۳ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۱۶

در گفتگو با مهر مطرح شد؛

سلفی‌گری جهادی برای خود اهل سنت نیز تهدید جدی است/ هیچ نهاد فرهنگی متولی مقابله با این گروه‌ها نیست

سلفی‌گری جهادی برای خود اهل سنت نیز تهدید جدی است/ هیچ نهاد فرهنگی متولی مقابله با این گروه‌ها نیست

یک پژوهشگر حوزه تروریسم، با بیان اینکه نباید بحث سلفی گری را با اهل سنت مخلوط کنیم چون یکی از جوامعی که به شدت از ناحیه وهابیگری ضربه خورده است، خود اهل سنت هستند، گفت: گروه‌های تندرو در ایران با سوءاستفاده از بستر اهل سنت و گره زدن شعارها، اقدامات و اهداف خود با اهل سنت و به نام ایشان در ابعاد قومی و مذهبی در صدد تأثیر گذاری و همگرایی بیشتر در مناطق مختلف هستند.

در راستای تبیین مبانی و اهداف فرقه های نوظهوری که با کمک برخی معاندین جمهوری اسلامی ایران انجام می شود خبرگزاری مهر برآن شد تا با استفاده از کارشناسان مؤسسه راهبردی دیده‌بان(مرکز مقابله با جبهه معارض جمهوری اسلامی ایران) ابعادی از اقدامات این گروه ها را مورد بررسی قرار دهد.

یاسر دهقانی کارشناس مسئله تروریسم مؤسسه راهبردی دیده‌بان در گفتگو با خبرنگار مهر، با اعلام تمایز اهل سنت با بحث وهابیگری تصریح کرد: نباید سلفی گری و وهابیگری را با اهل سنت یکی بدانیم چون یکی از جوامعی که به شدت از ناحیه وهابیگری ضربه خورده است، خود اهل سنت هستند و در یک بررسی تاریخی متوجه می شوید اولین رویارویی بحث سلفی گیری و وهابیت بین بنیانگذاران این فرقه با علمای اهل سنت بوده است.

وی وهابیت را مهمترین مصداق سلفی گری خواند و در ادامه تصریح کرد: سلفی گری در تعریف بازگشت به گذشته و تقلید و پیروی از گذشتگان (سلف صالح) است و این فرقه معتقدند که برای دست یابی به اسلام واقعی باید به سلف صالح و رفتار آنها بازگردیم و این یک بحث تاریخی گسترده است اما آنچه که در سالهای اخیر اتفاق افتاده است، ظهور گروه‌های جدید سلفی است که هر کسی به جز خود و پیروان خود را کافر معرفی می‌کنند. یک زمانی سلفی ها دنیا را به کفر و اسلام تقسیم می کردند و  کافر آنهایی بودند که مسلمان نبودند اما سلفی گری جدید هر کسی به غیر از خود را همه در عالم کفر تعریف می کنند و این خطرناک است.

سلفی گری جهادی برای جهان اسلام یک خطر بزرگ است

دهقانی با اشاره به ریشه های تاریخی سلفی‌گری تصریح کرد: بعد از مرگ ابن تیمیه، شاگردانش سعی کردند که تفکرات سلفی گری از بین نرود ولی طی سالها در حاشیه می روند اما در قرن 12 مکتب وهابیت با ریشه های تفکر ابن تیمیه ظهور پیدا می کند. اما اینکه الان ما چه نسبتی با سلفی گری داریم اینکه بزرگترین مشکلی که ما با سلفی گری داریم سلفی گری جهادی است که برای جهان اسلام یک خطر بزرگ است. البته میان سلفی‌گری تکفیری و سلفی‌گری جهادی، شباهت‌هایی وجود دارد و سلفی‌گری جهادی در خدمت سلفی‌گری تکفیری قرار گرفته است. سلفی گری جهادی خود را مسلمان می داند و می گوید هر کسی که داخل فرقه ما نیست و در راستای افکار ما نیست چه مسلمان و چه غیر مسلمان کافر است و باید با آنها جهاد داشته باشیم.

وی در مورد نقش علمای اهل سنت در آگاهی بخشی مردم در این زمینه گفت: علمای اهل سنت در کشور به صراحت و با شدت در مورد وهابیت و نقش مخرب آن در از بین بردن وحدت در بین مسلمانان موضع گیری می‌کنند و آنها و اقداماتشان را محکوم می کنند. بحث سلفی گری جهادی برای همه و حتی خود اهل سنت یک تهدید جدی است. اتفاقی که در برخی از مناطق کشور رخ داده است، گروههایی در قالب فعالیتهای تروریستی و انتحاری به مناطق هدف ورود پیدا می کنند و بحث اقلیت قومی و اقلیت مذهبی را با هم گره زده و آن را در کنار عدم توسعه و نبود امکانات در منطقه قرار می دهند و با سوءاستفاده از برخی از آیات و روایات و شور جوانی، برخی از افراد را برای عملیات‌های تروریستی علیه این مناطق اغفال می‌کنند. این در حالیست که اگر کمبودی در این مناطق وجود دارد و یا این منطقه به لحاظ امکانات دارای شرایط مطلوبی نیست مختص این منطقه نیست شما می توانید همین نبود توسعه و امکانات را در برخی دیگر از نقاط کشور که اقلیت قومی و یا مذهبی هم نیستند، مشاهده کنید.

گروه های سلفی جهادی در داخل پاکستان آموزش عقیدتی می بینند

این کارشناس حوزه تروریست افزود: وقتی می گوییم سلفیت، یک سرش می شود اخوان المسلمین که در مصر فعال است و یک سرش می شود القاعده و بن لادن که نمود اصلی اش وهابیت است. یکی از دلایلی که در استانی مانند سیستان و بلوچستان هر از گاهی شاهد عملیات تروریستی و انتحاری هستیم همجواری این استان با پاکستان است. اغلب اعضای گروه‌های افراطی که در سال‌های گذشته در این استان دست به اعمال تروریستی زده‌اند در مدارس دینی کشور پاکستان تحصیل کرده‌اند. این گروهها اکثرا در داخل پاکستان آموزش عقیدتی می بینند و این جوان وقتی به ایران وارد می شود و مثلا به زعم خودش یکی از مظاهر کفر را می بیند، دست به اقدامات تروریستی یا انتحاری می زند.

دهقانی با اشاره به راههای مقابله با این افراد، بر کار فرهنگی در این زمینه تأکید کرد و گفت: یکی از مهمترین فعالیتهای پیشگیرانه، رویکرد فرهنگی داشتن و نیز و از بین بردن پایگاه اجتماعی و دینی این گروههای سلفی در منطقه است. قبلا گروههای شرق کشور شرور بودند که قاچاق اسلحه، سوخت یا مواد داشتند و مسئولین می رفتند با رئیس طایفه صحبت می کردند و نسبت به رفتار آنها هشدار می دادند و بزرگ طایفه نفوذ کلام داشت اما الان اتفاقی که افتاده این است که افرادی که در گروه تروریستی شرق فعال هستند، به یک خوداجتهادی رسیدند و حتی حرف علمای اهل سنت را نمی پذیرند و این مسئله  وضعیت را پیچیده تر می کند.

وی با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری پیرامون حفظ احترام و جایگاه مقدسات اهل سنت، برخی رفتارها و موضع گیری های تند شیعیان را دستاویز اقدامات تروریستی سلفیون و وهابیت اعلام کرد و گفت: نباید بحث وهابیت و سلفیگری را با اهل سنت مخلوط کنیم چون خود اهل سنت اولین آسیب دیدگان این گروه افراطی هستند. یک عامل انتحاری که در خیابان دست به اقدامات تروریستی می زند تنها شیعیان را مورد حمله قرار نمی دهد، بلکه در خیابان افراد مختلف از اهل سنت و شیعه و... را از بین می برد. باید به مردم این مناطق آثار اجتماعی و اقتصادی این اقدامات را یادآور شویم که اگر منطقه ناامن شود، به لحاظ اقتصادی و اجتماعی پیامدهای منفی برای استان و مردم دارد و خطرات ناشی از عمل انتحاری را با زبان خود مردم برای آنها تبیین کنیم.

هم‌وطنان اهل سنت به هیچ عنوان اعمال و رفتارهای تروریستی در کشور را از سوی سلفیون برنمی تابند

دهقانی گفت: ما از نظر حضور و گسترش فرقه وهابیت در کشور دغدغه‌ای نداریم چرا که هم‌وطنان و برادران و خواهران اهل سنت در ایران به هیچ عنوان اعمال و رفتارهای تروریستی در کشور را که در سال‌های گذشته مرتکب شده‌اند را بر نمی‌تابند. ما یاد داریم که پس از دستگیری عبدالمالک ریگی معدوم، هم‌وطنان بلوچ و اهل سنت و تشیع ما در استان سیستان و بلوچستان دوشادوش هم برای این موفقیت جشن گرفتند.  کشورهای غربی همواره به این گروه‌ها هر زمانی که در کشور تحرکاتی داشتند هم به لحاظ مادی و هم به لحاظ معنوی کمک کرده‌اند.

وی افزود: به طور مثال در زمانی که گروهک حزب الفرقان در استان سیستان و بلوچستان اقداماتی را علیه کشور انجام می‌داد در همان مقطع زمانی اعضای این گروهک ارتباطات بسیار نزدیکی با کشورهای خارجی و عوامل آنها داشتند. حتی در تیر سال 77، دو نفر از اعضای گروهک فرقان به نام‌های محی‌الدین و عبدالکریم شاهوزایی جهت ملاقات حضوری با سفیر آمریکا در پاکستان از قندهار وارد این کشور شدند و مسایل داخلی ایران را برای سفیر آمریکا تشریح نمودند.

وی تأکید کرد: علاوه بر این گروه فرقان با همکاری جمعیت به اصطلاح دفاع از حقوق اهل سنت به دنبال ایجاد پایگاهی در نزدیکی مرز بود تا با ساماندهی ایرانیان فراری در افغانستان و جذب جوانان اهل سنت ایرانی به جمهوری اسلامی ایران ضربه وارد کند. یا در مورد گروهک جندالشیطان(جندا...)، در ابتدا عبدالمالک ریگی چند عملیات تروریستی موفق در استان سیستان و بلوچستان علیه مردم بی دفاع انجام می‌دهد و از این به بعد است که نام امیر می‌گیرد و العربیه(دستگاه اطلاع‌رسانی عربستان سعودی) به کمک او می‌آید و همه فعالیت‌های او را تحت پوشش قرار می‌دهد. در تمام دوران فعالیت، جماعت ریگی مورد حمایت عربستان سعودی و دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا و برخی نیروهای امنیتی پاکستانی بود.

نبود سیاست یکپارچه در نهادهای حکومتی و فرهنگی از مهمترین دغدغه ها در مقابله با تحرکات سلفیون در مناطق اهل سنت است

این کارشناس تروریست تصریح کرد: در آخر باید به این نکته اشاره کنم که، گروه‌های تندرو در ایران با سوءاستفاده از بستر اهل سنت و گره زدن شعارها، اقدامات و اهداف خود با اهل سنت و به نام ایشان در ابعاد قومی و مذهبی در صدد تأثیر گذاری و همگرایی بیشتر در مناطق مختلف هستند. نبود سیاست یکپارچه و منسجم در نهادهای حکومتی و فرهنگی کشور و استان‌های درگیر، در خصوص چگونگی مقابله فکری و فرهنگی با این فرقه ها و بی برنامگی در مهار اندیشه‌های الحادی آنان، یکی از دغدغه‌هایی است که باید پیگیری شود.

وی در پایان اعلام کرد: غفلت مدیران فرهنگی و فقدان برنامه ریزی نظام‌مند توسط متولیان امر تا جایی است که به جرأت می توان گفت امروز هیچ نهاد فرهنگی نه خود را متولی مقابله با این گروه‌ها می‌شناسد و نه برنامه‌ای برای مقابله با این موضوع دارد. اگر چه تلاش صادقانه  مدیران برای آبادانی استان‌ها و ترقی مسائل اقتصادی – رفاهی مردم ستودنی است، اما غفلت از رسوخ فرهنگ انحراف از اسلام به هیچ عنوان قابل چشم پوشی و توجیه نیست. همچنین یکی دیگر از نقاط ضعفی که برای مقابله با این گروه‌ها وجود دارد، تصمیم گیری‌ها و اقدامات مقطعی و جزیره ای در مقابله با رشد و نفوذ فرقه های انحرافی است. نبود یک مرکز بومی در استان‌های درگیر برای مدیریت این موضوع از حیث شناسایی، اولویت بندی و طبقه بندی تهدید‌ها، فرصت‌ها و آسیب‌ها در چارچوب یک راهبرد مشخص و ارائه راهکاری مناسب با وضعیت تهاجمات فکری فرهنگی نیز یکی دیگر از مشکلاتی است که باید در این حوزه حل شود.

کد خبر 2119231

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha