به گزارش خبرنگار مهر، اقتصاد مقاومتی و ضرورت توجه به آن برای شکوفایی هرچه بیشتر اقتصاد کشور در شرایط تحریم و تحقق حماسه اقتصادی مساله ای است که از دیدگاه اندیشمندان و کارشناسان بسیار حائز اهمیت است.
در همین زمینه گفتگویی با عباس کشوری کارشناس بانکی و اقتصادی داشتیم که در پی می آید:
اقتصاد مقاومتي چيست و چه پیشینه ای در سطح کشورهای دنیا داشته است؟
کشوری: همانگونه که می دانیم طی سالهای اخیر کشور ما در شرایطی بسیار نابرابر نسبت به سایر کشورهای جهان بوده و در حوزههای اقتصادی خود با مسائل یا مفاهیمی روبرو شده است که تاکنون در هیچ کجای دنیا به صورت عملی یا حتی تجربی مشابه نداشته، به عنوان نمونه تا به حال شواهدی مبنی بر تحریم بانک مرکزی یک کشور به مدت طولانی وجود نداشته است.
نمونه اشاره شده از جمله تاثیرگذارترین نوع تحریمها است، به طوری که وصول درآمد حاصل از فروش کالاهای صادر شده به کشورهای جهان را دچار مشکل نموده و اقتصاد ایران را با تهدیدی جدی روبرو کرده است. شاهد این مدعا این است که مقامهای دولت آمریکا تحریمهای اعمال شده علیه ایران را سخت ترین و فلج کننده ترین تحریمها در طول تاریخ دنیا نامیدهاند.
در این راستا مقام معظم رهبری به عنوان عاليترين مقام كشور، تدابير و راهنمايي های لازم را با طرح «اقتصاد مقاومتي» که تاکنون در ادبيات علم اقتصاد به كار گرفته نشده است را بیان فرموده اند. رهبر معظم انقلاب با ابلاغ سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی»، در تاریخ 29/11/92 تاکید داشتند که اقتصاد مقاومتی خواهد توانست الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد و زمینه و فرصت مناسب را برای نقشآفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند.
در واقع اقتصاد مقاومتي، راهكاری است که کشور بتواند در یک شرایط ویژه که مورد تحریم ابرقدرتهای دنیا قرار گرفته است، به سوالهای اساسی اقتصاد مبنی بر چگونگی تولید و توزیع کالاها و خدمات پاسخ دهد، همچنین سرمايه گذاري های لازم براي كاهش وابستگي به كشورهاي ديگر، به خصوص کشورهایی که چشم طمع به منابع و سرمایه های مادی و معنوی جمهوری اسلامی ایران دارند را داشته باشد.
اقتصاد مقاومتي الگوی غالبي است كه متناسب با شرایط جامعه امروز ما و با تمرکز به استقلال اقتصادي كشور مطرح شده است. در دوره ای كه بحرانهاي اقتصادي، وضعیت بسياري از كشورهاي بزرگ دنيا را تهدید می نماید و نظامهای اقتصادی آنها نتوانسته است پاسخگوي نيازهاي ضروری جوامعشان باشد، به گونه اي که مصرف گرايي فرهنگ عمومی آنها شده و زمينه اتلاف سرمايه هاي بشري را فراهم آورده است، با اقتصاد مقاومتی می توان از منابع كنوني كشور به نحو مطلوبي استفاده نمود.
چه ویژگی خاصی در سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» مشاهده می شود؟
کشوری: یکی از نقاط ضعف اقتصاد ما عدم استفاده بهینه از پتانسیل موجود در سرمایه انسانی کشور است، سرمایه ای که توان تولید علم را در حال حاضر داشته و رتبه بسیار خوبی در تولید علم کسب کرده است.
چند وقت پیش مطلبی را مشاهده کردم مبنی بر اینکه، دانشمندان و پژوهشگران ایران 1.58 درصد از تولید علم در جهان را به خود اختصاص داده اند. این موضوع بیانگر این است که سرمایه انسانی کشور ما شایستگی تولید دانش را داشته است، اما برای بکارگیری دانش، در جهت تولید ارزش اقتصادی به اندازه کافی کار نشده و این خلاقیت و نوآوری در خدمت بنگاه های اقتصادی درنیامده است.
نکته ظریفی که در فرمان 24 ماده ای اقتصاد مقاومتی دیده می شود، موضوع بند 2 سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی است که تاکید بر "پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقای جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه" داشته است، در واقع با تکیه بر این بند می توانیم با استفاده از دانش که حد و مرزی برای آن وجود ندارد و استفاده دقیق از ظرفیت های علمی کشور که طی سالهای اخیر بسیار شکوفا شده است، وضعیت اقتصادی جامعه را بهبود داده و نقصان بکارگیری دانش در سطوح تولید را که در کشور ما بسیار مشهود است را ارتقا دهیم.
زمانی که محدودیت وجود داشته باشد و مرز دیگر کشورها به روی ما بسته باشد، ما با امکانات محدود، چگونه می توانیم از ظرفیت داخلی به ویژه ظرفیت اقتصاد دانش بنیان استفاده کنیم؟
کشوری: پاسخ به این سوال، ظرافت موجود در بند 2 سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی را به خوبی تبیین می نماید، بنده پاسخ به این سوال را با استفاده از منحنی امکانات تولید که یک منحنی شناختهشده در علم اقتصاد است، توضیح می دهم.
در منحنی امکانات تولید حداکثر ترکیبات مختلف کالاها را که می توان با استفاده از همه عوامل و منابع موجود جامعه تولید کرد را نشان می دهد، اگر ما در نقاطی پایین تر از منحنی قرار داشته باشیم نشان دهنده عدم استفاده از منابع فعلی است، که به زعم بنده اکثر مفاد سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» تاکید بر حداکثر کردن کارایی و استفاده بهینه از منابع موجود را دارد، که بسیار هم به جا است، لیکن نقاط بالای منحنی امکانات تولید با امکانات موجود قابل دسترسی نیست و طبق نظر اقتصاددانان، باید با بهبود تکنولوژی و افزایش منابع این منحنی را به سمت بالا انتقال داد.
در واقع تاکید بر اقتصاد دانش بنیان تیزبینی در خور تقدیری است که در مفاد سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» دیده می شود و حکایت از آن دارد که قدرت علمی سرمایه های انسانی ایران اسلامی باید به کار گیری شده و در خدمت اقتصاد و جامعه در آید.
با توجه به مطالب عنوان شده در خصوص مفهوم اقتصاد مقاومتی، چگونه می توان از اقتصاد دانش بنیان بهره برداری لازم را به عمل آورد؟
کشوری: دانش، یکی از عوامل بسیار مؤثر در تحولات اقتصادی و اجتماعی یک جامعه به شمار میآید و از جمله منابعی است که می توان آن را بدون کاهش و استهلاک، با دیگران به اشتراک گذاشت.
این ویژگی، یک مشخصه منحصر به فرد برای این منبع محسوب میگردد که بر خلاف سایر منابع فیزیکی مثل سرمایه، داراییهای مادی و منابع طبیعی، استفاده از آن، از کمیّتش نمیکاهد و میتوان از آن بارها استفاده کرد.
این در حالیست که در الگوهای اولیه رشد اقتصادی، بیشتر بر عوامل فیزیکی تولید مانند سرمایه فیزیکی، نیروی کار و زمین به عنوان منابع تولید تأکید کردهاند، اما در مدلهای جدید رشد اقتصادی، بهرهوری عوامل تولید نیز به عنوان یکی از ارکان رشد اقتصادی معرفی میشود و دانش به عنوان یکی از مؤثرترین عوامل در بهرهوری و رشد اقتصادی مطرح میگردد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اقتصاد دانشبنیان تأثیر بسزایی در افزایش تولید سرانه بالاتر و کاهش نابرابری در توزیع درآمد خواهد داشت.
امروزه اصطلاح اقتصاد دانشبنیان، گویای تأکید بر نقش دانش و فناوری در جریان توسعه اقتصادی است. از این رو، میتوان گفت در اقتصاد دانشبنیان، نگاه به دانش از نظر کیفی و کمّی با اهمیتتر از گذشته بوده است.
بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند که امروزه دیگر حجم سرمایه و اندازه بازار در توسعه اقتصادی کشورها نقش اساسی ندارد، بلکه این نقش را دانش و فناوری ایفا میکند. نکتهای که باید همواره در نظر داشت این است که برای دستیابی به اقتصاد دانشبنیان، فقط تولید و توزیع اطلاعات و پرداختن به آموزش و پژوهش کافی نیست، بلکه نکته مهم بهکارگیری آنها در استفاده از منابع اقتصادی به صورت مستمر و پایدار است.
به عبارت دیگر، کاربردی کردن دانش و استفاده مؤثرتر از آن در گسترش ظرفیتها و ارتقای درجه بهرهبرداری از منابع است که تحقق یک اقتصاد دانشبنیان را ممکن میسازد. در حقیقت اقتصاد دانشبنیان با بهرهوری بیشتر عوامل تولید و رفتار بهینه اقتصادی از نظر تخصیص منابع کار میکند و در نتیجه، دارای نرخ رشد اقتصادی بالاتری خواهد بود.
