۲۳ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۲۵

نظم گرايي در سيره سیاسی و اجتماعی پيامبر(ص)

نظم گرايي در سيره سیاسی و اجتماعی پيامبر(ص)

تاكيد بر امت واحده، مشورت در اخذ تصميمات حكومتي و تاكيد پيامبر ص) بر تساوي افراد و نفي تبعيض نژادي و قومي ارزش هايي هستند كه بر نظام اسلامي حاكم مي باشند و آن را ماهيتا از ساير جوامع مدني متمايز مي نمود.

به گزارش خبرگزاری مهر، هر كس با اندك مطالعه اي مي تواند به سيره حضرت محمد (ص) ميني بر توجه به نظم در زندگي شخصي و رعايت و حفظ آن در تعامل اجتماعي پي ببرد. تقسيم اوقات شريف ايشان به عبادت، طرح مسائل روز و نيز پاسخگويي و رسيدگي به مشكلات خصوصي مسلمانان در مسجد النبي كه هر كدام در جوار يكي از ستونهاي مسجد انجام مي شد و در تبيين اهميت نظم در امور شخصي حضرت مثال زدني است. ازآنجا كه جايگاه نظم عمومي در سنت نبوي مورد توجه است از پرداختن به نظم در زندگي شخصي آن حضرت صرفنظر مي نماييم.

اولين اقدام سياسي- اجتماعي رسول اكرم(ص) ايجاد مركز براي مسلمانان و استوار ساختن جامعه اسلامي در مدينه النبي است. تا زماني كه حضرت در مكه به سر مي بردند، اسلام به عنوان يك دين فردي با عقايد و عبادات خاص تلقي مي شد و عمده تلاش هاي رسول اكرم(ص) بر اصلاح اعتقادي مردم و دعوت به يكتاپرستي، توجه به آخرت و ترويج روحيه زهد و عبادت متمركز بود، اما بعد از آن كه اهالي يثرب طي ديدارهايي در دو سال پياپي با پيامبر، ازآن حضرت اعلام حمايت نمودند، روند شكل گيري جامعه مدني اسلامي آغاز مي شود.ب عد از هجرت حضرت رسول اكرم(ص) به يثرب كه ازآن زمان به مدينه النبي معروف گشت اين روند سرعت گرفت.

مدينه سازي به معناي پذيرش حاكميت نظم و قانون بر يك جامعه است، زيرا مدينه يعني شهر جز با رعايت اصول قواعد و ضوابط الزام آوري كه بتواند از سلامت و رواني تعامل اجتماعي محافظت نمايد سامان نمي گيرد.

با توجه به سادگي نسبي روابط بين شهرهاي قديم و ضوابط حاكم بر روابط اجتماعي آن زمان، نيازي به و ضع قوانين مدون امروزين احساس نمي شد، ليكن اصول و قواعد الزام آوري كه همراه با ضمانت اجرا باشد،همان نقش قوانين موضوعه امروزي را ايفا مي كرده است كه به لحظ ماهوي تفاوتي با مفهوم قانون ندارد.

اصولا اصطلاح مدينه به معني شهر زماني كه منسوب به پيامبر مي شود مدينه النبي يا شهر پيامبر پيش از آن كه نشان دهنده مكان جلوس و زندگي رسول اكرم(ص) باشد، نشان دهنده نوع خاصي از اراده جامعه و نظام مدني است كه بر سياست، فرهنگ، اقتصاد و ..آن حاكم است اين معنا را ما از پيمانهاي عقبه اول و دوم استنباط مي نماييم كه درآنها از ارزش هايي ياد شده كه نشان دهنده نظام اجتماعي خاص است.

تاكيد بر امت واحده، مشورت در اخذ تصميمات حكومتي و تاكيد پيامبر بر تساوي افراد و نفي تبعيض نژادي و قومي ارزش هايي هستند كه بر نظام اسلامي حاكم مي باشند و آن را ماهيتا از ساير جوامع مدني قانون گرا و نظام مند متمايز مي نمود.

سلوك پيامبر اسلام (ص)

سلوك پيامبر اسلام با غير مسلمانان اعم از يهوديان، مسيحيان، مشركاني كه حربي تلقي مي شدند و مشركاني كه در صلح با مسلمانان زندگي مي نمودند پيمان صلح حديبيه، بيان احكام جهاد، غرامات، حقوق افراد غير مسلح"حقوق بشر دوستانه" و ...مبتني بر قواعدي است كه نظام مند بودن روابط خارجي دولت نبوي را مي رساند. اين احكام در قرون بعد اساس قسمتي از فقه و حتي ابوابي مانند جهاد را تشكيل داد كه مي توان از آن به"حقوق بين الملل اسلام" ياد نمود. احكام فقه اسلامي در حوزه قضايي و جزايي نيز در زمان نبي اكرم(ص) بنيان نهاده شد. احكام مربوط به قضاوت،شرايط قاضي و نحوه رفتار وي،شهادت و ساير ادله اثبات دعوا، اعتبارحكم قاضي، احكام مربوط به حدود، تعزيرات، قصاص و ديات و ... همگي از اهتمام آن حضرت به قوام نظام قضايي اسلام حكايت مي نمايد.

با اين و صف چگونه مي توان تصور نمود ديني كه براي سوق دادن جامعه به سوي يك آرمان داراي نظام حقوقي در تمام مسائل سياسي، اقتصادي و اجتماعي"مانند نكاح و طلاق، تقسيم ارث و ... است به خاطر جمود بر احكام جزيي كه عمدتا متاثر از پديده هاي زمانمند و مكانمند مي باشد، سلامت و سلاست مجموعه نظام را مختل نموده و يا زير سوال ببرد.

شايسته است در همين جا حديث نبوي را از كتاب امالي شيخ صدوق يادآوريم تا جايگاه سياست در مجموعه نظام اسلامي و اهميت حفظ آن را دريابيم. رسول گرامي اسلام (ص) فرمودند: از كسي كه خداوند او را سرپرست گردانيده و لايت به او داده حرف شنوي و اطاعت نماييد زيرا او رشته اسلام است.

اين حديث به نيكي نظام مند و منسجم بودن عقايد و احكام اسلام را مي رساند و اهميت حفظ آن را، كه به و سيله اطاعت از ولي ميسر است، روشن مي نمايد. با توجه به استفاده اصطلاح"ولاه الله الامر"به معناي خداوند او را سرپرست گردانيده مي فهميم كه منظور از اطاعت از وي اطاعت از فرامين و مقرراتي است كه وي براي اداره امور وضع مي نمايد. 

-----------
منابع

- نهج البلاغه، نامه 53

- فروع ابديت، جعفر سبحاني

- آيه مباركه 92 سوره انبيا، آيه 38 سوره شوري، آيه 159 آل عمران

- اسلام و حقوق بين الملل، محمد حميد الله، ترجمه محقق داماد

کد خبر 2115478

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha