۱۳ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۱۴

بررسی جهان داستانی اورهان پاموک ـ1؛

«نام من سرخ» یک اثر چندصدایی است/تنش بین دو گفتمان دغدغه همیشگی پاموک

«نام من سرخ» یک اثر چندصدایی است/تنش بین دو گفتمان دغدغه همیشگی پاموک

امیرعلی نجومیان گفت: رمان «نام من سرخ» درباره تنش بین دو دیدگاه مینیاتور ایرانی و نقاشی غربی است و پاموک به هر دو دیدگاه، فضا داده تا دیدگاهشان را مطرح کنند. لذا این رمان یک اثر چندصدایی است.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست «اورهان پاموک، تاریخ و فرهنگ و هویت» با محوریت بررسی جهان داستانی اورهان پاموک، سه‌شنبه شب 12 آذر با حضور امیرعلی نجومیان، عرفان دنیز محقق ترکیه‌ای، تهمینه زاردشت مترجم رمان نام من سرخ و عین‌له غریب مترجم رمان نام من سرخ و کتاب سیاه در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

نجومیان در این برنامه گفت: من فقط درباره رمان «نام من سرخ» اورهان پاموک صحبت خواهم کرد و سعی می‌کنم یک تحلیل زیبایی‌شناسی و فرهنگی از آن داشته باشم. «نام من سرخ» هم یک اثر فلسفه هنری درباره زیبایی‌شناسی در قالب رمان است  و در عین حال دغدغه همیشگی پاموک یعنی تنش بین دو گفتمان را در خود دارد. می‌توان گفت «نام من سرخ» بود که پاموک را پاموک به معنی یک نویسنده جهانی کرد. پاموک معتقد است «همیشه تنشی وجود دارد. همیشه مدرنیته، به تاریخ و فرهنگ خیانت می‌کند و همیشه سنت به مدرنیته خیانت می‌کند.» ما ایرانی‌ها این موضوع را به خوبی درک می‌کنیم. پس به نظر می‌رسد مساله‌ای که پاموک طرح می‌کند، برای ما قابل درک است.

وی افزود:‌ پاموک در این رمانش، تنش بین سنت و مدرنیته را با دو سبک هنری از هنر نقاشی مطرح می‌کند. از یک طرف نقاشان درباره عثمانی را داریم که قرار است به دستور سلطان کتابی درباره مینیاتور بنویسند. این مینیاتوریست‌های درباره عثمانی، دانش‌آموخته‌های مکتب نگارگری ایرانی هستند اما مجبورند با نقاشی اروپایی بعد از رنسانس روبرو شوند. داستان «نام من سرخ» در ساختاری جنایی جلو می‌رود. کتاب پنجاه و چند فصل و 12 راوی دارد که برخی از آن‌ها زمان بیشتری پیدا می‌کنند درباره خودشان صحبت کنند. این رمان اشارات بینامتنی زیادی به آثاری چون شاهنامه و خسرو و شیرین دارد اما بحث من درباره این است که نگاه این رمان به هنر چیست؟

این منتقد در ادامه گفت:‌ در مینیاتور ایرانی، پرسپکتیو وجود ندارد و در مقابل، در فلسفه نقاشی غرب، دورنما یا پرسپکتیو وجود دارد. هدکدام از این دیدگاه‌ها صرفا یک سبک هنری نیستند بلکه ریشه در دو تمدن متفاوت دارند. ایرانی‌ها به این دلیل در نگارگری خود از پرستپکتیو استفاده نمی‌کردند چون معتقد بودند هنرمند باید از خلق دوباره در جهان خودداری و پرهیز کنند چون این کار خداوند است. مساله‌ای که پرسپکتیو دارد این است که چیزها را براساس اهمیت‌شان برای چشم ناظر می‌چیند در حالی که از منظر نگارگری ایرانی، باید همه‌چیز را از منظر خدا ببینیم. در مقابل آن، در هنر رنسانس، هنرمند به جای خدا می‌نشیند و از خدا تقلید می‌کند. هنر رنسانس، هنر فردی است. به این نکته هم توجه داشته باشیم که مینیاتور، در اصل نقاشی نیست بلکه تضمینی برای متن نوشتاری است. بنابراین رمان «نام من سرخ» درباره تنش بین دو دیدگاه مینیاتور ایرانی و نقاشی غربی است.

مولف کتاب «درآمدی بر مدرنیسم در ادبیات» گفت: پاموک به هر دو دیدگاه، فضا می‌دهد تا دیدگاهشان را مطرح کنند و از این جهت، یک اثر چندصدایی است. پاموک جهت‌گیری ویژه‌ای هم نمی‌کند و یک پایان هوشمندانه را برای رمانش رقم می‌زند. مساله کوری در این اثر جنبه استعاری دارد. یعنی تمام نقاش‌هایی که در درباره سلطان هستند، می‌دانند که در نهایت نابینا خواهند شد، چون آن‌ها اصلا چیزی را نگاه نمی‌کنند. آن‌ها به سوژه مقابلشان نگاه نمی‌کنند بلکه همه چیز را ذهنی می‌کشند. جالب است که همراه این کتاب، هیچ‌گونه نقاشی و تصویری نیست و در هیچ نسخه‌ای از آن، شما تصویر و تصویرگری نمی‌بینید در حالی که این رمان به طور مشخص به 50 نقاشی اشاره می‌کند.

نجومیان در بخشی از سخنانش گفت: پاموک گفته است که «نگاه من ادغام دو نگاه مورد نظر است نه این که بخواهم میانشان جنگ به پا کنم.» این کتاب می‌خواهد بگوید تا 2 فصل آخر، درباره دعوای دو نوع نقاشی حرف زدیم اما نقاشی دروازه‌ای برای دیدن دنیاست و هرکدام از نظرگاه‌های شرقی و غربی، نگاه خودشان را دارند. در این جلسه به شباهت‌های امبرتو اکو و اورهان پاموک، اشاره شد. اکو هم در کتابش مطرح کرده که زیبایی، امری فرهنگی است؛ هرکسی زیبایی را به نوعی می‌بیند و هیچ‌جا زیبایی مطلق نداریم.

 

کد خبر 2188471

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha