خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: پژمان بازغی بازیگر سینما و تلویزیون در سی و دومین جشنواره فیلم فجر با دو فیلم «دو ساعت بعد، مهرآباد» و «انارهای نارس» در بخشهای نوعی تجربه و سودای سیمرغ حضور دارد که هر دو اولین ساخته بلند سینمایی کارگردانان آنها یعنی علیرضا فرید و مجید رضا مصطفوی به شمار میروند.
این بازیگر سینما بعد از فیلم «مرگ کسب و کار من است» ساخته امیر حسین ثقفی انتخاب های محدودی در سینما انجام داده است و تلاش داشته بازیهای متفاوتی هم ارائه کند. البته پیش از فیلم ثقفی نیز در «ریسمان باز» مهرشاد کارخانی نیز در نقشی حضور پیدا کرد که در کارنامه وی جایگاه ویژه ای دارد.
بازغی امسال هم در این دو فیلم در نقش هایی ظاهر شده است که در تجربه کاری وی متفاوت است در همین ارتباط با او گفتگو کردهایم که میخوانید:
*شما با بازی در این دو نقش متفاوت ثابت کردید هر آنچه که در سالهای دور از شما در سینما دیده شده وابسته به استعدادتان در بازیگری بوده است. البته به نظر میرسد در این دو فیلم شیوه بازی جدیدی را برای ادامه کار خود انتخاب کردهاید.
- بازیگری برای من همیشه جدی بوده است. چون کار دیگری بلد نیستم. پیش خودم فکر می کنم بازیگری حرفه بسیار سختی است چراکه ما هر وقت در قالب یک شخصیت قرار می گیریم باید تمام بعد زندگی وی از بدو تولد را در نظر بگیریم و به نوعی تمام جزئیات و شناسنامه نقش را بدانیم. به همین دلیل هیچ وقت برای من حضور در یک نقش در لحظه اتفاق نیفتاده است و من عمدتا با شخصیت هایی که قرارست آنها را بازی کنم، زندگی می کنم و همیشه هم در این مسیر تمام انرژی خودم را گذاشتهام.
با این موضوعی که شما در کارنامه کاری من عنوان کردید قبول دارم که دوره های مختلف بازیگری را پشت سر گذاشتم. 10 سال اول کارم خیلی تجربه نداشتم و مقوله تصویر را به خوبی نمیشناختم، اما بعد از فیلم «دوئل» سعی کردم دقت بیشتری روی جزئیات داشته باشم.
برای من همیشه فیلمنامه و همچنین قرار گرفتن در کنار کارگردانانی که توانایی و دانش بالایی دارند، اهمیت زیادی دارد؛ فرقی هم نمی کند که کار چندم آنها باشد. این دو فیلمی هم که امسال با آنها در جشنواره فجر حضور دارم از دو فیلمساز فیلم اولی با دو سن متفاوت است.
علیرضا فرید هم دهه من است و شاید فقط چند سال از من بزرگتر باشد. مجیدرضا مصطفوی هم که شاید حدود 10 سال یا بیشتر از من کوچکتر است. ولی هر دو این کارگردانان صاحب اندیشه و نگاه خاص خود هستند و صاحب یک ایدئولوژیاند. هر دو فیلم مفهوم انسانی عشق را دارند. هر دو اثر هم در ارائه این نگاه موفق بودند.
* پس بیشتر علاقمندید با کارگردانان فیلم اولی کار کنید چراکه این فیلمسازان جسارت بیشتری دارند و این امکان را به بازیگر می دهند تا در نقشهای متفاوت حضور پیدا کنند.
- این کارگردانان انگیزههای بیشتری دارند خصوصا اگر مطالعه زیادتری هم در حوزه خود داشته باشند. به طور نمونه در فیلم ثقفی من متوجه شدم که وی به شدت انگیزه دارد. امیدوارم فیلم دوم وی نیز موفق باشد.
فکر می کنم سینمای ایران به جایگاهی رسیده است که نیاز به حضور چنین فیلمسازانی دارد که نگاه تازه دارند. خصوصا کارگردانانی که مولف هستند و پا به عرصه سینمای حرفه ای می گذراند.
