دکتر علی محمد صابری استاد گروه فلسفه مجتمع آموزشی تربیت دبیر پیامبر اعظم(ص) در مورد اینکه در چه مرحله ای آرای متفکران می تواند از عرصه نظری به عرصه عملی گذر کند به خبرنگار مهر گفت: آرای متفکران بایستی حتماً آزمایش و بررسی شوند تا تبدیل به یک اصل و گزاره عملی بشود. یعنی یک تئوری و نظر باید در آزمایشگاه برود و کاملاً تحقیق بشود و بعد به عمل در بیاید. یعنی علوم نظری تئوری هایی را می سازند به صورت یک اصل و نظریه علمی که البته قابل ابطال هم هستند برای اجرا به علوم کاربردی یعنی علوم فنی تحویل داده می شوند.
وی افزود: این از دیدگاه علوم تجربی، اما در علوم انسانی باید یک فرایند و جریان و رودخانه عظیمی در جامعه راه بیفتد مثل یک آب که وارد کوهی می شود با سنگ های سختی روبرو می شود و آرام آرام این آب باید داخل این سنگها نفوذ کند تا این سنگ را نرم کند. تئوری های علوم انسانی را نمی شود یک ماهه یا یک ساله و حتی چند ساله زمان برایشان تعیین کرد. اینها گاهی اوقات ده ها سال زمان می خواهند. باید فرایندی طولانی سپری شود تا تئوری های در عرصه نظر به عرصه عمل منتهی شوند. باید تمام دانشمندان به حضور فرا خوانده شوند و ارتباط عمیقی دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی و پژوهشی با جامعه برقرار کنند. این ارتباط توسط مشاوران یا معلمان و استادان آموزشی و نه پژوهشی و دانشجویان باید برقرار شود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: نباید به هیچ عنوان در علوم انسانی به فکر نتیجه بود. در علوم تجربی نتیجه می گیریم اما در علوم انسانی نباید دنبال نتیجه باشیم. باید آزادی عقاید باشد. متفکران قلمشان آزاد باشد منتها قلمشان علمی و نه سیاسی باشد و قلمشان معرفتی و عقلانی و هویت بخش به شخصیت بشر باشد و جامعه را از فقر فرهنگی نجات دهند. ارتباط بین فلسفه نظری و فلسفه عملی باید صورت گیرد. تمام فلسفه در غرب تا زمان هگل نظری بود اما مکتب پراگماتیسم عمل گرا ست.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه و عرفان اسلامی ادامه داد: ارتباطی که بین ایندو حاصل می شود می تواند بشر را از چنبره عادت رها سازد. این عادت بزرگترین آفت در جامعه است. اولین کاری که در علوم انسانی می توانیم بکنیم و جنبه کاربردی هم دارد عادت ستیزی است. هنر زندگی بشر همین است. اینکه بشر از روزمرگی خارج شود فقط دنبال خور و خواب و شهوت خود نباشد بلکه به دنبال تقویت شخصیت و معرفتش هم باشد. دنبال رفع بحران های روحی خودش درجامعه باشد.
صابری اظهار داشت: نکته دیگر اینکه دست از خودبینی برداریم. از خودبینی ای که فقط موجب تکبر است بدون اینکه حقیقت خود را دیده باشیم. ما یک خود جسمانی می بینیم دنبال غذا هستیم ولی این خود روحانی خود را هنوز ندیده ایم. دنبال غذای روحی نیستیم . این بشر عشق به حقیقت دارد. همچنین باید جامعه را از سیاست زدگی نجات دهیم زیرا سیاست زدگی آفت بزرگی است. البته علم سیاست غیر از سیاست زدگی است. مثل آدمی که دم از اخلاق می زند اما خود عملی ضد اخلاقی دارد. مانند سوسطائیان زمان سقراط که می گفتند ما انسانهای اخلاقی هستیم ولی به خودشان اجازه می دادند هر کاری بکنند زیرا می گفتند انسان مقیاس همه چیزهاست و انجام همه چیز برایش مباح است.
