به گزارش خبرگزاری مهر، اگر چه سعادت ابدي و خوشبختي دايمي در معرفت النفس و شناختن حقيقت انسانيت است كه راه مستقيم خداشناسي است، اما شناسايي هر يك از فروع و اجزاي تن و جوارح بدن نيز تا اندازه اي سعادتي در بر دارد. خويشتن شناسي اعم از شناختن جسم و جان و يا روح و روان است. انسان به تدريج مي تواند با ساختمان وجود خود آشنا گردد و طرز به كار بستن هر يك از جوارح را بداند و از وظيفه و كار آنان با خبر شود.
خودشناسي يا معرفت نفس زيربناي سعادت و خوشبختي بشر در زندگي مادي و معنوي است. انسان در پرتو خودشناسي به نيازهاي دروني و بروني خود پي مي برد. متاسفانه درتمدن جدید شناخت انسان مورد توجه قرار نگرفته است. در ساختمان جسم و روان بشر غرائز حيواني و قواي انساني به هم آميخته است كسي كه خواهان خوشبختي است بايد خود را بشناسد.
حضرت علي(ع) مي فرمايد: كسي كه خود را نشناسد از مسير صحيح و نجات بخش دور مي شود و به راه جهل و گمراهي مي گرايد. انسان وقتي خود را شناخت و آگاه شد مي داند براي چه آمده و به كجا مي رود. حضرت علي(ع) درباره عارف چنين فرموده است: عارف كسي است كه خود را بشناسد تا موجبات آزادي خويش را فراهم آورد و نفس را از هر عاملي كه باعث دوري از سعادت كمالش مي شود پاك دارد.
قسمت عمده خويشتن شناسي و آشنا گشتن به رموز وجود خويش، توحيد و خداشناسي است كه علت غايي خلقت و ايجاد است. خداي متعال در قرآن كريم مي فرمايد: جن و انس را نيافريديم مگر اينكه مرا بشناسيد و به يكتايي پرستش كنند. (آيات 52و57 سوره الذاريات) در حديث قدسي وارد شده است: گنج پنهاني بودم خواستم شناخته شوم پس مخلوقات را آفريدم تا شناخته شوم.
بشر امروز بسياري از مجهولات طبيعت را روشن نموده است بر درياها و خشكي ها حكومت مي كند عناصر معدن را مسخر خويش گردانيده و زندگي بشر امروز بر اثر همين كشف ها روبه بهبودي است. حتي انسان امروز توانسته است از محيط جاذبه زمين به آرامي قدم به كره ماه گذارد و به كشف آن كرات بپردازد، اما هنوز نتوانسته خود را بشناسد و جنايت و جرايم را از زندگي خويش بزدايد. اين ناكامي و محروميت انسان امروز ناشي از خود شناسي است و گويا بشر امروز خود را فراموش كرده و از خداي خود دور گشته است.خ ويشتن شناسي و آشنا گشتن به رموز وجود خويش همان توحيد و خداشناسي است كه علت غايي خلقت و ايجاد است. خداي متعال در قرآن سوره الذاريات آيه 56 مي فرمايد؛و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدونَ.
خويشتن شناسي و معرفت نفس پايه و اساس سعادت بشر در جميع شئون مادي و معنوي است. در سازمان خلقت بشر غرائز حيواني و قواي انساني به هم آميخته و خالق دانا و حكيم انسان را معجوني از عقل و شهوت آفريده است. از نظر جنبه حيواني گرفتار خود دوستي و حبّ به اولاد و شهوت و غضب است تا بتواند ازآن رهگذر بهره برداري نمايد و از طرفي او را به سلاح عقل و معرفت ووجدان اخلاقي مجهز نموده تا در پرتو آنها خداي جهان را بشناسد خوب و بد را تشخيص دهد از كمالات آدمي برخوردارگردد.
حضرت علي(ع) مي فرمايد: كسي كه خود شناس باشد به بزرگترين خير و سعادت دست يافته است. هيچ خير و سعادت نصيب آدمي نمي شود مگر آنكه از گاه بپرهيزد، فرار از گناه بدبختي هاي گوناگوني كه بشر امروز با او دست به گريبان است بر اثر گناه و آلوده گشتن به انواع گناه است. كيفر چنين انسانهايي همين جنگ ها و كيفرهاست.
قرآن آيه مباركه 37 سوره دخان مي فرمايد؛زندگي انسانهاي مجرم را تباه ساختيم. گناه هم موجب بر هم زدن نظم عمومي و اجتماعي است و هم بزرگترين انحطاط و سقوط انساني است.
در نتيجه كه روح توانا در تن توانا و فكر سالم در بدن سالم است بنابراين معرفت جسم به معرفت جان و روان مساعدت مي كند و شاخه اي از شجره خوشبختي آدميت است. دانشمندان، روانشناسان و روانكاوان در قرون اخير به اين حقيقت پي برده اند كه انسان در ماوراي شعور ظاهر خويش شعوري مخفي دارد و گويي در پس اين ظاهر، پشت پرده اي وجود دارد ولي عده اي به اصالت شعور باطن ايمان و اعتراف دارند.
نظر شما