به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از کتاب «پنجرههای تشنه» شامل روزنوشتهای مهدی قزلی از انتقال ضریح امام حسین (ع) از قم به کربلا صبح امروز، یکشنبه 8 دی در تالار مهر حوزه هنری برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، محسن مومنی شریف، رئیس حوزه هنری در سخنانی اظهار داشت: توفیق بازسازی عتبات عالیات همواره برای ایرانیان وجود داشته است. آخرین نفری از ایرانیان که به این مهم نائل شد، شیخ عبدالحسین معروف به شیخ العراقین؛ وصی امیرکبیر بود که برای ماموریت بازسازی عتبات به کربلا عازم شد و در همانجا نیز درگذشت و مدفون شد. در دوره فعلی هم با وجود خبائث زیادی که دشمنان در ایجاد کینهتوزی و تفرقهافکنی میان مردم ما و عراق به خرج دادند، این ضریح ساخته و افتخاری برای ما شد.
وی در ادامه با اشاره به نقل قولی از صدامحسین مبنی بر اینکه کاری خواهد کرد تا مردم ایران و عراق هیچگاه احساس دوستی نسبت به هم نداشته باشند، اظهار کرد: بهرغم خواست دشمنان مردم ایران و عراق چنان با یکدیگر جوشیدند که امروز هیچ دوئیتی میان این دو ملت نیست و خدا در این میان باید به روشنفکران عقل دهد که بیشتر میان مردم باشند و آنها را بفهمند.
مومنی افزود: از خدا میخواهم به همه روشنفکران ایرانی توفیق دهد که مردمشان را بیشتر بفهمند. در همه جای دنیا گفته میشود که روشنفکران از جامعه جلوتر حرکت میکنند، اما در ایران این ماجرا برعکس بوده و آنها همیشه پشت مردم حرکت کردهاند. روشنفکران ایران در واقعه انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی از مردم عقب ماندند و حالا برای بار دیگر زشت است که این اتفاق بیفتد. نمیشود که همیشه آنها عقبتر از مردم حرکت کنند و اگر تمایل به این کار دارند، باید اسمشان را عوض کنند و چیز دیگری بگذارند، چرا که روشنفکر کسی نیست که عقب بماند.
رئیس حوزه هنری در ادامه با اشاره به توان ادبی مهدی قزلی و یادداشتهای منتشر شده توسط وی در این کتاب گفت: قزلی را همیشه با یادداشتها و حاشیهنوشتهایش از جلسات مقام معظم رهبری میشناختم و امروز نیز خدا را شاکرم که او چیزهایی دید و نوشت که اگر نمینوشت خیلی از مردم ما متوجه آن نمیشدند. خوش به سعادت آنهایی که اگر هنری هم دارند، آن را با دین آمیخته میکنند که گر این اتفاق نمیافتاد، آن هنر از بین رفتنی بود.
حرکت کاروان انتقال ضریح کاملا بالنده بود
در ادامه این مراسم، حجتالاسلام سیدعلیرضا تکیهای معاون فرهنگی مسجد مقدس جمکران و از اعضاء هیئت امنای ساخت ضریح جدید امام حسین (ع) در سخنانی اظهار داشت: قصه ساخت و انتقال ضریح مطهر سیدالشهدا (ع) مانوری در خصوص استقبال از ذخیره آل محمد (ص) بود؛ حرکتی که نه تنها نمادین نیست، بلکه کاملاً بالنده و در راستای آن شخصیت است. من در همان ایام انتقال این ضریح به حضرت آیتالله جزایری، نماینده ولی فقیه در استان خوزستان گفتم که آیا در تاریخ همچون استقبال و بدرقه هزاران کیلومتری سراغ دارید؟ که ایشان نیز گفت: نه. و من از ایشان خواهش کردم که این موضوع را در صورت صلاحدید در سخنرانی خود اظهار کنند که این کار را انجام دادند.