*در فیلم «دو ساعت بعد، مهرآباد» شما ایفاگر نقش یحیی هستید جوانی که به دلیل مشکلاتی که در زندگی خود داشته فرد تنهایی است که حتی در گرفتن ارتباط با آدمها نیز دچار مشکل است. این نقش به شدت کمدیالوگ و دورن گراست.
- علیرضا فرید یکی از دوستان بسیار خوب قدیمی من است. از ابتدا قرار نبود من در این نقش حضور پیدا کنم. شخصیت یحیی از ابتدا به گونه ای دیگر بود. اما در بازنویسیهایی که در فیلمنامه انجام شد به این شخصیت فعلی تبدیل شد.
درست پنج روز قبل از اینکه کار کلید بخورد با من تماس گرفت که تو باید در نقش یحیی بازی کنی. اما من فکر می کردم آن شخصیت یحیی که از قبل در این فیلمنامه بود هیچ ارتباطی به من ندارد اما متوجه شدم که در بازنویسی ها تغییر کرده و فرید معتقد است که فقط من باید در این نقش بازی کنم.
البته به دلیل دوستی و آشنایی که با وی داشتم از ابتدا در جریان نگارش فیلمنامه بودم ولی با توجه به زمان کمی که تا فیلمبرداری داشتیم من خیلی نتوانستم درباره نقش فکر کنم چون خیلی اتفاقی قرار شد در این فیلم بازی کنم. در اصل من نه خودم را به فیلم تحمیل کردم و نه تحمیل شدم.
من و فرید با اتفاق نظر به این نتیجه رسیدیم که یحیی یک بغض فرو خفته است که فقط در یک صحنه خودش را به نمایش می گذارد. در مابقی کار این شخصیت انگار حنجره اش زنگ زده است. در طول فیلم می بینیم که او دوستی ندارد اما اهل مطالعه است و در خلوت خود کتاب می خواند. او به یکباره در مسیر زنی قرار میگیرد که این زن دچار قضاوت شده است و تلاش می کند ذهنیت او را تغییر دهد. آن هم به دلیل دِینی که به گردن همسر این زن دارد. همین موضوع باعث می شود که این شخصیت درونگرا در سکانسی از فیلم یک واکنش بیرونی یا یک برون ریزی از خود نشان دهد.
* البته شخصیت یحیی به شدت روی زندگی شعله (اندیشه فولادوند) در فیلم «دو ساعت بعد، مهرآباد» تاثیر می گذارد.
- بله. این البته به هوشمندی کارگردان فیلم بر می گردد. او با نوع رفتاری که دارد به نوعی به شعله استقلال را یاد می دهد که با وجود اتفاقی که برایش افتاده است چگونه از این پس زندگی خود را اداره کند و از مشکلات عبور کرد.
فرید یک کارگردان مولف است و به شدت تلاش کرده با روایتی که در این قصه در پیش گرفته است لحن و بیان خود را و آنچه که مدنظرش بوده است به خوبی عنوان کند و به عقیده من به شدت وی حساب شده و سنجیده به تمام جزئیات رفتاری شخصیت های فیلم پرداخته است.
* ذبیح شخصیتی است که شما در «انارهای نارس» ایفاگر آن هستید. به نوعی نمی توان گفت این شخصیت رفتاری متضاد از یحیی دارد. اما در جریان زندگی است و حتی با کوچکترین مسائل می تواند شاد باشد البته جدا از شرایطی که در جامعه دارد.
- بله. ذبیح یک کارگری است که در ارتفاع کار می کند و اتفاقا یک شخصیت برون گرایی دارد. چرا که او با کوچکترین مسائل با همسر خود شاد می شود. با وجود مشکلاتی که در زندگی خود دارد اما با امید زندگی می کند و حتی در خلوت خود اهل تفکر است.
اما از زمانی که این شخصیت دچار مشکلی خاص می شود، سکوت می کند. به عقیده من این دو شخصیت در بخشی هایی از این دو فیلم کاملا با هم متفاوت می شوند. شخصیت یحیی «دوساعت بعد، مهرآباد» در سکانسی از فیلم با وجود رفتار دورنگرایی که دارد یک برون ریزی از خود نشان می دهد که می تواند روی شخصیت زن قصه از جهاتی تاثیر بگذارد.
اما شخصیت ذبیح «انارهای نارس» به شدت اهل خانواده است و با همسر خود زندگی عاشقانه ای دارد. درست از زمانی که برای ذبیح مشکلی پیش می آید زن وی دچار خلا می شود.
