به گزارش خبرنگار مهر، يوسف قوجُق، داستاننویس، مدیر مسئول مجله ترکمنی یاپراق و مترجم سابق سفارت ایران در ترکمنستان در نامهای به حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیس جمهور خواستار استفاده از اهالی قلم و هنر در انتخاب رایزنان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور شده است. متن این نامه که در اختیار مهر قرار گرفته، به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
جناب آقای دکتر روحانی
رئيس جمهور محترم، محبوب و فرزانه
سلام.
من يک ايرانیِ مسلمانِ ترکمنم. عضوی بسيار کوچک از خانواده بزرگ قصهنويسانم و چون قصه مینويسم، غصه خيلی چيزها را میخورم اما در اين مجالِ اندك، سخن را کوتاه میکنم و به آخرينِ آنها میپردازم و مراعات اين دستورالعمل نيكو را مینمايم كه: «خيرالكلام قلّ و دلّ».
اين حقير که حسب وظيفه، يک دهه را به عنوان مترجم در يکی از نمايندگیهای سياسی ميهن عزيزمان در خارج از کشور فعاليت کردهام، با سياست نيز کمابيش آشنايم و به عنوان قصهنويسی که بخشی از بهترين سالهای عمرش را در سفارت گذرانده، لازم دانستم نکاتی را عرض نمايم.
آقای رئيس جمهور!
شمای بزرگوار در سفر اخيرتان به نيويورک به درستی از ايرانهراسی، اسلامهراسی و شيعههراسی گفتيد. قصهای که خود غصهای دارد به درازای شب يلدا، که ریشهاش را بايد در هزارتوی تاريخ، از فراز ستاره تمدن اسلامی و فرود ستاره تمدن غربی جستجو کرد. شمای بزرگوار در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل، برای اتقان و استحکام فرمايشات خود از شعر فردوسی بهره برديد، لابد بهتر از من و ما دانستهايد که زبان فخيم شعر و ادب نقش و کارکرد مهمی دارد. مولف نوروزنامه چه خوب در وصف قلم گفته است «قلم، مشاطه مُلک است و سفير دل».
آقای رئيس جمهور!
به نظر اين حقير، اکنون که برخی از کشورها در بوق توحش میدمند و ايمان و حکمت و ادب و سنت و اخلاق ما را به گونهای ديگر مینمايانند، برای مقابله، چه سلاحی بالاتر از قلم و چه سربازانی بهتر از اهالی اهالی فرهنگ و قلم میتوان تصور نمود؟ شايد نيازی به گفتن نباشد که اين تجربه گرانسنگ را ديگر کشورها داشتهاند. برخی از کشورها در انتخاب رايزن فرهنگی از نويسندگان صاحبنامشان استفاده میکنند و سکان فرهنگی کشورشان در خارج را به سکانداری میسپارند که بازتابنده صحيح فرهنگ و ادب کشورشان باشند.
اين همان چيزی است که به نظر میرسد دولتمردان کشورمان در اين سالها از آن غفلت کردهاند. فعاليتهای فرهنگی در خانههای فرهنگ کشورمان در خارج، اگر نگوئيم همگی، غالباً محدود به فعاليتهای سطحی و جانبی شده و از بازتاب صحيح فرهنگ و ادب کشورمان عقب افتادهاند. با اين وجود، هنوز هم سياستمداران ما فارغ از اين مهم، به راه خود میروند و بر کنش و منش اسلاف خودند و نمیدانند صنف اهالی قلم و هنر در اين سرزمين، حافظ سنت، مبادی آداب ، ملتزم به حفظ شئون و مراتب و مؤدب به ادب اين سرزمين و آب و خاکند و بهترينها برای زدودن ايرانهراسی،اسلامهراسی و شيعههراسی، همينها هستند.
آقای رئيس جمهور!
گسستی که در خود، تفکر خودی و فرهنگ خودی دامنگير برخیها شده، در اهالی قلم اين سرزمين نيست. کسانی که نه زر و زور دارند و نه اهل تزويرند. فرهيختگانی بیجيره و مواجيب که مدعیان هنر و ادبند فقط. اکنون که به نظر میرسد وقت آن رسيده تا از داشتههايمان از اهالی فرهنگ و قلم استفاده نمائيم. از اهالی قلم و هنر در اين عرصه پيکار بهره ببريم. از کسانی که سينههاشان گنجخانه غصههای اين ملتاند و قول و فعلشان آيينه منش و کنش ايرانی هستند، به عنوان سفيران فرهنگی کشورمان بهره بگيريم تا ديگرانی که دور از اينجايند و با ماهواره و رسانهها در تلاش برای تسخير دژهای فکر و فرهنگ ملی مايند و تصويری ديگرگونه از ما و جامعه ما و دين ما نشان میدهند، با ديدن فرهيختگان ادب و هنر اين سرزمين، آنگونه که هستيم، ما را بشناسند.
به نظر اين حقير، شاهکليد درِ توحش زدايی، در همين ايران ماست. کافی است سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از اهالی قلم و هنر اين سرزمين در انتخاب سفيران فرهنگی استفاده کند. کسانی که غير از هنر و قلمشان هيچ داعيهای ندارند.
با احترام
کوچکترين عضو خانواده بزرگ ادبيات داستانی
يوسف قوجُق
ششم مهر 1372
نظر شما