به گزارش خبرنگار مهر، احمد کارگران صبح چهارشنبه در جمع خبرنگاران در خصوص رویکرد طراحی فرش خاکی هرمز طی پنج سال اخیر گفت: از سال هشتاد و هفت و در پروسه طراحی اولین فرش خاکی هرمز، هدف ما القای یک ایده در قالب فرم و نقوش به مخاطب بود. در واقع سعی بر آن بود که کشف مفهوم و دستیابی به ایده اصلی، از طریق واگشایی رمزگان های فرمی صورت پذیرد.
طراح و بنیانگزار فرش خاکی هرمز بیان داشت: بنابراین در طراحی اولین فرش خاکی، ایده در داستان دوازده پاره ای از فتح هرمز که ریشه در باورها و افسانههای قومی هرمزگان دارد را به عنوان پیرنگ و بن مایه در نظر گرفتیم.
وی گفت: از آنجایی که واگذاری این روایت بر گرده واحدهای فرمی و بالطبع نقوش متعدد بود، این نوع برخورد در ارائهی ایده باعث شلوغی طرح فرش می شد که تبعاتی چون ماندگاری کم در ذهن مخاطب و عدم ارتباط هارمونیک معنایی را به دنبال داشت پس در پروژهی دوم چند هدف را دنبال کردیم؛ اول اینکه نام فرش را به سمت هنر زمینی سوق دهیم و دوم اینکه مرکزیت ایده را از آن گرفته و تمامیت اثر را مبتنی بر "مشارکت هنری" شکل دهیم؛ تا از این طریق، ترکیبی از هنر زمینی و مفهوم مشارکت هنری بیافرینیم.
کارگران بیان کرد: به دلیل گسترهی چشمگیر مخاطب عام، نتیجه نهایی به سمت نوعی عدم ارتباط با طرح پیش رفت. در این تجربه ها متوجه شدیم که کار، علاوه بر نقش اصلی خود به جنبههای اثرگذار دیگری نیز دست یافته که نوک پیکانش به سمت منطقه و مردم بومی جزیره بود؛ این جنبهها را در زمینههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ردیابی کردیم و بیشک، یکی از دلایل شکلگیری ابعاد مذکور، حضور مستقیم مخاطب عام در این پروژه بود.
وی عنوان کرد: یک سال پروژه متوقف. تا در مورد پروسه به وجود آمده پژوهش و بررسی لازم انجام گرفت و با اعضای گروه، تبادلنظری صورت گیرد بر اساس نتایج حاصل از این نشستها بود که طرح سومین فرش خاکی هرمز با عنوان «زار خاک» آماده شد. در این طرح جدید تلاش کردیم که رفتاری متفاوت با محتوا و فرم اثر داشته باشیم.
وی گفت: به واقع مهمترین اتفاق، تزریق یک ایده به عنوان مفهوم (Concept) به طرح فرش بود که از داستان های اساطیری منطقه ی هرمزگان، مایه می گرفت و بالطبع توجه به مسأله روایت و روایت مندی با توجه به موضوعات انتخابی و محتوای فرهنگیِ آن ها می توانست ضمن حفظ اصالت هنری خود، اثر چشمگیری نیز در برقراری ارتباط با مخاطب داشته باشد.
کارگران اظهار داشت: همین رویکرد در فرش چهارم با اسطوره ی «ِملمِداس» تکرار و اکنون، این پروسه در فرش پنجم با نگاه به اسطورهی «داماهی» در حال اجراست.
این هنرمند هرمزگانی در خصوص تفاوت مشارکت هنری و هنر مشارکتی بیان داشت: که وجه تفارق هنر مشارکتی و مشارکت هنری در این است که هنر مشارکتی با شرکت مخاطب و دخالت مستقیم او در اثر و تدوین آن شکل میگیرد اما در مشارکت هنری، مخاطب صرفاً در راستای تکمیل کردن ایدهی کلی همکاری دارد.
وی گفت: بطور کلی در هنر مشارکتی مخاطب تعیین کننده است اما در مشارکت هنری تکمیلکننده. و ترکیب این ژانر باهنر زمین به واقع تجربهای بود که مخاطب عام در کنار هنرمند به خلق اثری در قالب هنر زمین بپردازد. به واقع ما در آن اثر طراح و کارگردان بودیم و تنها بستری برای خلق اثر هنری فراهم کردیم.
کارگران در ادامه در خصوص انتخاب عنوان فرش تغییر نام فرش بهعنوان کلی «هنرزمینی» بیان داشت: در این مورد هیچ اراده و انگیزهی قبلی وجود نداشت و اطلاق عنوان فرش از سوی مخاطب عام صورت گرفت و میتوانم بگویم که مهمترین موضوع، توقعی بود که برای مخاطب عام با اطلاق نام فرش ایجاد میشد.
