۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۳۳

یک استاد دانشگاه شهید بهشتی:

موجودیت و ذات انسان همان آزادی است

موجودیت و ذات انسان همان آزادی است

یک استاد دانشگاه شهید بهشتی گفت: آزادی مخصوص ذات انسان و موجودیت انسان برابر آزادی است به عبارت دیگر انسان آزادی و آزادی انسان است.

به گزارش خبرنگار مهر، هفدهمین همایش بزرگداشت حکیم صدرالمتالهین شیرازی ملاصدرا با عنوان فلسفه و راه زندگی امروز چهارشنبه اول خرداد در مجتمع آدینه با حضور اساتید و اندیشمندان حوزه فلسفه برگزار شد.

در بخشی از این همایش دکتر منوچهر صانعی دره بیدی استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی به ارائه مقاله خود با عنوان "ذات انسان آزادی است" پرداخت و گفت: درک آینده و اینکه می دانیم فردایی است اما نمی دانیم چه می شود ویژه انسان است که به آن آگاهی ناقص یا نقص آگاهی می گویند و چنین خلقتی در عالم مخصوص انسان است. این ویژگی را نه حیوانات دارند و نه در مورد خداوند صدق می کند چرا که بر اساس تفکر خداباوران خداوند علم مطلق است و کسی که دارای علم مطلق است سنجش و محاسبه برای او مطرح نیست.

وی افزود: انسان دارای ویژگی است که دائما بر سر دو راهی قرار می گیرد که ارسطو در یکی از دفترهای کتاب متافیزیک آن را تحت عنوان "پولیا " تدوین کرده است و به 14 -15 دو راهی انسان اشاره کرده است. بر اساس نظریه ارسطو انسان از 14- 15 دوراهی یکی را انتخاب می کند و این به اضافه اصل آگاهی مفهوم آزادی را تشکیل می دهد. به نظر کانت اگر این سه مفهوم در جامعه استقرار پیدا کند نظام سیاسی دموکراسی خواهد بود. در واقع کانت با استفاده از صبغه دینی مسیحی خود سعی می کند آزادی را تفسیر کند. در نظر کانت چون عقل عنصر الهی است که در وجود انسان است و عقل در واقع خدای روی زمین است پس بهترین حکومت، حکومتی است که برپایه عقل باشد و بر اساس نظام عقلانی آزادی مساوی است با عقلانیت و حکومت صالح نیز عبارت است از حکومت عقل. در نتیجه حکومت عقل، حکومت الهی می شود و بقیه قوا یعنی قوه مجریه، قضائیه و مقننه صفات خداوند هستند که در جامعه بشری متجلی می شوند. یعنی قوه قضائیه تجلی صفت عدالت خدا و قوه مجریه تجلی صفت خالقیت خداست. این از ابتکارات سیاسی کانت است که به زبان دین حکومت دموکراسی را بنا بر آزادی به عنوان حکومت الهی تدوین می کند.

استاد دانشگاه شهید بهشتی افزود: در نظر کانت آزادی یک پروسه تاریخی است که انسان به تدریج به آن می رسد. این حرفی است که هگل و مارکسیست ها بعدها آن را پروراندند. این فرآیند را کانت به این صورت خلاصه کرده است که در ذهن انسان دو جهت عقل و غیر عقل یعنی هیجانات واحساسات و ... وجود دارد. این وضعیت ذهنی انسان در طول تاریخ تحت نظام های تربیتی قرار می گیرد و عنصر عقل تقویت شده و عنصر غیرعقلانی تضعیف می گردد. بدین گونه به تدریج هر چه تاریخ پیش می رود نوع انسان عاقل تر می شود و در رفتار انسان این آزادی متجلی می شود. کانت معتقد بود انسانی که رفتارش بر اساس عقل باشد از تمایلات و نفسانیات مبرا است به همین دلیل او و شاگردانش فرد دیکتاتور را کسی می دانستند که اسیر تمایلات نفسانی است.

دکتر صانعی دره بیدی افزود: موجود آگاه نسبت به پیرامون خود می داند که چگونه باید موضع گیری کند و متناسب با این دانستن تصمیم گرفته و عمل می کند. این خاصیت تصمیم گیری آگاهانه در جمادات و نباتات و حیوانات مادون انسان دیده نمی شود. رفتار حاکی از انطباق با محیط حیوانات نمی تواند آزادانه باشد. این رفتارها را می توان غریزی یا مکانیکی یا طبیعی نامید، زیرا کل رفتارهای حیوانات چنان یکنواخت است که نشانی از تصمیم و انتخاب آزادانه در آنها نیست. به عبارت دیگر حیوانات در زندگی خود بر سر دو راهی قرار نمی گیرند تا یکی از آن دو راه را برگزینند. این خاصیت فقط در زندگی و تصمیم های انسان مشاهده می شود پس در میان موجودات این جهان فقط انسان "آزاد" است.

وی تاکید کرد: از طرف دیگر بر سر دو راهی قرار گرفتن، تصمیم گیری و سنجش و محاسبه برای تعیین یکی از دو راه پیش رو حاکی از نقص و کاستی در آگاهی موجودی است که بر سر دو راهی قرار گرفته است. پس یک موجود یا فاعل به فرض دارای علم تام و برخوردار از موجودیت کامل به علت اطلاق آگاهی خود برای عمل کردن بر سر دو راهی قرار نمی گیرد زیرا نیاز به محاسبه کار خود را ندارد. آزادی مخصوص ذات انسان و موجودیت انسان برابر آزادی است به عبارت دیگر انسان آزادی و آزادی انسان است.

کد خبر 2060482

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha