به گزارش خبرنگار مهر، امروز نسیم سرد زمستانی عطر گل های شقایق را بر روی خاک ریخته و همراه با صدای ملکوتی قرآن فضای شهر با غربت جدایی پر شده و ندایی با این مضمون که "ای مردان مرد روزگار و دور از ما؛ در این لحظات وداع سلام ما را به خدا برسانید و بخواهید همچون گذشته شرمنده تان نباشیم" شنیده می شود، بر دل چنگ می زند.
بوی بهشتی شما افکار بدرقه کنندگان و گمگشتگان کاروان عشق و ایثار را به گذشته پر می دهد، آن روز که عطر حضورتان همه جا پیچید و ما غفلت زدگان را از خواب بیدار کردید بهار دیگر از راه رسید و یادمان دادید زندگی انسانی چگونه در سایه پرواز شما بر خود می بالد.
روزی که هزاران مرد و زن برای استقبال شما فرزندان زهرا (س) آمده بودند چه نجیب ساکن قلبهایمان شدید و چه غریبانه باید بدرقه تان کنیم. در روزی که بار دیگر از پیر و جوان دور پیکر مطهر شما جمع شده اند تا عزتتان را به رخ همه بکشند و با دیدن این همه جلال و عظمت باید بر خود بالید.
فرزندان پدرگویان، مادران قاب عکس بر روی سینه گرفته و پدران با چهره های آرام که تنها در دل اشک ریخته اند به اروج شما از خاک به عرش چشم دوخته اند.
سر دادن شعار الله اکبر، لا الله الا الله و درد و دل و مناجات در کنار شما که پیام آور وحدت، عزت و دوستی هستید چه زیباست و درک آرمانهای بزرگ شما والاتر از آن.
در کنار تابوت های مزین به سه رنگ پرچم کشور با شما سبکبالان عهدها بسته می شود، دلنوشته ها و قول و قرار که که فراموش نخواهیم کرد آن روزهایی را که شما در هیاهوی بارش بمب و آتش در حالی که پاهایتان در خاک سخت و نرم فرو می رفت به فکر آسایش ما بودید.
آن روزها که زیستن ما را در کنار خانواده بر بی تابی فرزندان خود، انتظار بی پایان مادران، خون دل خوردن همسران و چشم براهی پدرانتان ترجیح دادید.
فراموش نخواهیم کرد که در دل کوه های پر ابهت و استوار و یخبندان غرب و دشت سوزان جنوب در مناطق شلمچه، هویزه، خرمشهر، طلائیه و غربت فکه و... چه بر شما گذشت.
چه دلاورانه آیه به آیه قرآن را در خاکریز جبهه و خاک کویرها حک کردید که هنوز هم خاک جبهه آرزوی گام های استوارتان را دارد و دل ها برای شما بی قرار می کند.
شما غربت دهلران و جزیره مجنون را با خود آوردید و دلتنگی فکه و طلائیه را با پیکرهای سرخ تان به کوچه پس کوچه ها و جاده های پر پیچ و خم اردبیل این شهر کوه و دشت، این فرزند خلف کوه همیشه استوار سبلان با آن چشمه هایش که از سخاوت بیکران شما درس گرفته است، بخشیدید.
وقتی آرام آرام از شانه های مردم فرود آمدید و خاک را برداشتند بوی عود در جانمان نفوذ کرد و خاک سرد و مرده زمستانی سرزمین برف گرفته سبلان همچون خاک کنار رود اروند خروشان که سال ها پرده بر چهره گمنام شما افکنده بود، عزت یافت.
اکنون آفتاب زمستانی نیز که همزمان با بدرقه شما و به احترام و عظمت شما از پشت ابرهای سرد و سیاه بیرون آمده از گرمای حضور شما بیشتر می درخشد، پیکرهای مطهرتان که بر خاک سپرده شد بی گمان همه کائنات فریاد زدند: "ای خاکیان یادتان نرود، شهدا را به دل بسپاریم نه به خاک".
بر خاکی که در آغوشتان گرفت غبطه خوردیم و از خدا خواستیم لیاقت آن را داشته باشیم که مزار شما برای همیشه میعادگاه ما باشد و از برکت وجودتان بهره مند شویم.
نظر شما