این هنرمند هرمزگانی گفت: با توجه به شناخت و سابقه ذهنی مخاطب نوعی محدودیت در فرایند به وجود میآمد به گونهای که به نظر میرسید اثر باید در شاکله فرش با همان حاشیه و نقوش آبستره باشد و از مفهوم یا کانسپت فاصله داشته باشد.
وی اظهارکرد: در مراحل بعد به این نتیجه رسیدیم که چگونه میشود به هر دو به موازات هم پرداخت و رفته رفته ذهن مخاطب را آماده و با نهادینه شدن این مقوله به هدفی که دنبال میکردیم نزدیکتر شویم.
نام فرش خاکی برای عموم مخاطبان پذیرفته شده است
کارگران گفت: همانگونه که اشاره کردم عنصر مفهومی را بهکار اضافه کردیم تا رفتهرفته مخاطب با این مقوله که به واقع بر گرفته از داستان های اساطیری و قومی این منطقه محسوب میشود و بر رمزگان های فرهنگیِ اجتماعی آنان متکی است، احساس نزدیکی کرده و پذیرش اثر و درک آن برایش سهل الوصول باشد همچنین جذابیت ها و شناخت هایی هم برای گستره ی مخاطبان داشته باشد پس به این نتیجه رسیدیم که در این مورد، بهرهمندی از مفهوم «روایت» برای روایت «مفهوم» در برابر تکیه ی صرف به فرم و انتزاع، میتواند ما را یاری کند. فراموش نکنیم که این پروژه، نمونهی مشابهی نداشته و در آن هنگام، گروه در موقعیت تجربه قرار داشت و تا تثبیت شدن آن مجبور به آزمونوخطا بودیم.
طراح و بنیانگذار فرش خاکی هرمزبیان کرد : از آنجایی که توجه ما بر اثرات چندبعدی این کار است باید بگویم روشن است که گسترهی مخاطب و مخصوصاً مخاطب عام در به وجود آمدن این ابعاد نقش مستقیمی داشته است پس برای حفظ این جنبه چارهای جز پاپیولار کردن این موضوع نداشتیم.
وی گفت: اگر چه به این قضیه واقفیم که کار هنرمند تقلیل یافتن تا سطح مخاطب نیست و اگر نگاه ایده آل به این قضیه را کنار بگذاریم باید پذیرفت که ما در جامعهی مدرنی چون فرانسه زندگی نمیکنیم و حقیقت آن است که فقدان و یا کمبود منتقدان حرفهای در ایران باعث میشود هنرمند نه تنها نقش منتقد بلکه میبایست نقش و وظیفه جامعهشناس و روانشناس و ... را نیز بر دوش کشد ازاینرو، ما بهجای مواجه کردن مخاطب با یک اثر هنری پیچیده، اندکی از پیچیدگی های اثر کاستهایم و این نوع از آفرینش را که مخاطبی گسترده دارد در کنار تولیدات خاص و فردی دنبال میکنیم تا مخاطب گامبهگام به سطح مورد نظر برسد.
کارگران عنوان کرد : یکی از ویژگی های فرش خاکی هرمز گستردگی و متراژ نسبتاً بالا است تا جایی که به آن، عنوان «بزرگترین فرش خاکی» دنیا اطلاق شده است و شاید این مسئله بتواند با نوع روحیات و اخلاقیات این مردم مرتبط باشد.
او گفت : چه در خاستگاه خود، چه در اثرات و توفیق در هم ذات پنداریهایی که خواهد داشت. فضای نسبتاً باز و فراخ منطقه و هم نشینی دیرین با دریا و ذات گستردهاش جنس اخلاقیات و نوع زیست این مردم را در کنار مشکلات بسیار، با فراخ طبعی همراه کرده و این مسئلهای است که اکنون نه تنها در عینیت زندگی این مردم شکل یافته، بلکه حالا به بخشی از ناخودآگاه و رمزگان فرهنگی ایشان تبدیل شده است.
طراح و بنیانگذار فرش خاکی هرمز اظهار داشت : چندان اصراری بهعنوان «بزرگترین» نداشتم اما نمیدانم، شاید این گستردگی که بیهیچ اراده منفعتگرایانه ای شکل گرفته است برخاسته از همین ندا و گرایش درونی باشد که در قالب این فرش و حتی مجاورتش در کنار یک فرش گستردهی دیگر یعنی دریا خود را نشان داده است.
