محمود آموزگار دبیر اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره برخی الزامات حوزه فرهنگ و به خصوص عرصه نشر که رئیس جمهور آینده باید آنها را مد نظر داشته باشد، گفت: حوزه فرهنگ حوزه بسیار وسیع و گستردهای است و هر تصمیمی که در سایر حوزهها اعم از اقتصادی، اجتماعی و سیاسی گرفته شود، بدون شک به صورت مستقیم و فوری تاثیری در این حوزه (فرهنگ) خواهد گذاشت و به نظر من، این یکی از مواردی است که باید به صورت جدی مورد توجه رئیس جمهور آینده باشد و او قبل از هر گونه تصمیمی، به آثار فرهنگی آن تصمیم هم فکر کند.
وی افزود: نمیشود گفت طی سالیان گذشته کاری در حوزه نشر انجام نشده است، کارهای زیاد انجام شده است؛ ما در بخشهایی شاهد کارهای حتی قابل تقدیری هم بودهایم و در بخشهایی هم شاهد بیتوجهی فوقالعاده بودهایم. اما واقعیت این است دوستانی که در این حوزه مسئولیت پذیرفتند، با یک برنامه مشخص و مدونی وارد این عرصه نشدهاند و هر چه از دستشان برمیآمده و فکر میکردهاند درست بوده، انجام دادهاند.
رئیس هیئت مدیره انجمن ناشران بینالملل ایرانیان با بیان اینکه ما در طول تاریخ از نظر کتابت و فرهنگ، ملت ممتازی بودهایم، در عین حال گفت: واقعیت این است که نشر موضوع مدرنی است و بعد از اختراع ماشین چاپ در غرب، به صورت امروزی مطرح شده است. بنابراین ناگذیریم که از تجربههای دیگران استفاده کنیم و الگوهایشان را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم و از تجزیه و تحلیل این الگوها به یک مدل بومی برسیم و در واقع عوامل مدرنی که از آنها اخذ خواهیم کرد، باعث توقف حرکت سنتهای دیرینه ما در این حوزه نشود و بلکه حرکت آنها را هم تسهیل کند.
آموزگار ادامه داد: ما باید یک مطالعه جدی و جدید درباره این قبیل مقولههای مدرن از بحثهایی مانند کتابآرایی گرفته تا نوع تولید کتاب و پیشرفتها در تکنولوژیهای مربوط به ماشینآلات چاپ و همچنین بحثهایی مثل نشر الکترونیک و حقوق مالکیت فکری، انجام دهیم و از مقایسه تطبیقی آنها و همچنین نیازهایی که خودمان داریم، به یک مدل و نمونهای برسیم که بتوانیم نام آن را مدل ایرانی نشر بنامیم.
مدیر انتشارات کتاب آمه سپس با طرح سوالاتی از قبیل اینکه چرا سرانه مطالعه در ایران پائین است؟ چرا شمارگان کتاب در رقم ناچیز 1000 نسخه سیر میکند؟ چرا علیرغم اینکه از بین 5 تا 6 میلیون ایرانی که در خارج از کشور زندگی میکنند (و اینها علاوه بر حوزه کشورهای فارسیزبان هستند)، حدود نیم میلیون نفر اهل مطالعهاند، تاثیر این جمعیت را روی تیراژ کتابهایمان نمیبینیم؟ گفت: شاید بتواند جواب مجموعه این سوالات را در این جمله یافت که ما به تعداد کافی محل عرضه کتاب در کشور نداریم.
دبیر اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران ادامه داد: ایران یکی از آمارهای شگفتانگیز را در حوزه نشر دارد و آن اینکه برخلاف روندی که در دنیا وجود دارد، تعداد ناشران ما چند برابر تعداد کتابفروشیها است در حالی که در کشورهای دیگر این رابطه معکوس است و این تعداد کتابفروشی زیاد است که این امکان را فراهم میکند که کتاب در دسترس همه قرار بگیرد.
رئیس هیئت مدیره انجمن ناشران بینالملل ایرانیان گفت: مسئله دیگر بحث کتابخانههای عمومی است؛ واقعیت این است که در همه جای دنیا کتاب یک کالای ارزان نیست و اینگونه نیست که مردمی که اهل کتابخوانی هستند، نیازهای مطالعاتی خود را صرفاً با خرید کتاب برآورده کنند ولی به تعداد کافی، کتابخانه در دسترس آنها هست. چرا این قضیه اینقدر در حوزه فرهنگ مکتوب ما بیاهمیت است؟ چرا در قیاس با جمعیت 75 میلیونی تنها 2800 باب کتابخانه عمومی داریم و چرا همین 2800 باب هم یک نسخه از هر عنوان کتاب منتشرشده در کشور را نمیخرد تا در وهله اول ما با یک تقاضای 2800 نسخهای مواجه شویم؟ واقعاً نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری درباره این مسئله چگونه میاندیشند؟
آموزگار افزود: اگر ما با کمبود کتابفروشی مواجه هستیم، به این خاطر است که این شغل توجیه اقتصادی ندارد یعنی کسی نمیآید این همه هزینه را متحمل شود به خاطر یک درآمد ناچیز. پس یکی از مواردی که باید مورد توجه رئیس جمهور آینده باشد، این است که زمینه اقتصادی این کار را فراهم و در واقع وضعیتی را ایجاد کند که این کار فقط منوط و منحصر به عشق و علاقه یک شخص به فعالیت در این حوزه نباشد و توجیه اقتصادی آن هم به وجود بیاید. اجرای کاربری فرهنگی، معافیت مالیاتی، تعرفه های ارزان آب و برق و پست، از جمله اقداماتی هستند که از هزینههای کتابفروشی خواهند کاست.
این فعال حوزه نشر به موضوع لایحه قانون جامع حقوق مالکیت ادبی و هنری که الان در دولت هم مطرح است، نیز پرداخت و گفت: این موضوع برآمده از وضعیتی است که اختراع ماشین چاپ در حوزه نشر ایجاد کرد و به همین دلیل ما موضوع حقوق مالکیت ادبی و هنری را نداشتهایم. ما که امکان تولید فکر و محتوا را در کشور داریم، باید به گونهای عمل کنیم که بتوانیم آثار تولید شده را در بازار های بینالمللی عرضه کنیم و امنیت این تولیدات را در حوزه بینالملل تامین کنیم و به قواعد بازارهای بینالمللی احترام بگذاریم. سوال من در اینجا این است که الگوی نویسندگان این لایحه الگوی کدام شاخه حقوقی مطرح در دنیا است؛ کپی رایت انگلیسی یا حقوق مولف فرانسوی؟
رئیس هیئت مدیره انجمن ناشران بینالملل ایرانیان در پایان گفت: وقتی چیزی را از یک فرهنگ بیگانه اخذ و وارد فرهنگ خودمان میکنیم، باید همخوانی لازم را با اجزاء متعلق به فرهنگ خودمان داشته باشد و چرخ حرکت آنها را دچار اخلال و اشکال نکند. اینکه ما مجموعه قوانینی را جلوی خودمان بگذاریم و بعد از حذف بعضی از قسمتها و اضافه کردن برخی قسمتهای جدید به این قوانین، آنها را ترجمه کنیم، این کار تولید حقوق مالکیت ادبی و هنری به عنوان یک مقوله فرهنگی ایرانی نیست.
نظر شما