به گزارش خبرنگار مهر، عصر دوشنبه 10 تیرماه مستند "میراث آلبرتا 2" با حضور حسین شمقدری کارگردان و محسن اخوان فیلمبردار این اثر در محل خبرگزاری مهر به نمایش درآمد و پس از آن نشست پرسش و پاسخی صمیمانه با حضور خبرنگاران خبرگزاری فارس، برنا و نسیم برگزار شد.
حسین شمقدری کارگردان مستند "میراث آلبرتا 2" با اشاره به این مطلب که مدیریت در عرصههای مختلف فرهنگ و هنر، سیاسی و اجتماعی در ایران نفتی است، گفت: متاسفانه معتقدم نگاه مدیریت در جناحهای مختلف فکری و سیاسی یک نگاه نفتی است و ریشه همه مشکلات مردم هم در همین زندگی نفتی است. این نگاه استعدادها را در نطفه خفه میکند و نخبگان به دلیل همین حمایتهای نفتی بیحساب از بین میرود.
وی با اشاره به ساخت این فیلم مستند در مرکز آرمان مدیا گفت: بعد از حوادث انتخابات سال 88 فیلم "میراث آلبرتا 1" را در مرکز مستندسازی سفیر ساختم. این مرکز در بخش دولتی فعالیت میکرد اما من در همان دوران انتقاد جدی به کار در سازمانهای دولتی داشته و دارم و معتقدم که برای رسیدن به شرایط مطلوب باید دست از اقتصاد نفتی برداشت.
این مستندساز افزود: به همین دلایل بخش دوم این مجموعه را با بخش خصوصی و در موسسه آرمان مدیا شروع کردم و تمام تلاشم این بود که هزینههای فیلم را از خود آن درآورم. من فکر میکنم فیلم باید از فروش بلیت هزینههایش را تامین کند وقتی که بخش دولتی سراغ نخبگان در حوزههای مختلف میرود و برای تولیدات آنها پول خرج میکند دیگر نمیتوان با نگاه مستقل به کسب درآمد دست پیدا کرد و همچنین در این روند استعداد فرد هم کشته میشود.
شمقدری در ادامه متذکر شد: از همین رو امیدوارم در دولت جدید زندگی وابسته به نفت از میان برداشته و تدابیری در این زمینه اتخاذ شود.
اگر از پدرم کمک می گرفتم عمر فعالیت من به مدیریت او محدود می شد
این مستندساز که در دوره انتخابات فیلم مستند سعید جلیلی را نیز کارگردانی کرده بود در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر اینکه آیا از سوی پدرش جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی دولت دهم حمایت ویژهای شده است؟ گفت: برای ساخت این فیلم چند راه پیش پای ما بود، یکی اینکه از سوی پدر حمایت شویم یعنی سراغ ارشاد برویم یا اینکه مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی را درگیر این فیلم می کنیم، اما در بررسی های مختلفی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که اگر از هر یکی دو راه وارد شویم عمر فعالیتهای ما به عمر فعالیتهای پدرم محدود میشود و این محدودیت خواست من نیست.
وی اضافه کرد: به همین دلیل دنبال جذب سرمایه گشتیم و دانشگاه شریف، انتشارات الهدی و جهاد دانشگاهی کمک شایستهای برای به ثمر رسیدن این فیلم به ما کرد. البته تاکنون موسسه اوج و حوزه هنری حمایتهای خوبی در این زمینه انجام دادهاند. البته من در جریان مسائل تولید نبودم و بیشتر نقش کارگردان هنری مستند را برعهده داشتم چراکه از کودکی در فضای هنری بزرگ شدم. اگر بخواهیم نقش پدرم را در این کار بدانیم باید بگویم پدرم در اصلاح کار مشاورههایی به من داد یعنی من فیلم را به او نشان میدادم و نظرش را جویا میشدم، همچنین نادر طالبزاده و ابوالقاسم طالبی نیز مشورتهایی به من دادند.
با تعامل با حکومت مستند "میراث آلبرتا" را ساختم
مستندساز "میراث آلبرتا 2" در پاسخ به پرسش دیگری که جدا از مسائل اقتصادی فیلم، آیا به لحاظ جریان و خط فکری از جایی حمایت شدهاید و آیا نزدیکی شما به یک خط فکری راه ساختن این مستندها را هموار نکرد؟ گفت: هنرمند میتواند نواقص و مشکلات یک کشور را صریح و حتی با حالتی افشاگرانه مطرح کند ولی وقتی پای افشاگری به میان میآید، طبیعی است که یک جریان فکری رو در روی او در آید ولی وقتی هنرمند حسن نیت خود را ثابت کرده باشد و هدفش از بیان مشکلات اصلاح آنها باشد آنگاه این تقابل میتواند به تعامل تبدیل شود و نتیجه این نشود که آن هنرمند و یا سینماگر به شبکه هایی چون BBC و یا شبکه های نمایش زیرزمینی رانده شود.