کارگران تصریح کرد: یکی دیگر از ویژگیهایی که در این طرح جلب توجه میکند حضور طیف های مختلف رنگی است. ما این مسئله را در جلوههای فرهنگی این مردم مثلاً رنگ های متنوعی که در پوشش سنتی زنان منطقه بهکار می رود هم میبینیم، پس به گمان میرود کاربرد رنگ های مختلف در فرش خاکی میتواند به چیزی بیش از توجه به جنبههای زیباشناختی کار اشاره داشته باشد.
کارگران در ادامه گفت: با یک نگاه کلی اگر به موضوع بنگریم میتوانیم این مقوله را در زندگی اجتماعی مردم این منطقه نیز دنبال کنیم. مردمان این منطقه به دلیل سختیهایی که در مواجهه با جغرافیای خشن و مسایل طبیعی آن داشتهاند میبایست تعادلی را در زندگی به وجود بیاورند به نظر میرسد که پناه بردن به لطافت رنگها به یکی از عواملی تبدیل میشود که مردمان این خطه آرامش خود را در آن بازمییابند.
وی عنوان کرد : این موضوع در حوزه فرهنگی و اجتماعی این خطه جلوههای روشنی دارد و در پوشش زنان هرمزگانی با تنوع رنگ نمود پیدا میکند پس اگر دقیق تر به این مسئله بنگریم یکی از دلایل آن میتواند همین موضوع باشد.
وی گفت: بشخصه بهعنوان فردی از همین قومیت با این رفتار و جلوههای بصری آمیختهشدهام به گونهای که شاید این مسئله در طراحی و رنگ گذاری فرش خاکی نیز نمود یافته باشد.
وی دلیل استفاده از چهارده طیف رنگ از میان بیش از نود طیف رنگ موجود در جزیره هرمز و عدم جایگزینی آنها با دیگر طیف های رنگی گفت: ما در مناطق مختلف جزیره با طیف های رنگی مختلفی روبرو هستیم که اکثر قریب بهاتفاق آنها از همین چهارده طیف رنگی هستند.
کارگران بیان کرد: فرش را نوعی تعامل شعورمند با طبیعت میدانم و تعاملی که از یک فیلتر انسانی عبور میکند و در شکل فرش پیاده میشود. در واقع فرم ارائهی اثر تغییر کرده و از قالب کوها و تپههای رنگی بهوسیلهی عامل انسانی در نقشها و طرح های مختلف بروز پیدا میکند.
وی در خصوص تأثیرات جهانی و منطقهای این اثر گفت : تأثیرات مثبت اقتصادی و اجتماعی این اثر که بگذریم در مورد تأثیرات آن در زمینهی هنر منطقه میتوانم بگویم که یکی از بارزترین اثرات آن مشارکت طیف های مختلف هنری در ساخت و اجرای این فرش در قالب «گروه هنر نو هرمز» بوده است.
طراح و بنیانگزار فرش خاکی هرمز اظهارداشت : این رویکرد تنها در اجرای فرش خلاصه نمیشود و در قالب نشست هنرمندان خارج از مرکز و شکلگیری بحث های تئوریک و همچنین جشنوارهی هنر های محیطی، بستری را فراهم ساخته که علاوه بر بحث و تبادلنظر، هنرمندان شاخههای مختلف در خلق یک اثر همکاری داشته باشند. که خود میتواند نمود عینی مفهوم مشارکت هنری باشد.
وی در خصوص تاثیرات این پروژه در سطح بین الملل و جهان گفت : ما بستری داریم که میتوانیم در آن با یک زبان عمومی و جهانی سخن بگوییم چون بر ساحت تصویری استوار است و از آنجایی که تصویر، زبان مشترک انسانها بافرهنگها، آیینها و زبان های مختلف است ما از این ویژگی بهره میبریم .
وی گفت: داشتههای فرهنگ بومی هرمزگان و "خلیج فارس " شامل اساطیر، افسانهها و نمودهای سنتی را در قالب این زبان جهانی ارائه دهیم و زمانی که به این قابلیت میرسیم، محتوا را از قالب بومی خارج و در یک مقیاس جهانی ارائه دادهایم.
کارگران گفت: حقیقت آن است که اسطورههای بسیاری با ظرفیت جهانی شدن داریم و ما فکر میکنیم که در حد خود توانسته باشیم بستری برای ارائه و معرفی فرهنگ غنی این سرزمین فراهم کنیم.
او خاطرنشان کرد: در نظر داشته باشید که جلوههای فرهنگی را با استفاده از یک نمود مشترک انسانی بهتر میتوان اشاعه دادودر طرح پنجمین فرش خاکی هرمز تلاش شده است که مفهوم صلح بهعنوان این نمود مشترک انتخاب و اسطورهی سمپاتیک داماهی، برآمده از فرهنگ شفاهی این مردم، سفیر صلحی باشد که فرهنگ بومی هرمزگان را به جهانیان عرضه کند.
نظر شما