دکتر "محمد علی مهتدی" استاد دانشگاه و کارشناس خاورمیانه در پاسخ به سوالات خبرنگار مهر به تشریح وضعیت کنونی مصر و آینده جریان های سیاسی در این کشور پرداخت.
انقلاب مصر در حالی وارد سومین سال خود شده که این کشور در این روزها شاهد ادامه اعتراضات و خشونت های خونین است. با توجه به قدرت گیری و افول قدرت "اخوان المسلمین" در این سه سال، شرایط کنونی مصر را چگونه ارزیابی می کنید؟
انقلاب مصر از اعتراضات 25 ژانویه 2011 شروع شد و طی این مدت پیچ و خم های زیادی را از سر گذراند. مدتی اخوانی ها قدرت را در دست گرفتند در حالی که از اول در انقلاب نبودند. آنها اشتباهات زیادی مرتکب شدند، هم اخوان المسلمین به عنوان یک تشکیلات و هم "محمد مرسی" که به نظر می رسد در سطح ریاست بر کشور بزرگی با نقش منطقه ای تاریخی مثل مصر نبود، در نتیجه نارضایتی گسترده ای به وجود آمد.
اخوان المسلمین مشخصا چه اشتباهاتی را مرتکب شدند؟
اخوانی ها اصولا در انقلاب نبودند و پس از تفاهم با ارتش به دستگاه انقلاب وارد شدند. ملاقات هایی بین سران اخوان و "عمر سلیمان" انجام گرفت. در واقع اخوانی ها برای مهار انقلاب آمدند چون اصولا در اندیشه سیاسی آنها چیزی به اسم انقلاب وجود ندارد. در حالی که پیشتر "عمر تلمسانی" با "حسنی مبارک" به عنوان ولی امر مسلمین بیعت کرده بود، بعد از انقلاب اینها آمدند و قول دادند که با همه مشارکت خواهند کرد، تمامیت خواهی نمی کنند، قول دادند در انتخابات ریاست جمهوری نامزدی را معرفی نمی کنند، اما همه این قول ها را زیر پا گذاشتند و بعد رفتند دنبال اخوانی کردن کل مصر.
اگر آنها مصر و تاریخ و جامعه مصر را می شناختند باید می دانستند که چنین چیزی غیرممکن است و به نارضایتی منجر می شود، این نارضایتی پدید آمد و تظاهرات گسترده ای در اسکندریه، قاهره و دیگر شهرها علیه این سیاست رخ داد و بعد هم که ارتش مرسی را برکنار کرد، به استناد همین پشتیبانی مردمی بود. آنطور که سران ارتش گفتند به خاطر تظاهرات بیش از 30 میلیون شهروند مصری در سراسر کشور و جمع آوری طومار 22 میلیون امضایی به این کار اقدام کرده اند.
اشتباه دیگر و شاید بزرگترین اشتباه اخوانی ها این بود که پذیرفتند مرسی در یک جبهه منطقه ای سنی وارد شده و پرچمدار یک جبهه سنی باشد در واقع علیه شیعه یعنی محور مقاومت. ایشان اولین سفر خود را به عربستان کرد و در آنجا سخن از جامعه تسنن به میان آورد. در حالی که مصر به طور تاریخی بالاتر از فرقه ها است. خود مصری ها این کشور را ام الدنیا می نامند. از نظر تاریخی نیز ملت مصر دوستدار اهل بیت هستند، در آنجا راس الحسین را داریم، سیده زینب (س) را داریم و عشق و علاقه به اهل بیت به طور تاریخی در مصر وجود داشته است. مصری ها تواشیح زیادی در مورد اهل بیت سروده اند.
شما نمی توانید مصر را در یک چارچوب سنی سلفی به صرف دریافت دلار از عربستان سعودی ببرید. سخنرانی آقای مرسی در تهران هم در این چارچوب بود. وی در آخرین سخنرانی اش با حضور 10 هزار نفر از سلفی ها افکار عمومی را علیه شیعه تحریک کرد و باعث شد که در نیمه شعبان تعدادی از مسئولان شیعه در جامعه مصر به آن شکل فجیع به شهادت برسند. اینها اشتباهات آقای مرسی بود و نشان داد که ایشان از نظر فکری خیلی پایین تر از این بود که بتواند بر جامعه مصر ریاست کند. در هر حال تحرک ارتش پدید آمد و مرسی و سران اخوان بازداشت شدند. آنها به مقاومت در برابر ارتش ادامه دادند و نتیجه اش این شد که اخوان را غیرقانونی اعلام کردند. اکنون نیز مدتی است که شاهد عملیات انفجار و ترور در مصر هستیم، دولت کنونی مصر اخوان را متهم به این اقدامات می کند. طی روزهای اخیر شاهد بمب گذاری و انفجار در قاهره و در شهرهای مختلف مصر بودیم که دهها کشته و مجروح به جا گذاشت.
آیا رویکرد اشتباه تنها از سوی اخوان المسلمین بوده است؟
طی این سال ها جناح های مختلف مصر اشتباهاتی را مرتکب شدند. اشتباه اخوان این بود که با ارتش درافتاد. ارتش مصر نماد مهم وحدت ملی و حاکمیت کشور است، ارتشی است که در جنگ 1973 از کانال سوئز عبور کرده و استحکامات بارلو را نابوده کرده است. مردم برای ارتش احترام قائل هستند و به همین دلیل اخوان نباید با ارتش در می افتاد. از سوی دیگر ارتشی ها نیز اشتباه کردند و با شدت با اخوان برخورد کردند. آنها نباید این سازمان را غیرقانونی اعلام می کرد بالاخره اخوان یک جریانی است که بیشتر از 80 سال در مصر فعالیت کرده و راه هایی برای تفاهم وجود داشت. اما هر دو طرف راه حل های میانه را رد کردند.
اشتباه بزرگ اخوان که تا اکنون هم ادامه دارد خواسته آنها برای بازگشت مرسی به قدرت و بازگشت ارتش به پادگان است. این مسئله ای غیرممکن است. در سیاست اصل "فن ممکن" داریم، باید این اصل را در نظر داشت، چه ما موافق باشیم و چه نباشیم ارتش مصر حاضر به چنین کاری نخواهد شد. چون اگر ارتش این کار را بکند هیبت خود را از دست می دهد و به سود هیچ یک از طرفین نیست که این اتفاق بیافتد.
از سوی دیگر ارتش هم اشتباه کرد که با این شدت با اخوان برخورد کرد. بالاخره اخوان پس از 8 دهه فعالیت برای خود پایگاه هایی در جامعه و بین مردم دارد. این پایگاه ها را نمی توان نادیده گرفت و این جریان را ممنوع اعلام کرد. به همین دلیل وضعیت کنونی مصر ناشی از اشتباهاتی است که هر دو طرف مرتکب شدند.
اتهاماتی که در مورد دست داشتن در حملات تروریستی به اخوان المسلمین وارد می شود، چقدر به واقعیت نزدیک است؟
این عملیات تروریستی و انفجارهایی که رخ داده است، یک نکته را مشخص می کند. چنین عملیاتی باید متکی بر امکانات یک دولت باشد زیرا یک تشکیلات داخلی ولو تشکیلاتی مانند اخوان قادر نیست که در یک روز چهار پنج حمله تروریستی با این شرایط انجام دهد. این کار نیاز به جمع آوری دقیق اطلاعات دارد، نیاز به امکانات تسلیحاتی و لجستیکی دارد، نیاز به هزینه کردن منابع عظیم مالی دارد. آن هم در شرایطی که رهبران اخوان دستگیر شده اند و فعالیت های این جریان زیر نظر است، بعید به نظر می رسد این کار از آنها سر زده باشد. اما ارتش اخوان را مسئول می داند و گناه را به گردن آنها می اندازد.
