جایگاه گزارههای اخلاقی از جمله مسائلی است که قرنهاست ذهن متکلمان، فلاسفه و دیگر اندیشمندان را به خود معطوف داشته و اظهار نظرهای متفاوتی در این زمینه ارائه شده است.
بحث اخلاق از یک سو، با بحثهای حسن و قبح متکلمان گروه خورده و از سوی دیگر، قرین مبحث قضایا، اقسام قیاس و مواد آن در منطق است.
ابوعلی سینا هنوز به سن بیست سال نرسیده بود كه علوم زمان خود را فرا گرفت و در علوم الهی و طبیعی و ریاضی و دینی زمان خود سرآمد عصر شد.
روزی به مجلس درس ابو علی بن مسكویه، دانشمند معروف آن زمان، حاضر شد. با كمال غرور گردویی را به جلوی ابن مسكویه افكند و گفت مساحت سطح این را تعیین كن.
ابن مسكویه جزوه هایی از یك كتاب كه در علم اخلاق و تربیت نوشته بود (كتاب طهاره الاعراق)، به جلو ابن سینا گذاشت و گفت: تو نخست اخلاق خود را اصلاح كن تا من مساحت سطح گردو را تعیین كنم، تو به اصلاح اخلاق خود محتاجتری از من به تعیین مساحت سطح این گردو. بوعلی از این گفتار شرمسار شد و این جمله راهنمای اخلاقی او در همه عمر قرار گرفت.
ابن سینا در باب حکمت عملی دارای دیدگاههایی است اما این دیدگاهها باید در میان آثار او استخراج شود. وی نظریات قابل توجهی در این حوزه داشته که به دلیل نداشتن کتاب مستقل مغفول مانده است.
این در حالی است که برای مثال «فارابی» به عنوان اندیشمند برجسته حوزه حکمت عملی شناخته میشود، نگاهی به آثار بوعلیسینا نیز دارد. بوعلیسینا نگاهی متفاوت به حکمت عملی داشته و بارها در کتابهایش به بخشهای مختلف حکمت عملی، چون اخلاق، سیاست و تدبیر منزل پرداخته است.
باید توجه داشت که ابن سينا در علم اخلاق کتابهايى نگاشت. ابو سعيد ابوالخير از او مىخواهد تا رسالهاى در زمينه تهذيب و تزکيه نفس، براى وى بنگارد. بوعلى نيز رساله سودمند کوتاهى براى ابوسعيد ابوالخير مىنگارد.
رساله «عهد» شيخ رئيس گرچه در زمينه عهد است ولى بخش مهمى از آن، بحثهاى اخلاقى يعنى ارائه راههاى اخلاقى و فنى است.
رساله عهد ديگرى نيز از شيخرئيس در حاشيه «شرح الهداية الاثيريه» صدرالمتالهين آمده است که عهد عملى است. اولين ماده اين رساله دوم که در حقيقت، رساله عمليه است اين است: «عهد کردم که عالمى از عوالم عقلى بشوم».
چون حکيمان در تعريف حکمت گفته اند: «صيرورة النفس عالما عقليا مضاهيا للعالم العيني» بوعلى نيزمىگويد عهد کردم که در تحقيق معارف، سخنى را بدون برهان نپذيرم؛ چون انسان تا حکيم نباشد، تخلقى هم ندارد؛ زيرا هر گونه گرايشى مسبوق به بينش و معرفت است.
نظر شما