وی افزود: این ضریح، ضریح لواء بود. پرچمی شد همانند همان پرچمی که حضرت زینب کبری (س) در روز عاشورا و کنار قتلگاه به امام سجاد (ع) داد و به او فرمود: برادر! چرا در حال جانبازی هستی، تو علمدار مایی و باید دلداریمان دهی. امام سجاد (ع) به خواهر خود فرمود: مگر حسین (ع) علمدار ما نبود و حضرت زینب (س) پاسخ داد: جدم به من گفت شیعیان اینجا و در کنار مزار حسین پرچم و ضریحی بر افراشته خواهند کرد و چون پروانه گرد شمع وجودش خواهند چرخید، پرچم و ضریحی که عَلَم اسلام میشود. این ضریح نیز به اعتقاد من نمادی است از آن پرچم و داستان آن نیز باید نوشته میشد و اگر قزلی هم آن را نمینوشت، کس دیگری این کار را میکرد.
تکیهای افزود: این ضریح، ضریح وفا بود و همه آنها که دل به وفای امام حسین (ع) دادند، آن را گرفتند و با این کاروان همراه شدند. این ضریح، ضریح ادای دین ما به امام حسین (ع) بود. هر جا صحبت از ادای دین میشود منظور ادای دین ما به امام است و نه چیز دیگری که نمونهاش هم در حادثه 9 دی رقم خورد که در آن مردم ما به صحنه آمدند و از پرچم و عزاداری امام حسین (ع) دفاع کردند تا در تارک عالم، نام حسین در مدار آفرینش بماند.
وی در پایان به بیان نقل قولی از یکی از مراجع تقلید پرداخت و گفت: ایشان میفرمود، من مدتها به تحقیق در مورد فلسفه قیامت مشغول بودم و این سئوال را داشتم که چرا خداوند در همان برزخ به حساب افراد نمیرسد، اما پس از توسلی متوجه شدم که روز قیامت روزی است که خداوند از مردم میخواهد سرشان را پایین بیندازند تا حضرت فاطمه (س) بیاید و پیراهن خونین امام حسین (ع) را روی سر ببرد و آنگاه به او گفته میشود تو تصمیم بگیر تا من عمل کنم.
مسافر بودن تبریک دارد
حجتالاسلام والمسلمین شهاب مرادی، رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز در ادامه این مراسم و در سخنانی اظهار داشت: سفرنامه را فردی مینویسد که خودش را مهم میداند. در سفرنامه چند چیز اهیمت دارد؛ مسافر و مسیر و مقصد و این مسافر که امروز ما میبینیم، مجنون است که اگر نباشد اصلا مسافر نیست. مسافر بودن تبریک دارد؛ چرا که مسافر کسی است که منیت از او به دور باشد.
مرادی افزود: نوع نوشتهای مانند این کتاب مانند نسبت سینما به تئاتر است. سینما را میسازیم، اما تئاتر زنده است و قزلی هم چنین کاری را کرده است. در طول تاریخ خیلیها بودند که حرف زدند، اما تنها سعدی و مولوی و سنایی و چند نفر دیگر بودند که حرفشان باقی ماند؛ به عبارت دیگر هرکس که به زبان مردمش حرف بزند، حرف او باقی خواهد ماند.
وی در ادامه با انتقاد از کسانی که این نوع حرکتها را رواج خرافهپرستی میدانند، گفت: وقتی از یک کودک و پیرزن عکس میگیریم به معنی آن است که تکتک این ارادهها هوشمندانه است و ما ستایشگر تکتک این علاقهها هستیم.
با خودم عهد کردم صادق باشم
سخنران پایانی این مراسم نیز مهدی قزلی، نویسنده این کتاب بود که در سخنانی اظهار داشت: من از ابتدای این سفر با امام حسین (ع) قرار گذاشتم صداقت پیشه کنم. چیزی را هم که نوشتم تنها حاصل حسبرانگیزی نیست. در جاهایی هم لبخند برانگیز است و از داخل مردم بیرون آمده است.
وی همچنین از رضا امیرخانی به دلیل معرفی وی به هیئت امنا برای همراهی در این سفر و نیز همسرش که رنج 28 روز دوری سفر را تحمل کرد، تشکر کرد.
نظر شما