به گزارش خبرگزاری مهر، نفس گوهري ملكوتي است كه بدن را در نيازهاي خود به كار مي گيرد. به سخن ديگر، نفس هر كاري را كه بخواهد انجام دهد، بايد به وسيله بدن و اعضاي بدن باشد، برخلاف عقل كه جوهري است جبروتي و در افعال خود نيازي به بدن و اعضاي بدن ندارد. از اين روست كه مي گويند نفس ازنظر ذات،مجرد است، اما از نظر فعل،مادي، ولي عقل هم از نظر ذات مجرد است و هم از نظر فعل.
همان طور كه بدن انسانها داراي اشكال و الوان مختلفي است نفس نيز داراي حالات و كيفيات گوناگون است. هر حالتي از حالات نفس را مرتبه اي از مراتب نفس مي شمارند. حالات و مراتب نفس عبارت است از اماره، مسوَّله، ملهمه، لوّامه، مطمئنه، راضيه، مرضيه و...در اين جا اين مراحل را به اختصار توضيح مي دهيم.
تحولات و تطورات نفس،گاهي تكاملي نيست يعني نفس سير صعودي مي كند و اوج مي گيرد و بر طارم اعلا مي نشيند و گاهي اين تحولات انحطاط آميز است، يعني نفس سير نزولي مي كند و در وادي حضيض قرار مي گيرد. گاهي به معراج حق اليقين عروج مي كند و بر عرشه عبوديت كه بالاترين مقام انسانيت است ارتقا مي يابد و به مقام والاي رضا مي رسد و گاهي كه در سيه چال شك و ترديد مي افتد و به گناه و معصيت آلوده مي شود و"أدني من البهائم" لقب مي يابد.
- نفس اماره
نفس گاهي حالت سركشي و شوق به گناه پيدا مي كند و انسان را به معصيت مي كشد و در نتيجه انسان را به تباهي سوق مي دهد در اين حالت نفس را "اماره بالسوء"مي گويند. "اماره"صيغه مبالغه و از ماده امر است؛ يعني بسيارامر كننده. نفس گاهي تمام عواملش از گوش، چشم، زبان و...گرفته تا ساير اندام ها را به گناه امر مي كند. در واقع ازهواهاي خود پيروي مي كند و گاهي تمام عواملش را به طرف صواب فرمان مي دهد و از مقام عقل اطاعت مي كند. در هر دو صورت به نفس"اماره"گفته مي شود. اما از نظر متشرعه اين لفظ"اماره" به طور مطلق در معناي منفي حالت اولي استعمال مي شود، يعني از لفظ اماره،"اماره بالسوء"اراده مي كنند.چنانچه در قرآن شريف نيز به همين معنا آمده است. آنجا كه مي فرمايد؛من نفس خود را تبرئه نمي كنم، زيرا نفس قطعا به بدي فرمان مي دهد.
- نفس مسوّله
نفس گاهي شيطنت و فريبكاري مي كند. اعمال و كارهاي زشت را به صورت زيبا جلوه مي دهد در اين صورت، نفس را مسوّله مي نامند مانند نفوس برادران يوسف صديق. اين برادران كشتن و يا به چاه افكندن یوسف را زيبا مي ديدند و نابودي مظهر كمال و الگوي جمال را براي خود كرامت مي پنداشتند.از اين رو دست به كار زشت و ناپسند زده او را در چاه عميقي افكندند و رفتند. آنان چون جريان را به پير كنعان گزارش دادند ناراحت و افسرده خاطر گرديد و فرمود: نفوستان كار بدي را بر شما آراسته و فريبتان داده است پس بايد شكيبايي خوبي نمود و از خداي بزرگ ياري خواست. بنابراين نفس مسوّله يعني نفس فريب دهنده و گول زننده.
- نفس ملهمه
گاهي نفس مورد لطف و عنايت ذات حق جلّ و علا قرار مي گيرد و راه و چاه را به او نشان مي دهد، يعني راه فساد و گناه و انحراف و هم چنين راه هدايت و صلاح و سداد را به او ارائه مي كند؛ در اين صورت به نفس،"نفس ملهمه" مي گويند.چنانچه در سوره مباركه شمس مي فرمايد؛ در اين و ضعيت گروهي طريق فساد و كجروي را در پيش مي گيرند و به دركات جحيم مي شتابند.گروهي ديگر راه صلاح و صراط مستقيم را انتخاب مي كنند و لباس تقوا مي پوشند و اهل بهشت مي شوند.
- نفس لوّامه
نفس انسان براي آن كه به خود محبت دارد، هم خود را و هم كارهاي خود را دوست مي دارد. اين علاقه به قدري شديد است كه حتي زشتي هاي خود را به صورت زيبا مي بيند. غالبا آن كسي كه دزدي و راهزني را پيشه راه خود قرار داده هرگز فكر نمي كند كه اين كار كار زشتي است، بلكه اين كار را براي خود افتخار مي داند، اما گاهي هم با انديشه و تفكر سر عقل مي آيد و به زشتي هاي عمل خود پي مي برد و پيش وجدان خود شرمنده مي شود. در اين حالت به خود مي آيد و خود را سرزنش مي كند در اين صورت به نفس"نفس لوامه" مي گويند. اگر نفس اين حالت را پيدا كند حالت بسيار خوبي خواهد بود و در واقع از ارزش و اعتبار خود را به دست آورده است.
- نفس مطمئنه
نفس گاهي در زمينه اصول و عقايد و معارف اسلامي از وادي شك و ترديد خارج مي شود و خود را عين اليقين و اطمينان مي رساند مانند نفس ناطقه امير المومنين (ع) كه مي فرمود: هيچ چيزي مشاهده نكردم مگر آن كه خدا را قبل و بعد ازآن و همراه آن ديدم و بالاتر از اين هم مي فرمود، اگر پرده اين جهان ماده نيز كنار رود هرگز چيزي بر يقين من افزون نخواهد شد. اين مرحله،حقيقت حقّ اليقين است.
- نفس راضيه
گاهي نفس انسان در اثر درك حقايق و تشخيص فلسفه احكام و حوادثي كه در جهان به و جود مي آيد مانند طوفان،زلزله،سيل و...به قضاي الهي راضي مي شود و از وقوع هيچ حادثه اي اظهار عدم رضايت نمي كند و هر چه از دوست برسد آن را نيكو مي داند، نفس را در اين حالت"نفس راضيه" مي خوانند. اين تسليم و رضا يكي از حالات بسيار خوب انسان است.
- نفس مرضيه
گاهي نفس در اثر انجام تكاليف شرعي و اداي و ظايف عبوديت و بندگي و ترك تمام معاصي و گناهان مورد رضايت و عنايت خاصه پروردگارش قرار مي گيرد و از اين لحاظ در اين حالت،آن را نفس مرضيه مي گويند.
نظر شما