شمقدری درباره مواجهه یک حکومت با انتقاد توضیح داد: یک حکومت آرمانی حکومتی است که واکنش درست و مطلوبی نسبت به انتقاد و فیلمهای انتقادی داشته باشد ولی حکومت ما در مجموع این شرایط را ندارد.
وی در توضیح این بخش از صحبتهایش عنوان کرد: وقتی هنرمند از سر دلسوزی و با هدف اصلاح، مسائل مختلف را در بوته نقد بگذارد، هم دوستی خود را ثابت کرده و هم سیستم مورد نقد باور می کند که این انتقاد در جهت کمک به اهداف نظام، حکومت و دولت است. ما در ساخت مستندهای "میراث آلبرتا" با موضوعاتی انتقادی رو به رو بودیم ولی راه تعامل را پیش گرفتیم، اما خب طبیعی است به دلیل همفامیلی بودن با جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی دولت دهم بگویند که پدرم پشت کار ایستاده، ولی حقیقتا چنین نبوده است.
محسن اخوان فیلمبردار این مستند دانشگاهی در ادامه توضیحات حسین شمقدری گفت: من حرف شما را میپذیرم که ما از داخل یک خط فکری هستیم یعنی ما به نظام باور داریم ولی نمیفهمم شما چه نتیجهگیری از این بحث میخواهید داشته باشید. اگر عوامل تولید فیلم "میراث آلبرتا" از سوی یک خط فکری مشخصی هدایت میشد اولین تاثیر این حمایت و هدایت این بود که فرانسه به ما ویزا نمی داد.
وی در پاسخ به پرسشی که درباره محل تامین اعتبار و بودجه این مستند که در سه کشور بزرگ اروپایی ضبط شده است، بیان کرد: ما 13 شهریور 91 پولمان را به یورو تبدیل کردیم، آن روز یورو دو هزار و 745 تومان بود. وقتی ما به ایران برگشتیم یورو به سه هزار و 800 تومان رسیده بود این یعنی اگر ما دو هفته دیرتر میرفتیم اصلا این مستند ساخته نمیشد. ما شانس آوردیم که با بحران قیمت ارز در آن روزها مواجه نشدیم. شرایط مالی این فیلم را باید در دوره خودش سنجید نه با شرایط فعلی.
با انگیزه های شخصی این فیلم را ساختیم
شمقدری ادامه داد: "میراث آلبرتا 2" شاید از جهاتی موافق با یک جریان خاص فکری بوده باشد اما آنچه باعث شد این فیلم را بسازیم دغدغه ها و انگیزه های خود ما بود. من در ذهنم دوست داشتم نخبگانی را که از ایران رفتهاند تشویق کنم به سرزمین خودشان برگردند.
محسن اخوان با اشاره به اینکه مخاطبان دانشگاهی مستند "میراث آلبرتا 1" را بیشتر از قسمت دوم آن پسندیدهاند، گفت: طبق یک نظرسنجی 73 درصد از تماشاگران دانشگاهی، مستند میراث آلبرتا 2 را دیدهاند. 50 درصد از این فیلم راضی بودند و 91 درصد گفته بودند که با ساخت میراث آلبرتا 3 موافق هستند. در واقع مخاطبان دانشگاهی مستند میراث آلبرتا 2 را بیش از شماره 1 آن پسندیده بودند و فکر میکردند مباحث انتقادی و چالشی در قسمت دوم کار ما کمتر شده است.
در ادامه این نشست حسین شمقدری در پاسخ به این پرسش که سوژه های این مستند چگونه انتخاب شدهاند و چرا افراد بیشتر از یک طیف هستند؟ گفت: سوژههای این مستند صرفا دانشگاهی بودند و تقریبا همه مصاحبهشوندگانی که مدنظر ما بودند، حاضر شدند جلوی دوربین بیایند. انتخاب سوژههای ما اینگونه بود که از ایران میدانستیم با چه کسانی باید صحبت کنیم البته کار مستند اینگونه است که نمیتوان طبق پیشبینی قبلی پیش رفت و هنگام کار خیلی چیزها تغییر می کند.
