به گزارش مهر، ریچارد رورتی فیلسوف آمریکایی معتقد است فلسفه نردبانی است که غرب از آن بالا رفت و بعد آن را کنار گذاشت یعنی فلاسفه غربی در برهه ای برای دفاع از دستاوردهای مدرنیته به فلسفه پناه بردند، زیرا هنوز نهادهای مدرن تحقق پیدا نکرده بود. اما در حال حاضر برای دفاع از آزادی و علم نیازی به فلسفه و معرفت شناسی نیست.
دکترحسن قنبری استاد گروه فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب قم در مورد اینکه آیا درحال حاضر از فلسفه و متافیزیک بی نیاز هستیم به خبرنگار مهر گفت: کم و بیش با دیدگاه های رورتی آشنا هستم. این نظر را نوعی آنارشی در مباحث نظری می توان تلقی کرد. اصلاً قبول ندارم که غرب در مقطعی از فلسفه به عنوان نرده بان استفاده کرد و حالا آن را کنار گذاشته است.
وی افزود: اصلاً بدون فلسفه نمی شود زندگی کرد حالا چه زندگی فردی چه زندگی اجتماعی. فلسفه یعنی پاسخ به پرسشهای اساسی و بنیادی بشر که این پرسشها همیشه در زندگی بشر وجود داشته و دارد و خواهد داشت. بنابراین نمی توان چنین حرفی را قبول کرد .
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه و فرهنگ اظهارداشت: اساساً تکنولوژی و علم مدرن که الان با آن سروکار داریم و از آن استفاده می کنیم پیامد فلسفه و نگاه به هستی است و فلسفه هم همان نگاه به هستی و هستی شناسی است. وقتی یک نگاهی به هستی دارید پیامد آن چیزهایی است که امروز به علم و تکنولوژی و اینها وابسته است.
استاد گروه فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب قم تصریح کرد: بنابراین به هیچ وجه نمی توانیم قبول کنیم که فلسفه دیگر تاریخ مصرفش تمام شده و آن را غرب کنار گذاشت.
این نویسنده و مترجم عنوان کرد: اگر مراد از فلسفه یکنوع مباحث خیلی انتزاعی متافیزیکی باشد آن چیزی که مثلاً کانت می گفت فلسفه را در متافیزیک خلاصه می کرد بله متافیزیک قدیم و متافیزیک ارسطویی و افلاطونی یک نگاه به جهان داشتند الان هم ممکن است نگاه دیگری به جهان موجود باشد. ولی به هر حال فلسفه است و نمی شود گفت که برای اینکه تاریخ متافیزیک ارسطویی گذشته است دیگر فلسفه تمام شده است. رورتی و امثال ایشان فلسفه را محدود به یکسری مباحث خاص متافیزیکی می کنند که اگر اینطوری باشد بله فلسفه تمام شده و باید کنارش گذاشت. ولی اینطوری نیست فلسفه پاسخ به پرسشهای اساسی بشر است که داشته و دارد و خواهد داشت.
این محقق و پژوهشگر مسائل دین و فلسفه در مورد اینکه نقش فلسفه در جامعه امروز ما چیست هم تصریح کرد: نقش فلسفه در جوامع مختلف فرق می کند. ما برای اینکه جامعه مصرف کننده هستیم از مبانی ای که باعث تولید فکر می شود استفاده محدود می کنیم و شاید اصلاً نداشته باشیم یا از آن استفاده نمی کنیم. این فلسفه نقش بسیار کمی به معنای پاسخ به پرسشهای اساسی در زندگی حداقل اجتماعی ما دارد.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه دین تصریح کرد: حالا ممکن است در زندگی فردی هرکسی پاسخهای خود را برای پرسشهای اساسی اش داشته باشد و بر اساس آن پاسخها یک شیوه زندگی را برای خودش انتخاب کند. اما در بعد اجتماعی آن که منجر به تولید فرهنگ و تمدن می شود شاید ما توجه و استفاده نکرده ایم و غفلت کرده ایم.
قنبری در پایان یادآور شد: چون ما مصرف کننده هستیم و از تکنولوژی و مسائل رفاهی و مسائل زندگی غربی استفاده می کنیم و از تولیدات دیگران بهره می بریم. معمولاً سراغ منابعش نمی رویم. البته باید دید صحبت هایی که درباره بومی سازی علوم انسانی و علوم انسانی اسلامی می شود به کجا می انجامند.
نظر شما