*چقدر شخصیت یحیی در فیلم علیرضا فرید از تجربه شخصی شما می آید و یا اینکه ما به ازا این افراد در جامعه را می شناختید. همینطور ذبیح در «انارهای نارس».
- شخصیت یحیی به نوعی رها است و هیچ وابستگی ندارد. جنس لباس پوشیدن این آدم کاملا از شخصیت وی می آید. این ویژگیهای رفتاری وی در اصل در همفکری من با کارگردان شکل گرفت.
به هر حال این آدمها گاهی حتی از نزدیکان ما هستند و یا ممکن است در برشی از زندگی خودمان در آن شرایط قرار گرفته باشیم. هر فردی ممکن است در یک برهه ای از زمان به خاطر شرایطی که دارد علاقه ای نداشته باشد با کسی حرف بزند و تنهایی را ترجیح می دهد.
از طرف دیگر ممکن است مانند شخصیت ذبیح هر آدمی بخواهد زندگی عاشقانه را هم تجربه کند. تمام این لایه ها در زندگی هر فردی وجود دارد اما آنها را فایل بندی کرده و در گوشه ای قرار داده است. اما یک بازیگر تلاش می کند این فایلها را جدا کند و بر اساس شخصیت هایی که قرار است در قالب آنها قرار گیرد نزدیکشان شود.
در طول فیلمبرداری «دو ساعت بعد، مهرآباد» با اینکه گروهی بودیم که همه همدیگر را از قبل می شناختیم و رفاقتی هم داشتیم اما سعی می کردم در زمانهایی که کار فیلمبرداری انجام نمی شد بیشتر تنها باشم و به شخصیت یحیی نزدیک شوم تا به تنهایی این آدم برسم.
اما در «انارهای نارس» بیشتر تلاش می کردم میان گروه باشم. حتی زمانی که قرار نبود من بازی کنم باز هم سر صحنه حاضر می شدم. زمانهایی که آنا نعمتی بازیگر نقش انسی که نقش مقابل من بود بازی داشت تلاش می کردم سر صحنه باشم تا در جریان حس های او قرار بگیرم و بیشتر به شخصیت وی نزدیک شوم.
*همانطور که در ابتدای مصاحبه هم عنوان کردم شیوه ای که شما در این چند سال اخیر در بازیگری پیش رو قرار داده اید قطعا از نگاه منتقدان و یا حتی داوران جشنواره ها به دور نمی ماند. آیا امسال که با دو نقش متفاوت در جشنواره فجر حضور دارید به سیمرغ هم فکر می کنید؟
- این دو نقش خیلی ساده به نظر میرسند اما هر کدام به لحاظ شخصیت پردازی پیچیده بودند. فیلمهای جشنواره هم محلی است که تمامی همکاران من تلاش می کنند اثری متفاوت در آن به نمایش بگذارند. ولی من در هر شرایطی به اکران فیلمها هم فکر میکنم و خیلی دوست دارم در آن شرایط فیلم ها به خوبی دیده شوند.
من سعی کردم انتظارات مخاطب از فیلمی که قرار است برای دیدن آن در سینما زمان بگذارد، برآورده بکنم اما جشنواره یک کارناوال رنگی از فیلم های متفاوت است و قطعا نگاه سلیقه ای هم به همراه دارد. من به نگاه و سلیقه داوران احترام می گذارم.
جا دارد به همه همکارانم در سینما خسته نباشید، بگویم. امسال فیلم های مطرح از کارگردانان بزرگی در جشنواره فجر حضور دارند مانند احمدرضا درویش، ابراهیم حاتمی کیا، رخشان بنی اعتماد و...
در هر صورت امیدوارم جشنواره پرباری داشته باشیم که پر از نگاه و ایده های تازه باشد.
در هر صورت قطعا بدم نمی آید نامزد شوم و یا سیمرغ بگیرم. اما از حضورهایی که در این دو فیلم داشتم راضی هستم چرا که هر دو متعلق به جریان تازه و متفاوت سینمای ایران است. با تمام احترامی که به تمامی فیلمسازان و آثار آنها قائل هستم اما کارهایی را که در آنها حضور داشتم خیلی دوست دارم.
گفتگو از بیتا موسوی
نظر شما