لازمه توسعه اقتصاد دانش بنیان چیست و اقتصاد دانش بنیان در بیاثرسازی تحریمها چه نقشی دارد؟
کشوری: لازمه اساسی توسعه اقتصاد دانش بنیان، گسترش شرکتهای دانش بنیان است. با روشن شدن ویژگیهای اقتصاد دانشبنیان، جایگاه و کارکرد شرکتهای دانشبنیان، به عنوان بنگاههای سیستم اقتصادی دانشبنیان برای تحقق اقتصاد مقاومتی، روشن می شود.
نقش شرکت های دانش بنیان در تحقق اقتصاد مقاومتی از جمله مسائل و مباحثی است که پس از بیانات مقام معظم رهبری در مرداد ماه سال 1391 مورد تأیید و توجه اقتصاددانان و محققان و مسئولان جامعه قرار گرفته است. در واقع، جایگاه برجسته شرکت های دانش بنیان در تحولات و تغییرات اقتصادی امری فراموش شده بود که بیانات معظم له جانی دوباره به این شرکت ها داد و موجب اهمیت و توجه به این شرکت ها شد.
توجه به این نکته ضروری است که رابطه در هم تنیده اقتصاد مقاومتی با اقتصاد مبتنی بر علم و دانش از طریق شرکت های دانش بنیان استحکام خواهد یافت. این شرکتها، هم در تحقق اقتصاد دانش بنیان و هم در مدل اقتصاد مقاومتی کارا، نقش و کاربرد دارند.
شرکتهای دانشبنیان نقش محوری در ساختار اقتصاد دانشبنیان بازی میکنند. این شرکتها، با توجه به ویژگیهای خود و پویایی و تطبیق با شرایط محیط پیرامونی و انعطافپذیری بالا، ظرفیت مناسبی برای مواجهه با شرایط تحریم را دارا هستند.
نقش این شرکتها در شکلگیری و توسعه اقتصاد مقاومتی بسیار قابل ملاحظه است، همچنین توزیع عادلانهتر ثروت، بر اساس شایستهسالاری در چنین شرکتهایی، تأثیر زیادی در عدالت اقتصادی دارد و از سوی دیگر، با توجه به توانمندتر بودن این شرکتها، در مقایسه با شرکتهای سنتی، سبب افزایش بهرهوری و کارآمدی شرکتهای دولتی واگذارشده خواهد شد.
همچنین استراتژی عدم تمرکز فعالیتهای تولیدی در چند شرکت بزرگ دولتی، مانع از تحریم آسان محصولات یا مواد اولیه شرکتها میگردد. شرکتهای دانشبنیان زیرساختهای لازم برای عملی ساختن استراتژی عدم تمرکز و همکاری چندین شرکت متوسط برای تولید یک محصول را دارا هستند.
در صورت تحریم مواد اولیه یا فناوری، چنین شرکتهایی توانمندی لازم را برای دستیابی به فناوری یا مواد اولیه جایگزین خواهند داشت.
سخن پایانی؟
کشوری: همانگونه که قبلاً اشاره شد، فضای اقتصادی ایران امروز، رویدادهای ویژه و منحصر به فرد اقتصادی را شاهد است که وقوع بعضی از آنها تاکنون در دنیا سابقه نداشته است، از این رو، زمانی که شرایط ویژه و بدون الگویی به وجود میآید، ضرورت نوآوری و ایدهپردازی از سوی صاحبنظران برای برطرف کردن چالشهای اقتصادی ضرورت پیدا میکند.
در این بحث فرصت اظهار نظر در خصوص سایر مفاد سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» را نداشتیم و صرفاً به بررسی قسمت کوچکی از یک بند از مفاد سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» پرداختیم، بنده اعتقاد دارم هر جمله از مفاد اقتصاد مقاومتی، دریایی است خروشان که می تواند اقتصاد کشورمان را بهبود بخشد، و این مهم میسر نمی شود مگر اینکه از نخبگان، مبتکران و مخترعان حمایت شود.
در حقیقت یکی از اساسیترین پیشنیازهای اقتصاد مقاومتی، سرمایه انسانی خلاق، نوآور و دانشی است که با توجه به ترکیب جمعیتی کشور ایران و جمعیت بالای جوانان تحصیلکرده و نیروی انسانی به عنوان بزرگترین و باارزشترین سرمایه کشور، باید مورد توجه قرار گیرد و بدین ترتیب، با توانمند نمودن و تشویق و زمینهسازی فعالیت آنان در قالب شرکتهای دانشبنیان، کشور توان رویارویی با هر گونه تهدید و تحریم اقتصادی را خواهد داشت.
نظر شما