به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری رونمایی از مجموعه 20 جلدی آثار داستانی لئو لیونی صبح امروز سهشنبه 15 مردادماه با حضور غلامرضا امامی و مصطفی رحماندوست در موسسه نشر شهر برگزار شد.
در ابتدای این نشست امامی در سخنانی لیونی را یکی از نویسندگان و تصویرگران بزرگ جهان معرفی کرد و گفت: درست است که او در 1910 و در شهر آمستردام به دنیا آمد، اما زندگیاش در ایتالیا و ازدواجش با دختر یکی از رهبران ضدفاشیست این کشور باعث شد در ایتالیا بماند و ببالد. پس از آن سال البته به آمریکا هم مهاجرت کرد، اما در نهایت به ایتالیا برگشت و زندگیاش را در آنجا ادامه داد. لیونی دانش آموخته رشته اقتصاد تا مقطع دکترا بود و برای فعالیتهای هنریاش هرگز آموزش ندید. با این حال محل تولد او؛ آمستردام، باعث شده بود او با طبیعت زیبا و موزههای غنی ارتباط زیادی داشته باشد و هنر و طبیعت را توأمان باهم لمس کند.
امامی ادامه داد: به اعتقاد من پرتویی از ابدیت بر ذهن لیونی تابیده بود که منجر به عشق او به انسان و طبیعت شد و به خلق آثاری توسط وی منجر شد که او را جاودانه کرد؛ آثاری که به 35 زبان دنیا ترجمه شده و هر ساله میلیون ها نفر آنها را میخرند و میخوانند.
این نویسنده و مترجم با اشاره به آشناییاش با لیونی در سال 1353 گفت: آن سالها برای اولین بار کتاب «آبی کوچولو، زرد کوچولو» او را دیدم و از خواندنش لذت بردم و همان شد که به فارسی هم ترجمهاش کردم و این رشته انس ادامه یافت تا امروز که موسسه نشر شهر با زیبایی این مجموعه را منتشر کرده که به طور حتم در تاریخ ادبیات کودک و نوجوانان ایران ماندگار خواهد ماند. همینجا باید بگویم که آخرین آثار لیونی نیز توسط من برای ترجمه در ایران سفارش داده شده و به زودی ترجمه خواهد شد.
وی در ادامه با اشاره به مخاطبان این کتابها گفت: بچههای دنیا همه شبیه هم هستند. اگر تفاوتی وجود دارد در بزرگترها است. نباید سعی کنیم آنها را جدا کنیم و دامنه خودی و غیرخودی را به دنیای آنها ببریم. نباید یادمان برود که پیامبر اکرم (ص) عنوان داشتهاند که باید از کودکان بسیار آموخت. دنیای بچهها، دنیای لطیفی است که بر حسورزی تکیه دارد. لیونی هم در کتابهایش بر حس کودکانه و زیباییهای مشترک بشری تاکید داشته و همین مسئله منجر به خلق آثاری جهانی توسط وی شده است. لیونی در زمان حیات خود عنوان داشته بود حقیقت اشیاء جذابیت کمی دارد و در مقابل حس آنها است که زیباست. نویسنده کودک و نوجوان نیز باید آنچه از دنیای بچهها حس میکند، بنویسد.
امامی افزود: لیونی تنها به کودکان برای نوشتن کتابهایش فکر نمیکرد. او باور داشت یک کتاب خوب کودکانه برای همه کسانی که لذت از طبیعت را حس نکردهاند، میتواند لذتبخش باشد، اما تاکیدش بر نوشتن برای کودکان و بر مبنای استفاده از سوژههایی در طبیعت بود؛ چرا که کودکان باور دارند حیوانات مانند آنها نگران میشوند، میبینند و امید میورزند. البته در کنار این مسئله، عشق، دوستی، صلح، آگاهی و تفکر در آثار لیونی با هر زبانی که بیان شود چیزی نیست که بشود آن را انکار کرد.
