به گزارش خبرگزاری مهر، از ويژگي هاي رشد در دوره هفت تا یازده سالگی اجتماعي شدن كودك است. در اين دوره ميل به گروه همسالان به شدت افزايش مي يابد و كودكان از اينكه به تنهايي يا تنها با خواهران و برادران خود در خانه بازي كنند، قانع نمي شوند. آنها زماني كه از همسالان خود دورند، احساس دلتنگي و غم مي كنند و بر عكس زماني كه با آنها هستند به شور و شعف مي آيند.
در اين دوره كودكان مي خواهند به صورت دسته اي و گروهي با همسالان خود به سر برند. بازي كودكان تنها زماني به اوج لذت خود مي رسد كه كودكان بسياري در آن شركت داشته باشند. در سر تاسر این دوره، ميل به ارتباط با گروه همسالان به طور فزاينده اي وجود دارد و اين نياز به طور يكسان در دختران و پسران ديده مي شود.
از مهمترين انگيزه هاي دوستي كودكان در اين دوره، همبازي بودن آنان با يكديگراست. همبازي در اين دوران كسي است كه در فعاليتها و كارهاي خوشايند و مطلوب با كودك شريك شود. همبازي بيشتر از جنس و سن او براي كودك مهم است؛البته كودكان به ويژه پسران ترجيح مي دهند كه همبازيهاي آنان از جنس خودشان باشند.
در اين دوره كودك علاوه بر همبازي بودن،انتظارات ديگري نيز از رفيق دارد؛ با او تبادل نظر مي كند،به راز گويي مي پردازد و ارتباط بيشتري برقرار مي كند. كودكان در اين دوره با يكي دو نفر از اعضاي گروه رابطه بيشتري به عنوان رفيق پيدا مي كنند. پسران بيش از دختران به داشتن رفيق تمايل نشان مي دهند، اگر چه آنان تمايل زيادي نيز به ارتباط گسترده با همه اعضاي گروه نشان مي دهند.به طور كلي دايره دوستي دختران چه با همبازي و چه با رفيق، محدودتر از پسران است.
عوامل متعددي در انتخاب رفيق و همبازي در اين دوره اثر مي گذارد؛ نخست اينكه به طور كلي،كودكان در اين دوره همبازيها و رفقاي خود را از بين كساني انتخاب مي كنند كه با آنها هم جنس هستند و از يك سطح رشد برخوردارند و علايق و ارزشهاي مشابه دارند. دوم اينكه محيط مدرسه و محله بهترين مكانها براي انتخاب همبازي و رفيق است، زيرا كودك براي ارتباط با گروه همسالان با اين دو مكان بيشتر ارتباط دارد؛ سوم اينكه در اين دوره،ويژگي هاي شخصيتي كودكان نيز در انتخاب همبازي و رفيق اثرمي گذارد.
خصوصيات شخصيتي خوشرويي، همكاري، مهرباني، صداقت، سخاوت، اعتدال و ميانه روي و تمايلات ورزشكارانه از مهمترين ويژگي هايي هستند كه كودك در اين دوره براي انتخاب همبازي و رفيق به آنها اهميت مي دهد.
خانواده هاي معاشرتي، روابط دوستانه بيشتري را در بين كودكان خود شايع مي سازند، زيرا الگوي آموزشي خوبي براي كودكان خود به شمار مي روند. در يك مطالعه زماني، كودكاني كه به آنها برقراري روابط دوستانه با ساير كودكان آموزش داده شده بود.در مقايسه با كودكان ديگر از پيشرفت عمده اي در ايجاد اين گونه روابط برخوردار بودند.
ترتيب تولد نيز بر ايجاد روابط دوستي بين كودكان اثر مشخصي به جاي مي گذارد.مطالعات نشان داده كه كودكان پس از فرزند اول، آمادگي بيشتري براي ايجاد روابط دوستانه دارند.
در دوره هفت تا یازده سالگی، با اينكه بين همبازيها و رفقا، صميميت و گرمي روابط وجود دارد، هر چند گاه نيز بين آنها ستيز و نزاع در مي گيرد. معمولا اين جنگ و ستيزها بعد از مدت كوتاهي به دوستي و رفاقت تبديل مي شود، اما همين ويژگي نوساني در روابط دوستانه كودكان، دوستي آنها را بي ثبات و ناپايدار مي سازد و روابط دوستانه آنها را به سرعت به روابط غير دوستانه تبديل مي كند. البته روابط دوستانه بين كودكان با افزايش سن محكم تر و پايدارتر مي گردد. دختران در سر تا سر اين دوره بيش از پسران داراي روابط دوستانه محكم و پايدار هستند.
چون كودكان در اين دوره بيشتر وقت خود را در بازي و ورزش با همسالان صرف مي كنند، كودكاني كه قوي تر و برتر از ساير كودكان عضو گروه باشند، شانس بيشتري براي انتخاب شدن به عنوان رهبر گروه را دارند. البته كودكان رهبر علاوه بر مهارت در بازي و ورزش،بايد از صفات شخصيتي ويژه اي مانند جوانمردي، همكاري، بخشندگي و صداقت نيز برخوردار باشند.
كودكاني كه در اين دوره در رهبري خود از موضع سلطه طلبي و اقتدار با كودكان ديگر برخورد كنند بزودي نقش خود را از دست مي دهند؛ زيرا در اين دوره، كودكان از رياست طلبي و قدرت طلبي همسالانشان به شدت مي رنجند و اين ويژگي را در همسالانشان تاييد نمي كنند. اگر رهبرگروه، نقش خود را به گونه اي ايفا كند كه نيازهاي كودكان ديگر ارضا شود، يك رهبري هميشگي و با ثبات به وجود خواهد آمد. اين ثبات در رهبري، كودكان رهبر را قادر مي سازد تا در مورد تواناييهاي خويش احساس اعتماد به نفس زيادي داشته باشند. هنگامي كه رهبر گروه، نيازهاي اعضاي گروه را برآورده نسازد بزودي جاي خود را به يك رهبر ديگر خواهد داد.
نظر شما