این محقق و پژوهشگر حوزه عرفان اسلامی عنوان کرد: جدل هم آفت جامعه است. قرآن می گوید اگر می خواهید، به صورت نیک و نظر پردازی با هم صحبت کنید موعظه، و اگر به جدال رسیدید از آنها بگذرید و با آنها بحث نکنید یا درجایی دیگر داریم شما به دین خودتان من هم به دین خودم. با اینها بحث نکنید. به انبیای دیگر مانند حضرت لوط هم سفارش می کند که به آنها بگو من از شما بدم نمی آید از عمل شما بدم می آید. انسان مخلوق خداست و نباید از مخلوق خدا بدمان بیاید. از جدل باید پرهیز کنیم و به تفکر بپردازیم. رعایت این مسائل می تواند ارتباط عملی بین اهل نظر و جامعه برقرار کند.
این محقق و پژوهشگر مسائل فرهنگی در مورد اینکه ارزیابی اینکه تفکری در عرصه نظری قابل کاربست به عرصه عملی است بر عهده چه نهادهایی است هم اظهار داشت: حتماً بر عهده جامعه علمی است. منتها مهمترین نهادهایی که در این رابطه می توانند کمک کند یک موسسات پژوهشی که کارشان تحقیق و نظریه پردازی است. مرحله دوم عمل ساختن این تئوری ها است . یک نکته ای که در این 8 سال قبل در معاونت علمی ریاست جمهوری مغفول ماند این بود که مهمترین وظیفه یک نهاد حکومتی و دولتی این است که اصلاً این نظریات را به کرسی عمل بنشاند. معاونت علمی ریاست جمهوری فقط این نیست که وزارت علوم و آموزش و پرورش را حمایت کند و بعد چند نخبه را بیرون بکشد و بگوید ما نخبگان را شناسایی کردیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: نخبه ها اگر نخبه باشند خودشان را نشان می دهند. من نمی گویم این کارها بد است ولی وظیفه اصلی آنها امکان دادن به تحقق دیدگاه های علمی عالمان و دانشمندان ما است.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه و عرفان اسلامی ادامه داد: بعد از نهادهای پژوهشی و معاونت علمی ریاست جمهوری دفتر ارتباطات علمی دانشگاه ها و آموزش و پرورش است.متأسفانه به دلیل کسری بودجه این دفتر در آموزش و پرورش تعطیل شد و دردانشگاه ها هم غیر فعال است. سؤال اینجاست این دفاتر بر اساس چه اهدافی تشکیل شدند و چرا تعطیل شدند. نکته بعدی این است که موضوعات علمی را از هم باید تفکیک کرد. به عنوان مثال مولوی را در دانشکده ادبیات بررسی می کنیم در حالیکه مولوی عارف است نه ادیب. از راه عرفان به شعر رسید. باید در دانشکده عرفان او را مطالعه کنیم.
صابری اظهار داشت: هنرها را هم تفکیک نکرده ایم. آیا بازیگر سینما هنرمند است یا آن معمار و مینیاتوریست و نقاش هنرمند است.چرا شغل بازیگری را در دانشکده های هنرهای زیبا تدریس می کنیم در حالیکه به دانشکده های فنی مربوط می شود. اینها باید از هم تفکیک شوند. برای همین است که سالهاست که در هنر رکود داشته ایم. چقدر درجامعه ترویج کرده ایم که مردم حداقل 50 صفحه از کتاب 800 صفحه ای تذکرة الاولیای عطار که یکی از متون عرفانی کهن ماست را مطالعه کنند.در ترکیه از قبر مولوی استفاده می شود. صنعت گردشگری و درآمدهای اقتصادی و چه در معرفی کشور خودشان به نفع آزاد اندیشی از وی استفاده می کنند و سودهای سرشار مادی و معنوی از مولوی می برند بر این اساس که فقط جنازه مولوی در آن کشور است در حالیکه مولوی مال ماست. در خراسان چندین مولوی داریم که خوابیده اند.
این محقق و پژوهشگر حوزه عرفان اسلامی عنوان کرد: شیخ ابوالحسن خرقانی، بایزید بسطامی، شیخ ابوسعید ابوالخیر، یا علاءالدوله سمنانی یا در کرمان آرامگاه شاه نعمت اله ولی را داریم. چند کنفرانس درباره اینها برگزار کرده ایم. باید کنگره شاه نعمت اله ولی درلاهه، در آمریکا یا در کشورهای دیگر برگزار بشود ولی در ایران دریغ از یک کنفرانس. این دردهایی است که داریم.
وی تأکید کرد: باید از قشری گرایی و تعصب، جامعه را خالی کرد و الا فعالیت علمی نمی شود کرد این خیلی نکته مهمی است.
نظر شما