این نویسنده در ادامه این نشست خبری در پاسخ به سئوال یکی از حاضران مبنی بر اینکه تاثیر فعالیتهای خبری و برگزاری چنین نشستهایی برای معرفی ادبیات و کتاب به مردم گفت: در کشور ما چند نهاد رسمی وجود دارد که باید به کار کتاب کودک و نوجوان بپردازند و متاسفانه این کار را نمیکنند. من قصد تعریف از خودم را ندارم، اما همه میدانیم که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قبل از انقلاب ایجاد شد، زمانی که بنده در سالهای پیش از انقلاب و بعد از آن در کانون حاضر بودیم، کتاب به عنوان یک نمونه و الگو توسط کانون چاپ میشد و به همین خاطر سالانه بیش از 10 عنوان کتاب از این مجموعه بیرون نمیآمد، هدفمان این بود که آثاری منتشر شود که نمونهای باشد برای ناشران تا بدانند یک کتاب کودک و نوجوان چطور باید نوشته، ترجمه و تصویرگری شود، اما تحولاتی که امروزه صورت گرفته است، کمیت را بر کیفیت در این نهاد سیطره داده است.
نویسنده کتاب «راز قلعه» ادامه داد: کانون در شرایط فعلی سالانه تعداد زیادی کتاب چاپ میکند که بخش قابل توجهی از آن تنها برای حضور در نمایشگاههای مختلف است. من در دو سال گذشته حتی موفق نشدهام مدیرعامل آنجا را ببینم تا در مورد سوابق کاری خودم با او صحبت کنم و حالا سئوالم این است که ایشان به عنوان مدیر نهاد دولتی و مشخص برای کودک و نوجوان، چه نقشی در حوزه کتاب کودک و نوجوان داشته و تا چه اندازه صاحب تألیف است که به خود اجازه داده رئیس این نهاد باشد؟ چگونه است در این کشور من به عنوان نویسنده میتوانم با رئیس جمهور ملاقات داشته باشم، با ایشان نه؟
وی همچنین با اشاره به ناشران خصوصی گفت: من در سالهای قبل از انقلاب اثری داستانی از غسان کنفانی نویسنده فلسطینی ترجمه و چاپ کردم. اخیرا دیدم که یکی از ناشران بدون اجازه من نقاشیهای زیبای این کتاب را حذف و آن را چاپ کرده است. پاسخگو هم نیستند که چرا این اتفاق افتاده است؟ همه ما این روزها میخواهیم جهان را به دست بیاوریم و فکر میکنیم که راهش گم کردن خودمان است. من از اهالی رسانه هم همین سئوال را دارم که اگر در حوزه کتاب کودک فعالیت میکنند پیش از هر چیزی به خودشان این پاسخ را بدهند که تا چه اندازه دنیای کودکان را لمس کردهاند.
امامی افزود: بعضی از ناشران خصوصی امروزه آقابالاسر نویسندگان هستند و برای آنها و آثارشان تعیین تکلیف میکنند. یکی از آنها به خود من میگفت ویراستارم تشخیص داده که باید یکی از قصههای ترجمه شده توسط من در مجموعه داستان ترجمه شده از «جانی روداری» را حذف کنند و وقتی میگفتم چرا، تنها به تشخیص ویراستارش تکیه میکرد. کار ناشران ما به جایی رسیده که حتی بالاتر از وزارت ارشاد بنویسند و دستور دهند. طبیعی هم است. انتشار کتاب کودک این روزها سودآور است و همه به دنبال کسب سود هستند و نه کار اصولی.
این مترجم همچنین گفت: با وجودی که کتاب هنوز جزو ضروریات زندگی ما نیست، کتاب کودک در ایران نسبت به سایر نقاط دنیا بسیار ارزان است، ولی ما هنوز به کتاب هدیه دادن عادت نداریم. در کنار این موضوع نبودن برنامههای تبلیغی برای معرفی کتاب در صدا و سیما و ناکارآمد بودن شبکههای توزیع را هم باید اضافه کنیم و البته رسم جدید ناشران که این روزها کتابها را میگیرند و حذف میکنند؛ نه چاپ میکنند و نه به نویسنده تحویل میدهند. با این وجود من به آینده ادبی مملکتمان بسیار امیدوارم؛ به ویژه اینکه شاهد تولد نویسندگان و تصویرگران خلاق در سطح جهان هستیم که میتوانند میراث کهن ادبی ما را که کمتر کسی در جهان نمونهای مانند آن را دارد، به دنیا معرفی کنند. یادمان باشد نویسنده هیچ وقت با بخشنامه، سکه، جایزه ادبی و مصاحبه پدید نمیآید. خلق یک اثر هنری حاصل دست بدست هم دادن مجموعهای از عوامل است.
نظر شما