سوالات و نکات بیرامون کودتای 28 مرداد 1332 یکی از مواردی است که ذهن مورخان دوران معاصر را به خود مشغول داشته و عمده سوالاتی نیز حول محور و مدار این واقعه برای تاریخ نگاران مطرح می باشد. شناخت دولت مصدق، نهضت ملی ایران، آرمانهای دموکراتیک و قدرت حاکمیتی، نقش روحانیت و درکل درک علل و اسبابی که موجب گردید تا کودتا موفق و استبداد همچنان پابرجا بماند از موارد مهم در بررسی کودتای مرداد 1332 به حساب می آیند.
آنچه مشخص است این می باشد که کودتای 28 مرداد بر سر مساله ای مهم و با ارزشی چون نفت آغازگردید، اما در ادامه سیاستهایی دیگر نیز به سیر صعودی این واقعه دامن زد. همان طور که با استناد به منابع تاریخی مشخص است، مصدق در نهم اردیبهشت 1330 توسط محمدرضا پهلوی و دربرابر امواج خروشان و فزاینده تمایلات مردم بر مسند قرارگرفته و به نخست وزیری منصوب شده بود. وی که از حقوقدانان و مالکان ثروتمند به شمار می آمد از سالهای اول به صورت یک چهره سیاسی برجسته به شمار می رفت و درپی سالها خدمات گوناگون ملی، در آن برهه به عنوان یک لیبرال دموکرات منش و ناسیونالیست سرسخت شهرت یافته بود.
مصدق در سالهای آخر دهه 1940 با دو مساله مورد توجهه مردم هم رای وهم صدا بود؛ خواست انتقال قدرت سیاسی از دربار به مجلس و افزایش نظارت برصنعت نفت ایران که در کنترل شرکتهای بریتانیایی نفت انگلیس وایران قرار داشت. درست به منظور جامه عمل بوشانیدن به همین اهداف و به ویژه هدف دوم هم بود که سازمانی به نام جبهه ملی تشکیل و به منظور هماهنگ ساختن مقابله پاشاه وانگلیس استقرار یافت و طولی نکشید که مصدق به عنوان رهبرآن انتخاب شد. جبهه ملی که ائتلاف گسترده ای از گروهها واحزاب سیاسی بود تظاهرات متعددی علیه شاه وانگلیس را ترتیب داده و 7نفر از جمله مصدق را نامزد انتخابات دوره 16 مجلس کرد.
مصدق دراسفند 1329 لایحه ملی شدن صنعت نفت را تسلیم مجلس کرد و این لایحه به سرعت به تصویب رسید و اندک زمانی بعد، به این لایحه جنبه قانونی بخشیده شد. تصویب چنین قانونی موجب درگیری مستقیم مصدق با دولت بریتانیا شد. انگلیس ها هم ازجانب دیگر 50 درصد سهام شرکت نفت انگلیس و ایران را مالک بودند و تمایلی نداشتند تا ملی شدن را به طور کامل بپذیرند. بریتانیا در این بین برای استیلا مجدد خود بر نفت ایران، طرح سه استراتژی را در نظر گرفت تا مصدق را وادار به عقب نشینی کند ویا او را از کار برکنار سازند.
اما سه استراتژی مورد نظر حکومت بریتانیا حول محور موارد ذیل بود:
-ترتیب دادن یک سلسله مانورهای حقوقی ودرخواست از دیوان دادگستری بین المللی لاهه درباره مناقشه برسر مساله نفت.
-تلاش برای انجام اقدامات اقتصادی از راه محاصره اقتصادی ایران ومانورهای نظامی در منطقه.
- و در آخر کوشش در جهت برکناری مصدق با توسل به اقدامات سیاسی محرمانه و با کمک شبکه ای مرکب از سیاستمداران، بازرگانان، افسران ارتش و علمای سرشناس.
خود طرح کودتا نیز شامل 4 بخش عمده بود: نخست آنکه باید توامان توان و مقدورات تبلیغاتی وسیاسی سازمانی به نام (بدامن) علیه مصدق به کار گرفته شود، دوم سران مخالف به تحصن در مجلس تشویق شوند وبا ایجاد اغتشاش وآشفتگی برتنش وآشفتگی موجود افزوده گردد. سوم آنکه موافقت شاه با عزل مصدق وانتصاب زاهدی به نخست وزیری کسب شود ودست آخر جلب بشتیبانی افسران رده بالا در ارتش تامین گردد.
به این ترتیب مراحل ابتدایی کودتا طرح ریزی شده وتلاش برای تحقق آن صورت می بذیرد. اما به راستی انگیزه اصلی کودتا توسط آمریکا وانگلیس چه می توانست باشد؟
شاید ابتدایی ترین باسخ به این برسش همان مطلبی باشد که در ابتدای متن به آن اشاره شد یعنی تلاش برای کسب بخشی از تولیدات نفتی ایران. این باسخ با وجود آنکه درست می باشد اما کامل نیست، زیرا همان طور که در طول سالهای متمادی روابط ایران با آمریکا، روابط یک غارت شده با یک غارتگر بوده است به نظر می رسد در این ماجرا نیز خط مشی نفاق گرایانه آمریکا به وضوح قابل مشاهده است، منافع مشترک آمریکا و دول غربی که نشات گرفته از جهان بینی اومانیستی، اصول سکولاریستی و سرمایه داری امبریالیستی است، به نوعی در هم سویی با منافع انگلیس معنا می یابد.
حرکت آمریکا درقبال نهضت ملی ایران مبتنی بر توازن با انگلیس بوده است. آمریکا خواهان به دست آوردن سهمی از منابع نفتی ایران بود و به همین جهت تمام نظرات انگلیس را در مقابله با نهضت مردم ایران بذیرفته و عملا برای اجرای طرح انگلیس یعنی کودتای ننگین 28 مرداد 1332 دست به کار می شود. نقش آمریکا در این ماجرا از جهت اجرایی نقشی مهم و به نوعی نقش اول این بازی سیاسی به حساب می آید.
به هر روی با اجرای کودتای 28مرداد بار دیگر حکومتی دست نشانده ایجاد شد، حکومتی که بنیاد و اساسش را سیاستهای آمریکا تشکیل می داد و سایه استبداد در آن به وضوح احساس می گردید. به یقین مصدق نیز قربانی بازی سیاسی دول غربی چون انگلیس وآمریکا شد.
منابع؛
ایران بین دوانقلاب، یرواندآبراهامیان، نشرمرکز
رفتارشناسی آمریکادرقبال نهضت ملی ایران، محمدحسین جمشیدی، مرکز اسناد انقلاب
کودتای 28مرداد1332، مارک -ج- گازیوروسکی، ترجمه غلامرضا نجابتی
نفت در خاورمیانه، ایرج ذوقی، نشردانش برور
نظر شما