احمد بیگدلی در گفتگو با خبرنگار مهر از پایان تالیف رمان تازهای با عنوان «ذبیح» خبر داد و اظهار داشت: ذبیح یک رمان ناپیوسته است؛ داستان عاشقانهای که نگارشش برای من تجربه نخستین نوشتن چنین آثاری بود. این رمان در واقع چند داستان کوتاه است که راوی همه آنها من هستم و وقتی در کنار هم قرار میگیرند، دارای محویت موضوعی و مضمونی میشوند.
این نویسنده ادامه داد: داستان ذبیح از کشته شدن یک دانشجو بر اثر یک حادثه نشات میگیرد و در ادامه من به عنوان دوست و رفیق و راوی داستان، وارد فضای زندگی او میشوم و اجازه پیدا میکنم به اتاق وی و دستنوشتهها و خلوت او دسترسی داشته باشم. راوی در این ورود و با توجه به ارتباط عاطفی که با این دانشجو دارد، به مجموعهای از اطلاعات و داشتههای او دسترسی پیدا میکند و در عین حال خود نیز دچار یک رابطه عاطفی و عاشقانه با خواهر او میشود.
بیگدلی افزود: داستانهای به هم پیوسته این رمان با موضوعات مختلفی نوشته شد. از موضوعات اجتماعی مانند مشکلات زنان ایلامی و شیوع پدیده خودسوزی میان آنها که در قالب تحقیقاتی که دانشجو انجام داده و راوی به آن دست پیدا میکند تا خاطرات دانشجو از سفر با قطار که هر کدام مستقل در داستان روایت میشود. در انتهای کتاب نیز داستانی عاشقانه با عنوان «پریناز خانم» توسط راوی نقل میشود که گویی با دانشجو ارتباط داشته است.
وی ادامه داد: تمام داستانهای این کتاب به استثنای داستان پایانی آن همگی زاییده تخیل من هستند، اما داستان پریناز خانم، منبعی حقیقی دارد. در روزگاران قدیم و در روستای محل زندگی من، داستانی روایت میشد که بر اساس آن آهنگر جوان و گمنامی قدم به روستا میگذارد و پس از مدتی به دختری علاقهمند میشود، اما اهالی ده به دلیل گمنامی وی شرط ازدواج وی با دختر را این قرار میدهند که او بتواند تنوره آسیاب ده را از میان سنگ درآورد و راه رسیدن آب به باغهای آن آبادی را باز کند. آهنگر جوان پس از یک سال تلاش موفق به این کار میشود، اما پس از بازگشت به روستا متوجه میشود که دختر ازدواج کرده است و پس از آن نیز دیگر کسی اطلاعی از وی به دست نمیآورد.
نویسنده برگزیده جازه کتاب سال شهید حبیب غنیپور ادامه داد: این روایت با استفاده از نوعی رئالیزم جادویی و بهرهمندی از کتاب «نفحات الانس» عبدالرحمن جامی، مبنای نوشتن داستان من قرار گفت و هنوز ناشری برای انتشار این اثر انتخاب نکردهام.
وی همچنین از آغاز نگارش تازهترین رمان خود با عنوان «راه رفتن روی طناب» در قالب سه جلد خبر داد و گفت: بعد از مرگ همسرم نوشتن تنها تسکین من است و روزها سعی میکنم تا زمانی که رمق و توانی دارم، بنویسم.
بیگدلی در پایان درباره سایر آثارش اظهار داشت: 4 اثر شامل مجموعه نمایشنامههای کوتاه، مجموعه داستان «ارواح ماه مهر»، چاپ دوم رمان «بیتردید سهشنبه بود» و کتاب «دالو و چند نمایشنامه دیگر» از سوی نشر افراز در انتظار انتشار به سر میبرد.
نظر شما