به گزارش خبرنگار مهر، کارگاه داستان یازدهمین جشنواره شعر و داستان سوره در حالی پیش از ظهر امروز شنبه 26 مرداد در سنندج برگزار شد که بیشتر زمان این کارگاه حول و حوش بیان بحثهای نظری شرکت کنندگان در این کارگاهها پیرامون داستانها گذشت و در نتیجه تنها سه داستاننویس موفق به خوانش داستانهای خود شدند.
راضیه تجار به عنوان دبیر و مجری این نشست در اقدامی قابل توجه و با سعه صدر اجازه داد تا جوانان حاضر در کارگاه با یکدیگر به بحثهایی بپردازند که سطح آنها در موارد متعدد بسیار بالاتر از کیفیت داستانهای قرائت شده بود.
این گزارش میافزاید، یکی از داستانهای خوانده شدن در این کارگاه روایتی است از دو برادر دوقلو که یکی شهید شده و دیگری 40 روز پس از شهادت برادرش و به خواست مادر تن به ازدواج داده و روح برادر شهیدش به این مراسم آمده است.
خوانش این داستان با واکنشهای زیادی روبرو شد. با وجود اینکه تجار پس از قرائت این داستان از فضا و حس آمیزی خوب داستان یاد کرد، یک جوان داستاننویس شیرازی و از حاضران در جشنواره به چرایی تالیف چنین آثاری انتقاد شدیدی کرد و گفت: وقتی صحبت از داستان میکنیم باید دقت کرد که زبان و فرم در داستان دو موضوع درهم تنیده هستند. نمیشود یکی را داشت و دیگری را فراموش کرد. این تلفیق برای نمونه در داستانهای ساعدی و ناباکوف نمود دارد و بد نیست که این مسئله را مورد توجه قرار دهیم.
تجار در واکنش به این اظهارات گفت: البته همه چیز داستان در فرمگرایی نیست. من هم اگر قرار باشد اسم نویسندگان و کتابهای مطرح و مد نظرم را برای شما بیاوریم، شاید 400 نفر بشود. آقای ساعدی هم روزی از یک جا مثل شما شروع به نوشتن کرد و در نهایت ساعدی شد. شماها نیز همه در مرحله نخست هستید و نباید خودتان را با امثال او مقایسه کنید و مثل او اسیر بازیهای فرمی شوید.
پس از این سخنان یکی دیگر از حاضران در این نشست با اشاره به داستان خوانده شده، گفت: باید دنبال زبان و سوژههای تازه بود؛ چرا که به نظر من خیلی از داستانهای جنگی امروز و از جمله این داستان برای مطرح شدن در 20 سال قبل مناسب بود و نه امروز و بسیاری از حرفهای آنها قبلا زده شده است.
اما در مقابل یکی دیگر از داستاننویسان جوان این نشست این داستان را اثری مدرن و بر مبنای نظریه موسوم به تهی شدگی در زمره داستانهای سوررئال دانست.
قرائت داستان دیگری در این نشست با عنوان «بازی» نیز که در آن مردی در پارک از زنی غریبه میخواهد در قالب یک بازی با او به بحث در مورد علت جدایی زوجهای جوان بپردازد، نیز با حواشی روبرو شد.
برخی از حاضرین در این نشست این داستان که تنها بر پایه دیالوگ و گفتگوی دو نفره تنظیم شده بود را نه داستان که یک طرح واره دانسته و در توضیح مدعای خود نیز نداشتن گره داستانی را عنوان کردند.
از سوی دیگر یکی دیگر از حاضران جوان این نشست از نویسنده خواست مخاطبانش را با شعور فرض کرده و برای داستاننویسی سعی در معرفی المانهای داستانی تکراری به او نکند.
همچنین مصطفی انصافی داستاننویس کرجی این اثر را تنها یک دیالوگ دو طرفه دانست که به جای داستان تنه به تنه نمایشنامه رادیویی میزند و طرح آن به عنوان داستان در این نشست به زعم او درست نبود.
در کارگاه داستان کودک و نوجوان نیز که با حضور طاهره ایبد و فرهاد حسنزاده برگزار شد، محور اصلی نشست نقد داستانهای ارائه شده در جشنواره از سوی اساتید و نویسندگان بود.
در این نشست و پس از قرائت سه داستان از سوی حاضران فرهاد حسنزاده در سخنانی اظهار داشت: به شما توصیه میکنم از چند لایه نوشتن داستان نهراسید. همچنین نمیتوان گفت که مخاطب داستان چند لایه، مخاطبی بزرگسال است. من به شخصه تمام تلاشم این است که داستانی چند لایه بنویسم که نوجوانان به فراخور حال خود آن را درک کنند و بزرگسالان نیز به سهم خود از داستان بهرهای داشته باشند.
طاهره ایبد نیز در این کارگاه در سخنانی اظهار داشت: زمانی که داستانی برای مخاطبی خاص مینویسیم آن مخاطب در بهترین حالت لایه ظاهری داستان را برداشت میکند و اگر مخاطب تیزهوشی پیدا شد، شاید لایه دوم داستان نیز کشف شود. چند لایه نوشتن با این حال باعث میشود بخشهایی از داستان در ضمیر ناخودآگاه مخاطب رسوب کند و در آینده او را کامل سازد.
ایبد همچنین به داستاننویسی با سوژههای مرتبط با موضوع انقلاب و دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: شعاری ننوشتن در این سوژهها کار دشواری است. گاهی اوقات داستانی مینویسیم که تمام آثار داستانی از جمله گره، انتظار، عدم تعادل در آن وجود دارد، اما جریان زندگی در داستان دیده نمیشود و روایت بسیار کلیشهای است و البته گاهی هم برعکس این ماجرا رخ میدهد. با این حال معتقدم قدرت و قوت زبانی به ویژه در داستان کودک از موضوعات اکتسابی است که نویسنده جوان باید سعی کند تا آن را در خود بپروراند.
نظر شما