نبود سوژه هایی چون پناهندگی سیاسی از ضعف های فیلم بود
وی در پاسخ به این که آیا به صحبت هایی که دانشجویان در فیلم می کردند وفادار بوده یا ناگزیر به سانسور هم شده است؟ گفت: تمام نظرات را لحاظ کردیم غیر از یک جای فیلم که یکی از دانشجویان از رئیس جمهور انتقاد میکرد که به نظر من حرفهای بدی هم نبود و من این قسمت را در فیلم قرار دادم اما در نمایش های متعددی که داشتیم همین بخش برای ما مشکلساز بود به همین دلیل با این دانشجو تماس گرفتم و مسئله را مطرح کردم و او هم پذیرفت که این بخش از صحبت هایش را حذف کند اما بعدا همین بخش حذفی را در فضای مجازی گذاشتم.
کارگردان فیلم مستند "مردم +1 " در ادامه در پاسخ به این سئوال که چرا سوژه های فیلم همه از یک طیف هستند؟ تصریح کرد: موضوع ما درباره دانشجویان نخبهای بود که برای تحصیل به اروپا رفتهاند به همین دلیل تمام سوژهها را از دانشجویان انتخاب کردم. البته قبول دارم می توانست با سوژه های دیگر چون پناهندگی و مسائل سیاسی گونه ای دیگر از مهاجرت را نشان داد و این ضعف فیلم است اما در کل سعی کردم نسبت به موضوع که نخبگان دانشجویی دانشگاهی بودند وفادار باشم. ضمن اینکه وقتی ما با دانشجویان نخبه رو به رو هستیم آنها دیگر بیشتر با انگیزههای علمی مهاجرت کردهاند و انگیزههای سیاسی در آنها خیلی کمرنگ است. ما به ندرت به این موضوع برخورد کردیم که نمونهای از آن در فیلم هم هست.
وی در بخش دیگر از صحبتهایش درباره روند اخذ مجوز برای ساخت مستند در ایران و تجربهای که از کار در اروپا داشته است، توضیح داد: راستش را بخواهید ما برای کارمان مجوز نگرفتهایم و نیازی هم به این مجوز نیست چون در ایران اگر مجوز هم داشته باشی باز هم جلوی کارتان گرفته میشود. ما حتی برای گرفتن تصویر در پارک لاله هم با مشکل روبه رو بودیم. اینجا مجوز هم داشته باشی میبینی میآیند کارت را متوقف میکنند و دوربینت را میبرند. ولی ما در فرانسه جلوی مجلس آنها مشغول فیلمبرداری بودیم که یک پلیس خیلی با ادب و احترام و شرمندگی از ما خواست اینجا کار نکنیم و بعدش هم رفت و ما دیگر او را ندیدیم.
اخوان نیز در اینباره توضیح داد: هر سازمان و نهادی مجوز خودش را میدهد و مجوز دیگران را هم قبول ندارد. مثلا مجوز نیروی انتظامی را میگیری، حراست فلان سازمان آن را قبول ندارد. خلاصه باید از هر نهاد و سازمانی از نیروی انتظامی تا سپاه و بسیج و ... مجوز بگیری. در چنین شرایطی ما گفتیم اصلا مجوز نمی خواهیم.
این فیلمبردار همچنین درباره بحث آزادی در ایران نیز اینگونه گفت: البته من با این دیدگاه که میگویند در ایران آزادی نیست مخالفم زیرا میبینیم اتفاقا هر کسی هر کاری میخواهد، میکند. مثلا در همان دانشگاه ما دانشجویان هر حرفی میخواستند میزدند حتی علیه بالاترین مقام کشور شعار میدادند و آزاد هم بودند.
امیدوارم در دولت روحانی فضا برای ساخت مستند سیاسی باز شود
شمقدری در پاسخ به این پرسش که آیا در آینده یک مستند درباره مهاجرت های سیاسی خواهد ساخت؟ خاطرنشان کرد: طرح و موضوع خوبی است و امیدوارم با روی کار آمدن دولت آقای روحانی فضا برای ساخت فیلم در چنین حوزههایی باز شود که اگر چنین شود قطعا روی این موضوع کار خواهم کرد.
حسین شمقدری درباره محدودیتهای موجود برای ساخت چنین سوژههایی گفت: متاسفانه در ایران و به خصوص در رسانهای چون رسانه ملی با خط قرمزهای عجیبی مواجه هستیم که این خط قرمزها به فراخور حضور مدیریت های مختلف مدام در حال تغییر و تحول است. نمونه بارز آن را در رفتار تلویزیون برای پخش بازی والیبال ایران و ایتالیا دیدیم. این اتفاق از نبود سیستم و مدیریت درست بود. مثلا یک نفر میگوید پیج سانسور را شل کن و دیگری یکباره میگوید تا ته ببندش.
این مستندساز در پایان عنوان کرد: مصداق رسانه ملی ما ماشینی است که راننده خوبی ندارد و طبیعی است که در چنین شرایطی دائم باید مراقب آن بود که سرعتش از حدی بیشتر نشود چون اگر بیشتر شود به دره میافتد.
نظر شما