تصور می کنم وقتی چنین شکافی مانند آنچه در مصر رخ داده، ایجاد می شود همیشه دشمنانی هستند که به دنبال استفاده از این فرصت هستند و سعی می کنند که دو طرف را بیش از پیش به جان هم بیندازند. بعید نمی بینم که این کار زیر سر دستگاه های اطلاعاتی باشد. به خصوص که رژیم اسرائیل منافعی از این اتفاقات دارد و منافع این رژیم ایجاب می کند که مصر به ساحل آرامش نرسد. چون اگر مصر به آرامش برسد و وضعیت داخلی اش سامان بگیرد، در آن صورت به نقش منطقه ای اش می پردازد. این بار دیگر نقش منطقه ای مصر مثل دوران مرسی علیه شیعه و مقاومت نخواهد بود بلکه به طوری که ما از مواضع اعلام شده توسط مسئولین دولت موقت شنیده ایم، مصر نقشی بزرگتر در منطقه بازی می کند که این نقش به سود اسرائیل نیست.
لذا از یک سو عربستان وارد شده و می خواهد در صحنه مصر نقش آفرینی کند و از سوی دیگر اسرائیل خواهان اجرایی کردن اهداف خود در صحرای سینا است تا نگذارد مصر به ثبات و آرامش برسد و نقش منطقه ای اش را به دست بگیرد.
آیا ژنرال السیسی در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو نامزد خواهد شد؟
به نظر می رسد دولت مصر با تمام این اتفاقات به راه خود ادامه می دهد، همه پرسی قانون اساسی برگزار شد، بعد از آن نوبت انتخابات ریاست جمهوری است. در این انتخابات به طور حتم ژنرال "عبدالفتاح السیسی" نامزد می شود. نظرسنجی ها نشان می دهد که وی برنده انتخابات خواهد بود. فضایی که اکنون در مصر است گویای این واقعیت است که مردم به السیسی به چشم یک قهرمان می نگرند و وی را با "جمال عبدالناصر" مقایسه می کنند، پس امکان این که وی در این انتخابات رای بیاورد، بسیار بالا است. این نقشه راهی که ارتش اعلام کرده پیش خواهد برد. طبیعتا موانعی هم هست، موانع اقتصادی، معیشتی، امنیتی و بخشی هم به تحولات منطقه از جمله سوریه و لبنان و عراق مربوط است. باید منتظر ماند و دید که در آینده وضعیت مصر به چه شکل می شود.
با توجه به برخورد شدید با اخوان المسلمین، آیا این جریان می تواند دوباره در صحنه سیاسی مصر مطرح شود؟
در شرایط کنونی احتمال این که اخوان به صحنه سیاسی بازگردد، بسیار بعید است. شاید لازم است که یک دوره طولانی بگذرد تا اخوان قانع شود که نمی تواند همه چیز را به دست بیاورد. باید بپذیرد که دیگران هم باشند و اخوان هم باشد و به راه حل های میانه تن بدهد. در همین مدت اخیر خیلی از میانجی ها تلاش کردند از طریق تماس هایی که با رهبران اخوان در زندان می گرفتند، آنها بپذیرند که جزئی از صحنه سیاسی مصر و نه کل آن باشند و اگر آنها می پذیرفتند شاید وضعیت مصر اینگونه نبود. با این حال متاسفانه آنها نپذیرفتند. آنها همه چیز را می خواستند و می گفتند که مرسی رئیس جمهور قانونی است و باید به قدرت بازگردد و وضعیت نیز به پیش از سی ام ژوئن گذشته برگردد. این شدنی نیست، اجرای این خواسته یعنی عقب نشینی ارتش که البته در فرهنگ ارتش چیزی به اسم عقب نشینی وجود ندارد. اخوان بازهم این اشتباه را مرتکب شد و هر چه زمان می گذرد وضعیت بدتر می شود. اگر شش ماه پیش و حتی سه ماه پیش آنها می پذیرفتند که به عنوان بخشی از صحنه سیاسی باشند و در کنار دیگر جریان ها فعالیت کنند، مسئله قابل حل بود اما تمامیت خواهی آنها مانع از حل بحران شد و کشور به حالت کنونی در آمد. اخوان غیرقانونی شد، سران آن زندانی شدند و اکنون نیز شاهد اتهام دست داشتن در حملات تروریستی به آنها زده شده است.
---------------------------------
مصاحبه: فریدون ناعمی
نظر شما