه در درون هست بيرون ميآيد. وقتي هر چه در درون بود بيرون ميآيد. خب، همه ميبينند، امّا در اين كريمه سوره توبه كه فرمود: هرچه انجام ميدهيد، الله ميبيند رسول الله ميبيند، مؤمنين ميبينند يعني در دنيا ميبينند.
تطبيق «مؤمنون» بر اهل بيت(ع) در روايات
این مفسر قرآن در ادامه به با اشاره به روایات، اهل بیت (ع) را مقصود از مؤمنون در این آیه توصیف کرد و گفت: آن مؤمنيني كه در دنيا اعمال ما را ميبينند چه كسانياند؟ در محضر امام رضا (ع) اين مطلب مطرح شد كه ـ كسي به حضرت عرض كرد ـ آيا دعاي خير ميكنيد يا نه؟ فرمود: ما از شيعيانمان غافل نيستيم. عرض كردند: چطور از شيعيان غافل نيستيد؟ فرمود به اينكه همه اعمال شما را به ما نشان ميدهند [و] ما ميبينيم. تحمل اين معنا براي بعضي از حضار مجلس سخت بود آنوقت حضرت اين آيه سوره توبه را تلاوت كرد، فرمود: ﴿وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَي اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ﴾ ؛ فرمود: «إيّانا عني» ؛ منظور از اين مؤمنين كه خداي در قرآن ميفرمايد هرچه بكنيد مؤمنين ميبينند، ماييم، آنگاه فرمود: ما از دوستانمان و شيعيانمان غافل نيستيم.
پس هر چه ما بكنيم اينها ميبينند و هرچه از جان ما و از قلب ما خطور بكند. در مشهد اينها هستيم. خب، اگر اين معنا براي خود ما ثابت شد، تأثير تربيت و تزكيه او چقدر است؟ اگر ما بدانيم كه حضرت وليعصر(ارواحنا فداه) ما را ميبيند، خب يقيناً در كار خودمان تجديد نظر ميكنيم تا برسيم به جايي كه ما هم ببينيم آنچه ديگران انجام ميدهند. پس هر كاري كه ما ميكنيم اليوم اينها ميبينند و مشاهده ميكنند. بنابراين اينها ميشوند شهداي بر اعمال: ﴿وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَي اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ﴾ ؛ كه روايات اين مؤمنين را بر اهل بيت (ع) تطبيق كرد ؛ نظير همان آن ﴿شهداء علي الناس﴾ كه طبق رواياتيكه قبلاً قرائت شد به اهلبيت (ع) تطبيق ميشود.
نوراني شدن انسان در پرتو ارتباط با اهل بيت (ع)
آیت الله جوادی آملی در بخشی از سخنان خود یادآور می شود: پس اگر كسي اين راه را طي كند خود را در مشهد رسول خدا ميبيند و قهراً ميتواند شاهد اعمال ديگران هم باشد و اين جزء برجستهترين كمالات است كه انسان تالي تلو ائمه خواهد شد. آن وقت در روايات حجزه [حجزه يعني دامن] مرحوم مجلسي (رضوان الله عليه) در بحار و ساير جوامع رواييشان نقل كردند كه ائمه (ع) فرمودند: «إن رسول الله(ص) يوم القيامة آخذ بحجزة الله وَ نحن آخذون بحجزة نبيّنا (عليه آلاف التحية و الثناء) و شيعتنا آخذون بحجزتنا ثم قال الحجزة النور» ؛ فرمود: شيعيان ما به دامن ما متمسكاند، ما به دامن پيغمبر، پيغمبر به دامن خدا (حجزه يعني دامن) فرمود: «الحجزة النور» ؛ نه اينكه يك لباسي باشد، يك ردايي باشد. تار و پودي داشته باشد و مانند آن. هر كس در خودش احساس نور كرد: بداند كه با اهل بيت عصمت و طهارت كه نورند در ارتباط است.
نظر شما