مریم صباغزاده ایرانی نویسنده و از موسسان انجمن قلم ایران در گفتگو با خبرنگار مهر، با تاکید بر اینکه فعالیت صنفی توسط اهالی قلم در ایران هرگز به معنی واقعی نتوانسته صورت عملی به خود بگیرد، اظهار داشت: باور جمع شدن و فعالیت جمعی انجام دادن در میان اهالی قلم در ایران وجود ندارد. این یک واقعیت است که ما حاضر نیستیم کار جمعی انجام دهیم و به عبارت سادهتر مسئولیت پذیر باشیم.
وی با ذکر خاطرهای از تشکیل انجمن قلم ایران ادامه داد: در هیئت موسس انجمن قلم 20 نفر حضور داشتند اما پس از تشکیل انجمن به ندرت توانستیم 10+1 نفر را برای تشکیل جلسات هیئت موسس با آن افراد تشکیل دهیم. همین موضوع باعث شد که تعداد این افراد را به 12 نفر کاهش دهیم اما از همان جمع هم خیلی سخت میشود 6+1 نفر را جمع کرد. این همان مسئولیت ناپذیری اهالی قلم در ایران است.
صباغزاده افزود: البته من انجمن قلم را یک نهاد صنفی منفعل و ناتوان نمیدانم و فعالیتش در سالهای گذشته به نسبت سایر نهادهای دیگر که فعالیت همسو داشتهاند، بسیار چشمگیر بوده اما واقعیت این است که وقتی حضور در یک نهاد و جریان صنفی برای اهالی قلم آورده مادی نداشته باشد، حول آن جمع نخواهند شد.
نویسنده مجموعه داستان «مجنون و شیدایی» افزود: بسیاری از نهادهای صنفی باید بر اساس تعریف خودشان، بر مبنای آورده مالی اعضاء اداره شود اما در ایران و نهادهای صنفی اهالی قلم از جمله انجمن قلم ایران افرادی هستند که حتی یکبار هم حق عضویت ندادهاند و این یعنی علاقهای به ساختارمندی فعالیت صنفی که به آن وابستهاند ندارند.
وی تصریح کرد: تشکلهای صنفی به طور معول در ایران قصد ندارند که به موضوع خودکفایی مالی دست پیدا کنند و دوست دارند همیشه دستشان به سوی دولت و کمکهای او دراز باشد و به محض اینکه حس کنند از جایی به آنها کمکی میرسد به سمتش متمایل میشوند. همین مسئله باعث شده است که در ایران عملاً تشکل صنفی واقعی غیر دولتی نداشته باشیم.
نویسنده مجموعه داستانی «هجرانی» در عین حال با تاکید بر این نکته که کمک دولت به نهادهای صنفی را نمیتوان منکر شد، افزود: به نظر من نهادهای مردمسالار مثل شهرداریها را که با دولت فاصله معینی دارند، باید مجرای پرداخت کمک مالی به نهادهای صنفی کرد و یا این کار را بر عهده نهادهایی گذاشت که حامی مالی مجری برخی برنامههای فرهنگی میشوند بیآنکه ارتباط ارگانیکی با دولت داشته باشند. این مسئله منجر به این میشود که نهاد صنفی در کنار حمایتی که از آن میشود استقلال فعالیت خود را از دست ندهد.
صباغزاده افزود: مشکل ما در حمایت از فعالیتهای صنفی سهمخواهی است؛ در قانون آمده است که باید درصدی از بودجه نهادهای مختلف اداری به کار فرهنگی اختصاص پیدا کند اما وقتی پای عمل به میان میآید همه سفت و سخت با آن برخورد میکنند. مجموع این عوامل منجر میشود که فعالیت صنفی فرهنگی در ایران مسدود شود. تجربه تشکیل کتابفروشی انجمن قلم ایران را هنوز از یاد نبردهایم. این کتابفروشی قرار بود یک مجرا برای درآمدزایی یک نهاد صنفی و به قول رضا امیرخانی موقوفهای فرهنگی از سوی انجمن قلم برای جامعه باشد اما آنقدر برای ایجاد آن دردسر کشیدیم که ایجاد مکانی مشابه با آن را برای همیشه فراموش کردیم.
نظر شما