به گزارش خبرنگار مهر، مراسم جشن انتشار صدمین شماره فصلنامه «نگاه نو» و هفتمین مراسم اعطای جایزه مهتاب میرزایی سهشنبه شب 20 اسفند با حضور چهرههای فرهنگی کشور در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
هادی خانیکی روزنامهنگار و استاد رشته علوم ارتباطات در این برنامه به ارائه سخنرانی خود درباره روزنامهنگاری دانشورانه - روشنفکرانه و حیات مدنی پرداخت. او در ابتدای سخنان خود گفت: هنری که آقای میرزایی دارد، این است که یک مجله را تا شماره صدم رسانده است. چون من یک شماره از «آیین گفتگو» را چاپ کردم و در همان شماره هم توقیف شد. به نظرم با توجه به تلفیق دو مفهوم دانشورانه و روشنفکرانه، و رویکردهایی که در دانش و حرفه روزنامهنگاری وجود دارد، حداقل میتوان برای این نوع روزنامهنگاری، 5 وجه متمایز را برشمرد.
وی افزود: اولین ویژگی، این است که یک روزنامهنگاری عامهپسند یا زرد نیست. روزنامهنگاری عامهپسند در کشورمان سیلان زیادی داشته و روزنامهنگاری روشنفکرانه را هم گرفتار کرد. روزنامهنگاری عامهپسند معمولا لحن هیجانزده همراه با بدبینی دارد و تضادها را برجسته میکند. کنش روزنامهنگاران این گونه عمدتا بر اساس مذاق عامه است. اجازه بدهید برای روزنامهنگاری عامهپسند، 5 مولفه را برشمارم که عبارتاند از: 1- مبتنی بر کشمکش است. 2- به مسائل نادر و غیرمعمول میپردازد. 3- دنبال طرح رسوایی و شایعات است. 4- به فرد و فردیت در برابر ساختارها بیشتر توجه دارد. 5- برای جامعه خطرسازی میکند. با این ویژگیهایی که برشمردم، میتوان گفت که روزنامهنگاری روشنفکرانه، اینگونه نیست.
این استاد ارتباطات گفت: مساله دوم این است که روزنامهنگاری دانشورانه - روشنفکرانه قطعا روزنامهنگاری پوپولیستی نیست. یعنی جانبدارانه از یک ایدئولوژی، فاقد عینیتگرایی و بیطرفی خبری نیست. از طرفی، ضد روزنامهنگاری حرفهای هم نیست و برای روزنامهنگاری، ارزشگذاری سیاسی نمیکند. مثلا در آرژانتین، روزنامهنگاری پوپولیستی، روزنامهنگاری مبارزهطلبانه تلقی میشود. در کل روزنامهنگاری دانشورانه - روشنفکرانه با واژهها بازی نمیکند و مفهوم مبهم مردم، برای آن، باعث نمیشود که جلوی حقیقت گرفته شود.
خانیکی ادامه داد: نکته سوم این است که روزنامهنگاری دانشورانه - روشنفکرانه، یک روزنامهنگاری رسمی و جریان اصلی نیست. چهارم اینکه این روزنامهنگاری، دولتی هم نیست. معمولا در جوامعی نظیر جامعه ما، به دلیل این که امکانات محدود است، فعالیتهای روشنفکری اگر حمایت دولتی نداشته باشند، به جایی نمیرسند. در نتیجه دنبال این هستند که از امکانات دولتی استفاده کنند. اما روزنامهنگاری دانشورانه - روشنفکرانه اینگونه نیست و به دنبال استفاده از امکانات نیست. نکته پنجم هم این است که دانشورانه - روشنفکرانه، علمی هم نیست. در نتیجه آن زبان غیرجذاب و خشک آکادمیک را ندارد. پس جای این روزنامهنگاری کجاست؟
این روزنامهنگار گفت: جای این روزنامهنگاری در فصل مشترک 3 ساحت میدان دانش، فرهنگ و سیاست است. یعنی هرکدام از این 3 ساحت، با این که از هم فرار میکنند، روزنامهنگاری دانشورانه - روشنفکرانه در فصل مشترک آنها قرار دارد. پس این گونه روزنامهنگاری چیست؟ به نظرم میتوان 5 ویژگی اصلی برای آن طرح کرد. اول این که در مرز بودگی است. دوم این که یک ژانر و روایت هم هست اما این روایت در جامعه ما ضعیف است. ما چهرههای خوب و حرفهای مانند دهخدا و بهار را در این زمینه داریم اما این افراد میآیند و تمام میشوند. در نتیجه روزنامهنگاری روشنفکری در ایران، از ضعف سنت و تاریخ رنج میبرد. واقعا چرا حرفه و دانش روزنامهنگاری دانشورانه - روشنفکرانه داستان و روایت ندارد؟ چرا عکس و اسلایدی از آن وجود ندارد و نمیتوان فیلم آن را دید؟ یعنی سبک کاری سرمایههایی مانند علی میرزایی هنوز تبدیل به روایت نشده است.
وی در ادامه گفت: ویژگی سوم روزنامهنگاری دانشورانه - روشنفکرانه این است که یک ترم جدید در روزنامهنگاری گفتگو است. یعنی دیدی انتقادی با هدف نقد با ساز و کار مکالمه آزاد دارد؛ وجود دیگری را میپذیرد و فراتر از بردباریهای سلبی است. ویژگی چهارم هم این است که در خلا نیست و متکی به مجموعهای از حلقهها و ارتباطات است. ویژگی پنجم این نوع روزنامهنگاری هم این است که وفادار و پایبند به فرهنگ نقد است. فرهنگ نقد علیرغم ادعاهای جامعه روشنفکری ایران، هنوز در کشورمان نهادینه نشده است. یعنی نقدناپذیری روشنفکران ما هم کمتر از نقدناپذیری دیگر گروهها نیست.
خانیکی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به مجله نگاه نو گفت: به نظرم نگاه نو، بازتاب علی میرزایی است و از جمله آن مجلاتی است که میشود روح سردبیر را در آن دید. یکی از ویژگیهای میرزایی که خلاف اخلاقیات روشنفکری است، نظم و ترتیب اوست. او چندان، وسواسهای روشنفکرانه ندارد و حد و مرز توسعه را وسیعتر از دولت میداند. میرزایی حلقهای باز دارد و مجله نگاه نو را با باند و جمعهای بسته، محدود نکرده است. این سردبیر، تفکر تاریخمندی دارد.
وی در پایان سخنانش گفت: نگاه نو، یک نشریه دانشورانه - روشنفکرانه است که مسالهاش را از تاریخ معاصر ایران میگیرد. این مجله به دنبال مساله عقلانیت، نقد و گفتگو در جامعه است. نگاه نو به دنبال ترویج مدنیت و حقوق شهروندی است و میخواهد پیوندی بین روشنفکری، دانشمندی و سیاست برقرار کند. میرزایی کاری کرده است که این مجله میتواند در هر 3 جا یعنی بین روشنفکران، دانشگاهیان و سیاستمداران خوانده شود.
نظر شما