پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۷ دی ۱۳۹۲، ۸:۵۶

غرویان در گفتگو با مهر:

جامعه ایرانی فلسفه خوان است نه فلسفه ورز/ملاصدرا و ابن سینا فلسفه ورز بودند

جامعه ایرانی فلسفه خوان است نه فلسفه ورز/ملاصدرا و ابن سینا فلسفه ورز بودند

یک عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیة با اشاره به اینکه در جامعه ما اغلب به فلسفه دانی و فلسفه خوانی اکتفا می شود فلسفه ورزی خیلی کم است و یا می توان گفت اصلاً نیست گفت: فلسفه ورزی می تواند فکر و نگرش انسان را همیشه نو و تازه نگه دارد.

حجت الاسلام و المسلمین محسن غرویان عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص)در مورد تفاوت فلسفه ورزی با فلسفه خوانی به خبرنگار مهر گفت: فلسفه خوانی نوعی انفعال است یعنی کسی که صرفاً فلسفه می خواند منفعل می شود، یکسری اطلاعاتی از فلسفه پیدا می کند و یا حرفهای فلاسفه دیگر را دریافت می کند و اینها را می فهمد.

وی تصریح کرد: اما فلسفه ورزی به معنای فعل است. به معنای ایجاد و تولید فکر فلسفی است. یعنی فلسفه ورز خودش باید فیلسوفی و تئوری پردازی و نظریه پردازی کند و فکر فلسفی داشته باشد. ولی فلسفه دان یا فلسفه خوان چیزی را تولید نمی کند بلکه مصرف کننده است.

این محقق و پژوهشگر مسائل فلسفی در مورد اینکه کدام یک از این دو در جامعه ما رواج دارد هم اظهارداشت: آنچه که بیشتر در جامعه ما رواج دارد همان فلسفه دانی یا فلسفه خوانی است و همیشه در طول تاریخ فلسفه هم همینطور بوده است. یعنی بیشتر اهل فلسفه، فلسفه خوان و فلسفه دان هستند. ولی فلسفه ورز بسیار کم پیدا می شود.

عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیة یادآور شد: فیلسوفانی مثل ملاصدرا، شیخ اشراق، شیخ الرئیس، اینها کسانی بودند که هم فلسفه دان و فلسفه خوان بودند و هم خودشان فلسفه ورزی کردند. یعنی مولد فکر فلسفی شدند و نظریه پردازی کردند و به سمت حقیقت یک گام تازه ای برداشتند. در جامعه ما اغلب به فلسفه دانی و فلسفه خوانی اکتفا می شود و فلسفه ورزی خیلی کم است و یا می توان گفت اصلاً نیست.

 وی تصریح کرد: ولی حق این است که باید فلسفه ورزی داشته باشیم برای اینکه خود فلسفه عین سیَلان و جریان است. یعنی حیات فلسفه و زنده بودن فلسفه به جریانی بودن و تحول و تغیُر مستمر و سیالیت و تولید مستمر است. اینچنین فلسفه ورزی اگر در جامعه رشد پیدا کند و زمینه ها یش فراهم شود جرقه های فلسفی ای که در اذهان برخی اهل فکر زده می شود به اینها بها داده شود و به اینها پرداخته شود و دیگران نیز به آن بها دهند جریان فلسفه ورزی در کشور قوت می گیرد و آثارش را در علوم انسانی و علوم دیگر هم آشکار خواهد شد. 

این نویسنده و محقق در مورد اینکه رواج فلسفه ورزی چه تأثیری بر نوع نگرش ما به جهان خواهد داشت هم تصریح کرد: نگرش ما به جهان دائماً در حال تحول است یعنی هیچ وقت انسداد فکر فلسفی نداریم. یعنی فلسفه انسداد ندارد و جریان فکر فلسفی مسدود نمی شود.   

عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیة یادآور شد: از نظر هستی شناختی نیز هم جهان در حال تحول است هم فیلسوفان در حال تحول هستند و فکرشان نو می شود و باید دائماً در گذشته های خودشان تجدید نظر کنند. پیدیده ها و موضوعات جدید فلسفی را رصد کنند و طبیعتاً فلسفه ورزی می تواند فکر و نگرش انسان را همیشه نو و تازه نگه دارد

کد خبر 2202800

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha